لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
رشد اقتصادي
يكي از تحولاتي كه از ابتداي شكلگيري علم اقتصاد مورد توجه اقتصاددانان بوده است، مسئله رشد اقتصادي است. با مطرح شدن تئوري آدام اسميت و ساير كلاسيكها، مسئله سرمايهگذاري و تمركز سرمايه به عنوان اصليترين عامل رشد اقتصادي مورد توجه قرار گرفت و همواره سعي نظريه پردازان اقتصادي بر اين بوده است كه عامل مورد نياز براي سرمايهگذاري را فراهم كنند.
معمولاً سطوح پاييني سرمايهگذاري در كشورهاي در حال توسعه به عنوان عمدهترين دليل توسعه نيافتگي آنها ذكر ميگردد. ر اين اساس، اقتصاددانان براي تجهيز منابع سرمايهاي به دو روشي متوسط ميشوند: 1- كمك گرفتن از سرمايههاي خارجي 2- هدايت وجوه سرمايهاي موجود به سمت فعاليتهاي صنعتي پربازده. بنابراين بايد موانع و مشكلات موجود بر سر راه منابع سرمايهاي را مرتفع كرد.
مفهوم رشد اقتصادي
بر طبق نظرات كيندلبرگر رشد اقتصادي به معني توليد بيشتر است. رشد اقتصادي نه تنها ممكن است شامل توليد بيشتر از طريق استفاده بيشتر از مواد اوليه باشد بلكه به مفهوم افزايش كارائي توليد و افزايش ميزان توليد به مقياس مواد اوليه مورد استفاده نيز هست. بنابراين رشد اقتصادي به افزايش كمي و مداوم در توليد يا در آمد سرانه كشور از طريق ارتباط با افزايش در نيروي كار، مصرف، سرمايه و حجم تجارت اطلاق ميشود.
تمركز سرمايه
يكي از عوامل در رشد اقتصادي تمركز و يا انباشت سرمايه است. سرمايه به معني ذخيره عوامل فيزيكي قابل توليد مجدد در روند توليد است. هنگامي كه در طول زمان ذخاير سرمايه افزايش مييابد اين روند تمركز سرمايه (تشكيل سرمايه) نام ميگيرد. جريان تمركز و تشكيل سرمايه متوالي زنجيرهاي از سه مرحله تشكيل مي شود:
الف) وجود پس انداز واقعي و افزايش آن
ب) وجود موسسات اعتباري و مالي براي تشويق و تهييج پس اندازها و كاناليزه كردن اين منابع در فعاليتهاي اقتصادي مطلوب.
ج) استفاده از اين پساندازها براي سرمايهگذاري در كالاهاي سرمايهاي. تمركز سرمايه يك عامل كليدي در روند رشد اقتصادي است. از يك سو تمركز سرمايه بر تقاضا اثر مي گذارد، و از سوي ديگر ايجاد كارائي توليد براي توليد آتي را خواهد كرد. به همين دليل تمركز سرمايه و شتابان كردن روند آن براي افزايش توليد ملي بنحوي كه بتواند با افزايش جمعيت مقالبه كند لازم است، سرمايهگذاري در كالهاي سرمايهاي نه تنها موجب افزايش توليد ملي ميشود بلكه امكان اشتغال را نيز افزايش مي دهد. از رف ديگر بدون تمركز سرمايه كافي امكان توسعه تكنولوژي نيز وجود نخواهد داشت. پيشرفتهاي تكنولوژيكي خود سبب افزايش تخصصها و توليد در مقياس انبوه مي شود. همين طور اين تمركز سرمايه است كه سبب استفاده هر چه بهتر و مطلوبتر از منابع طبيعي به منظور گسترش صنايع و بازارهاي داخلي كه پيشرفت اقتصاد ضروري هستند مي شود. بر اساس گفتههاي لوئيس نرخ تمركز سرمايه در كشورهاي در حال توسعه تنها 5 درصد است كه مي بايستي لااقل به سطح 12 الي 18 درصد برسد. برآوردهاي كوزنتس نشان ميدهند كه در طول دوران رشد اقتصادي نوين سرمايه ناخالصي تشكيل شده. در كشورهاي توسعه يافته بين 13-11 درصد و بيشتر بود. در حاليكه سرمايه تشكيل شد.
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
رشد اقتصادي
يكي از تحولاتي كه از ابتداي شكلگيري علم اقتصاد مورد توجه اقتصاددانان بوده است، مسئله رشد اقتصادي است. با مطرح شدن تئوري آدام اسميت و ساير كلاسيكها، مسئله سرمايهگذاري و تمركز سرمايه به عنوان اصليترين عامل رشد اقتصادي مورد توجه قرار گرفت و همواره سعي نظريه پردازان اقتصادي بر اين بوده است كه عامل مورد نياز براي سرمايهگذاري را فراهم كنند.
معمولاً سطوح پاييني سرمايهگذاري در كشورهاي در حال توسعه به عنوان عمدهترين دليل توسعه نيافتگي آنها ذكر ميگردد. ر اين اساس، اقتصاددانان براي تجهيز منابع سرمايهاي به دو روشي متوسط ميشوند: 1- كمك گرفتن از سرمايههاي خارجي 2- هدايت وجوه سرمايهاي موجود به سمت فعاليتهاي صنعتي پربازده. بنابراين بايد موانع و مشكلات موجود بر سر راه منابع سرمايهاي را مرتفع كرد.
مفهوم رشد اقتصادي
بر طبق نظرات كيندلبرگر رشد اقتصادي به معني توليد بيشتر است. رشد اقتصادي نه تنها ممكن است شامل توليد بيشتر از طريق استفاده بيشتر از مواد اوليه باشد بلكه به مفهوم افزايش كارائي توليد و افزايش ميزان توليد به مقياس مواد اوليه مورد استفاده نيز هست. بنابراين رشد اقتصادي به افزايش كمي و مداوم در توليد يا در آمد سرانه كشور از طريق ارتباط با افزايش در نيروي كار، مصرف، سرمايه و حجم تجارت اطلاق ميشود.
تمركز سرمايه
يكي از عوامل در رشد اقتصادي تمركز و يا انباشت سرمايه است. سرمايه به معني ذخيره عوامل فيزيكي قابل توليد مجدد در روند توليد است. هنگامي كه در طول زمان ذخاير سرمايه افزايش مييابد اين روند تمركز سرمايه (تشكيل سرمايه) نام ميگيرد. جريان تمركز و تشكيل سرمايه متوالي زنجيرهاي از سه مرحله تشكيل مي شود:
الف) وجود پس انداز واقعي و افزايش آن
ب) وجود موسسات اعتباري و مالي براي تشويق و تهييج پس اندازها و كاناليزه كردن اين منابع در فعاليتهاي اقتصادي مطلوب.
ج) استفاده از اين پساندازها براي سرمايهگذاري در كالاهاي سرمايهاي. تمركز سرمايه يك عامل كليدي در روند رشد اقتصادي است. از يك سو تمركز سرمايه بر تقاضا اثر مي گذارد، و از سوي ديگر ايجاد كارائي توليد براي توليد آتي را خواهد كرد. به همين دليل تمركز سرمايه و شتابان كردن روند آن براي افزايش توليد ملي بنحوي كه بتواند با افزايش جمعيت مقالبه كند لازم است، سرمايهگذاري در كالهاي سرمايهاي نه تنها موجب افزايش توليد ملي ميشود بلكه امكان اشتغال را نيز افزايش مي دهد. از رف ديگر بدون تمركز سرمايه كافي امكان توسعه تكنولوژي نيز وجود نخواهد داشت. پيشرفتهاي تكنولوژيكي خود سبب افزايش تخصصها و توليد در مقياس انبوه مي شود. همين طور اين تمركز سرمايه است كه سبب استفاده هر چه بهتر و مطلوبتر از منابع طبيعي به منظور گسترش صنايع و بازارهاي داخلي كه پيشرفت اقتصاد ضروري هستند مي شود. بر اساس گفتههاي لوئيس نرخ تمركز سرمايه در كشورهاي در حال توسعه تنها 5 درصد است كه مي بايستي لااقل به سطح 12 الي 18 درصد برسد. برآوردهاي كوزنتس نشان ميدهند كه در طول دوران رشد اقتصادي نوين سرمايه ناخالصي تشكيل شده. در كشورهاي توسعه يافته بين 13-11 درصد و بيشتر بود. در حاليكه سرمايه تشكيل شد.