لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پرویز شهریاری
پرویز شهریاری از چهرههای شناخته شده در عرصه علم و آموزش ایران، در سال ۱۳۰۵ در کرمان به دنیا آمد.
زندگی
دوران خردسالی
پدرش دهقان زادهای بود که روی زمینهای اربابی کارگری میکرد. شهریاری از خردسالی با فقر و نداری دست و پنجه نرم کرد. بعد از از دست دادن پدر، مسئولیت خانواده به گردن مادر او (گلستان شهریاری) بود.
دوران نوجوانی و جوانی
او تا سال سوم دبیرستان را در ایرانشهر گذراند و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد. در خرداد ۱۳۲۳ فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. در تهران در سال 1332 در رشتهٔ ریاضی در دانشکده
2
ٔ علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم تهران کنونی) فارغ التحصیل شد [۱]. یکسال در شیراز معلم بود. بعد (در سال 1333) به تهران آمد. آن روزها در دبیرستان اندیشه و دبیرستان های مربوط به گروه فرهنگی خوارزمی درس می داد. در دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران، در کلاس های روزانه و شبانهٔ دانشگاه تربیت معلم و در اراک در مدرسهٔ عالی علوم اراک هم مشغول بود.
آغاز زندگی سیاسی
او چون خود پرورده دردهای اجتماعی بود، به فعالیت سیاسی رو آورد و تلاش کرد تا رسیدن به هدف، دست از مبارزه بر ندارد و با عشقی سرشار از انسانیت و فداکاری برای رهایی مردم از دردها و تضادهای اجتماعی مبارزه میکرد. در سال ۱۳۲۸ اولین بازداشت شدن و به زندان افتادن را تجربه کرد و پس از آن بارها به زندان افتاد. او در بند هم از تعلیم تعلم باز نماند و به مطالعه پرداخت. زبان روسی را در زندان فرا گرفت و دست به تالیف و ترجمه زد. تاریخ حساب تانون را در زندان ترجمه نمود.
فعالیتها
از سن ۱۵ سالگی راه معلمی را پیش گرفت. با انتشار نشریاتی چون اندیشه ما، وهومن و چیستا با توده مردم ارتباط مستقیم بر قرار نمود. با تأسیس دبیرستانهای "خوارزمی (۱۳۳۹)"، "مرجان (۱۳۴۰)" و "مدرسه عالی اراک (۱۳۳۵)" سعی نمود محیطی مناسب برای رشد جوانان مملکت ایجاد کند.
با تالیف کتابهای ریاضی در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۲ و همزمان با آن تالیف و ترجمه صدها کتاب، در تاریخ و آموزش ریاضیات توانست نقش مهمی در پرورش فکری دانش آموزان و دانشجویان ایفا کند.
3
نشریهٔ سخن علمی
نشریهٔ «سخن علمی» از سال 1341 منتشر شد و استاد پرویز شهریاری سردبیر این نشریه بود. دربارهٔ این نشریه و سرنوشت آن استاد پرویز شهریاری می نویسد:
«این نشریه هشت سال پیاپی منتشر شد: در سال اول 6 شماره و در 7سال بعد، هر سال 12 شماره. روی هم 90 شماره. در بهمن 1348 بلایی نازل شد. در یکی از شعبه های سازمان امنیت مرا خواستند. برایم چای آوردند و بسیار با محبت صحبت می کردند و در خواست کوچکی داشتند. مجلهٔ سخن علمی را به ما (یعنی سازمان امنیت) واگذار کنید. ما همچنان خانلری و تو را به عنوان صاحب امتیاز و سردبیر در مجله اعلام می کنیم، ولی شما هیچ دخالتی در آن نخواهید داشت. به هر کدام از شماها (دکتر خانلری و من)، ماهیانه پنج هزار تومان می دهیم؛ این قرار هم باید همین جا دفن شود. من به ظلاهر مخالفتی نکردم، ولی گفتم، اجازه بدهید سال هشتم را تمام کنیم، آن وقت خدمت می رسم و مجله را تحویل می دهم. شمارهٔ 12 نشریه تا فروردین 1349 طول کشید و در آن یادداشتی به صورت یک برگ رنگی گذاشتم که این، آخرین شماره است.
به ظاهر «سازمان امنیت چند مجله را به همین صورت در دست گرفته بود. بعد از پخش مجله، آقای دکنر خانلری مرا خواست و جریان را جویا شد. به او گفتم، چه پیش آمده است ... ولی اکنون با کاغذی که لای مجله گذاشته و پخش کرده ام، گمان می کنم مسأله منتفی شده باشد و در واقع هم بعد از آن خبری نشد. برای اینکه ارزش پنج هزار تومان را در آن زمان بفهمید، باید یادآوری کنم که من از همهٔ کارهایی که می کردم، روی هم مایانه، کمتر از آن درآمدداشتم، مجلهٔ سخن علمی هم اشتراکی برابر 250 ریال برای 12 شماره داشت. [۳]»
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پرویز شهریاری
پرویز شهریاری از چهرههای شناخته شده در عرصه علم و آموزش ایران، در سال ۱۳۰۵ در کرمان به دنیا آمد.
زندگی
دوران خردسالی
پدرش دهقان زادهای بود که روی زمینهای اربابی کارگری میکرد. شهریاری از خردسالی با فقر و نداری دست و پنجه نرم کرد. بعد از از دست دادن پدر، مسئولیت خانواده به گردن مادر او (گلستان شهریاری) بود.
دوران نوجوانی و جوانی
او تا سال سوم دبیرستان را در ایرانشهر گذراند و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد. در خرداد ۱۳۲۳ فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به تهران آمد. در تهران در سال 1332 در رشتهٔ ریاضی در دانشکده
2
ٔ علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم تهران کنونی) فارغ التحصیل شد [۱]. یکسال در شیراز معلم بود. بعد (در سال 1333) به تهران آمد. آن روزها در دبیرستان اندیشه و دبیرستان های مربوط به گروه فرهنگی خوارزمی درس می داد. در دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران، در کلاس های روزانه و شبانهٔ دانشگاه تربیت معلم و در اراک در مدرسهٔ عالی علوم اراک هم مشغول بود.
آغاز زندگی سیاسی
او چون خود پرورده دردهای اجتماعی بود، به فعالیت سیاسی رو آورد و تلاش کرد تا رسیدن به هدف، دست از مبارزه بر ندارد و با عشقی سرشار از انسانیت و فداکاری برای رهایی مردم از دردها و تضادهای اجتماعی مبارزه میکرد. در سال ۱۳۲۸ اولین بازداشت شدن و به زندان افتادن را تجربه کرد و پس از آن بارها به زندان افتاد. او در بند هم از تعلیم تعلم باز نماند و به مطالعه پرداخت. زبان روسی را در زندان فرا گرفت و دست به تالیف و ترجمه زد. تاریخ حساب تانون را در زندان ترجمه نمود.
فعالیتها
از سن ۱۵ سالگی راه معلمی را پیش گرفت. با انتشار نشریاتی چون اندیشه ما، وهومن و چیستا با توده مردم ارتباط مستقیم بر قرار نمود. با تأسیس دبیرستانهای "خوارزمی (۱۳۳۹)"، "مرجان (۱۳۴۰)" و "مدرسه عالی اراک (۱۳۳۵)" سعی نمود محیطی مناسب برای رشد جوانان مملکت ایجاد کند.
با تالیف کتابهای ریاضی در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۲ و همزمان با آن تالیف و ترجمه صدها کتاب، در تاریخ و آموزش ریاضیات توانست نقش مهمی در پرورش فکری دانش آموزان و دانشجویان ایفا کند.
3
نشریهٔ سخن علمی
نشریهٔ «سخن علمی» از سال 1341 منتشر شد و استاد پرویز شهریاری سردبیر این نشریه بود. دربارهٔ این نشریه و سرنوشت آن استاد پرویز شهریاری می نویسد:
«این نشریه هشت سال پیاپی منتشر شد: در سال اول 6 شماره و در 7سال بعد، هر سال 12 شماره. روی هم 90 شماره. در بهمن 1348 بلایی نازل شد. در یکی از شعبه های سازمان امنیت مرا خواستند. برایم چای آوردند و بسیار با محبت صحبت می کردند و در خواست کوچکی داشتند. مجلهٔ سخن علمی را به ما (یعنی سازمان امنیت) واگذار کنید. ما همچنان خانلری و تو را به عنوان صاحب امتیاز و سردبیر در مجله اعلام می کنیم، ولی شما هیچ دخالتی در آن نخواهید داشت. به هر کدام از شماها (دکتر خانلری و من)، ماهیانه پنج هزار تومان می دهیم؛ این قرار هم باید همین جا دفن شود. من به ظلاهر مخالفتی نکردم، ولی گفتم، اجازه بدهید سال هشتم را تمام کنیم، آن وقت خدمت می رسم و مجله را تحویل می دهم. شمارهٔ 12 نشریه تا فروردین 1349 طول کشید و در آن یادداشتی به صورت یک برگ رنگی گذاشتم که این، آخرین شماره است.
به ظاهر «سازمان امنیت چند مجله را به همین صورت در دست گرفته بود. بعد از پخش مجله، آقای دکنر خانلری مرا خواست و جریان را جویا شد. به او گفتم، چه پیش آمده است ... ولی اکنون با کاغذی که لای مجله گذاشته و پخش کرده ام، گمان می کنم مسأله منتفی شده باشد و در واقع هم بعد از آن خبری نشد. برای اینکه ارزش پنج هزار تومان را در آن زمان بفهمید، باید یادآوری کنم که من از همهٔ کارهایی که می کردم، روی هم مایانه، کمتر از آن درآمدداشتم، مجلهٔ سخن علمی هم اشتراکی برابر 250 ریال برای 12 شماره داشت. [۳]»