26 صفحه word | قابل اجرا در آفيس 2010 و نسخه هاي جديدتر|قابل ويرايش و آماده چاپ
بخشی از فایل
مقدمه
زنان حدود نيمي از جمعيت كشور را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصيل كرده هم چنان رو به تزايد است . اما هنوز سهم شايسته اي در اقتصاد ملي به دست نياورده اند .
جوان بودن تركيب سني ، افزايش سهم حضور زنان در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي و از طرفي پايين بودن نسبت نرخ فعاليت زنان ، كمبود شغل و افزايش بيكاري تصاويري را پيش رو قرار مي دهد كه ديگران نمي توان در سطح شعار و اندرز محدود شد . شرط بقاء در دنياي پرشتاب كنوني استفاده از همه ي منابع موجود و توان افزاي كليه ظرفيتها ي در اختيار است . انتخاب اين مسير مستلزم فراهم ساختن بستري است كه امكان بروز و ظهور ابتكارات و تدابير خلاقانه و فعاليتهاي كار آفرينانه را فراهم سازد . در اين ميان شناخت توانمنديهاي زنان و هدايت استعدادهاي خلاقانه آنان مي تواند در بهره برداري از ظرفيتهاي اين قشر عظيم اجتماعي مؤثر واقع شود . به عبارتي شناسايي الگوهاي موفق مي تواند در ايجاد فضاي مناسب براي شكل گيري فعاليتهاي كارآفرينانه توسط زنان عليرغم محدوديت هاي فردي و گروهي مفيد باشد .
از اين طريق مي توان ضمن شناخت موانع و محدوديت هاي گوناگون زنان كارآفرين ، تدابير و امكانات تجربه شده موجود را در جهت رفع موانع مورد مطالعه قرار داد . نتايج اين شناخت امكان مناسبي را براي برنامه ريزي در جهت بكارگيري ظرفيتهاي كار آفريني و توسعه آن در سطح ملي فراهم خواهد ساخت . و نيز اين امكان را به عناصر مؤثر در امر اشتغال خواهد داد تا در جهت اقدامات عملي و مؤثر نسبت به جذب و پرورش استعدادهاي بالقوه زنان كشور در زمينه ايجاد كسب و كارهاي جديد با ديد عملي برخورد كنند و در جستجوي راههايي براي توسعه كار آفريني زنان همت گمارند .
نقش كار آفرينان زن
* عامل نوآوري
* عامل تعادل در اقتصاد
* عامل اشتغال زايي
* عامل انتقال تكنولوژي
* عامل سرمايه گذاري
* عامل شناخت فرصت ها
* عامل ايجاد وگسترش بازارهاي جديد
*عامل استفاده مناسب ازامكانات ومنابع ملي
* عامل بسيج منابع انساني
* عامل بهبود كيفيت زندگي
* عامل توليد
*عامل توزيع متناسب در آمد