خرید ارزان فلسطین نام سرزمین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

فلسطین نام سرزمین هایی است که در همسایگی کشورهای اردن، مصر، سوریه و لبنان و در منطقه خاورمیانه قرار دارد. فلسطین (در زبان لاتین: Palaestina، زبان عبری: פלשת پلشت، زبان عربی: فلسطین) یکی از چندین اسمی است که برای منطقهٔ جغرافیایی بین دریای مدیترانه و کرانه های رود اردن با چندین منطقهٔ مجاور آن است. در طول سه هزارهٔ گذشته از انواع مختلف تعاریف برای توصیف این منطقه استفاده شده است. سایر نام های انگلیسی برای این منطقهٔ جغرافیایی عبارتند از: سرزمین اسرائیل (زبان عبری: ארץ ישראל)، سرزمین مقدس (در زبان عبری: ארץ הקדש، زبان لاتین: ترا سانکتا، زبان عربی: الارض المقدسه). [ویرایش] مرزها و نامهای منطقه در متون مصر باستان تمامی منطقهٔ ساحلی خاورنزدیک که در امتداد ساحل مدیترانه بین مصر جدید و ترکیه بوده است رتنیو (R-t-n-u) نامیده شده است. این منطقه به سه ناحیه تقسیم می شد. ناحیهٔ جنوبی رتنیو (که Djahy نامیده می شد) شامل اسرائیل جدید و اراضی فلسطینی، ناحیهٔ مرکزی شامل لبنان و ناحیهٔ شمالی (که Amurru نامیده می شد) شامل ساحل سوریه تا شمال رودخانهٔ اورنتس در نزدیکی ترکیه بود. در عصر آهن، پادشاهی اسرائیل بر منطقه ای شامل اورشلیم تا منطقه ای در نزدیکی اسرائیل جدید و قلمروی فلسطینی حاکمیت داشت و در غرب و شمال بخش عمده ای و نه تمام سرزمین اسرائیل را شامل می شد. پس از تقسیم شدن این حکومت، بخش جنوبی به پادشاهی یهود و بخش شمالی به پادشاهی اسرائیل تبدیل شد. کلمهٔ فلسطین از Philistine که نام یک گروه غیریهودی ساکن در منطقه ای کوچک از ساحل جنوبی به نام فیلیستا است، گرفته شده است. مرزهای 'فیلیستا' در نزدیکی نوارغزه قرار دارد و پنج شهر غزه، اشکلون، اشداد، اکرون، و جت را در بر می گیرد. در آثار مصری آمده است که افرادی که پلست (P-r-s-t) نامیده می شدند، از جمله کسانی بودند که در زمان حکومت رامسس سوم به مصر حمله کردند. این قضیه احتمالا به فلسطینی ها اشاره دارد. کلمهٔ پلشت (درزبان عبری: Pəléshseth) معمولاً در انگلیسی به فیلیستیا ترجمه می شود و در کتاب مقدس برای اشاره به ناحیهٔ ساحلی جنوبی به کار رفته است. در سال نامه های پادشاه آشوری، سارگن دوم، کلمهٔ پلشتو برای این معنی آورده شده است. چنین به نظر می رسد که در زمان آشوری ها، قبیلهٔ فیلیستا از بین رفته است، ولی نام آن سرزمین همچنان مورد استفاده بوده است. در دورهٔ پارس، صورت یونانی این نام برای اولین بار در قرن پنجم قبل از میلاد به وسیلهٔ هرودتوس در اشاره به ناحیه ای از سوریه به نام Palaistinêi به کار رفت. (درلاتین: پلستینا، در انگلیسی: پلستاین). مرزهای ناحیهٔ مورد اشارهٔ هرودتوس دقیقاً عنوان نشده بودند، اما جوزفوس از این نام تنها برای اشاره به ناحیهٔ ساحلی کوچک فیلیستیا استفاده می کرد. تولمی نیز از این کلمه استفاده کرده است. در لاتین، پلینی نیز برای ناحیه ای از سوریه به کار رفته که پیشتر پلستینا نامیده شده است. در دورهٔ رومی، ناحیهٔ یهود (شامل سامره) دربرگیرندهٔ بیشتر اسرائیل و قلمروی فلسطین بوده است. اما پس از شورش بار کخبا، رومی ها این مرزها را به ناحیهٔ سوریه فلسطین (درلاتین: سوریه پلستینا شامل یهود) و سامره گسترش دادند. در دورهٔ بیزانس، کل این منطقه (شامل سوریه، فلسطین، سامره و ایالت جلیل) دوباره پلستینا نام گرفت و بین دیوسس اول و دوم تقسیم شد. بیزانسی ها همچنین سرزمینی شامل نگو، سینا و ساحل غربی شبه جزیره عرب را پلستینا سالوتریس نامیدند که گاهی پلستینای سوم نامیده می شد. از دورهٔ بیزانس، مرزهای بیزانسی پلستینا (اول و دوم) برای اشاره به منطقهٔ جغرافیایی بین رودخانهٔ اردن و دریای مدیترانه به کار رفته است. [ویرایش] متون مقدس در کتب مقدس یهودی در دورهٔ پیش از اسرائیل برای اشاره به این ناحیه کنعان به کار رفته و پس از آن از اسرائیل (ییسرائیل) استفاده شده است. نام سرزمین یهود نیز به همراه چندین عنوان شاعرانه مورد استفاده قرار گرفته است. سرزمین شیر و عسل، سرزمینی که خداوند در آن برای تعیین شما برای پدرهایتان سوگند یاد کرده است، سرزمین مقدس، سرزمین خداوند و سرزمین موعود. در مورد سرزمین کنعان آمده است که شامل کل سرزمین لبنان می باشد. چنین به نظر می رسد که در این سرزمین پهناور قبیله های یهودی البته به همراه سایر گروه های قومی سکونت داشته اند. وقایع چهار گاسپلز از کتاب مقدس مسیحی تماما در سرزمین فلسطین اتفاق افتاده اند. در قرآن، کلمهٔ سرزمین مقدس (در زبان عربی: الارض المقدسه) حداقل هفت بار آمده است و یک بار زمانی است که موسی با قوم یهود به سوی آن خوانده شد: «ای قوم من! وارد سرزمین مقدسی شوید که خداوند برایتان مقرّر گردانیده و باز پس مروید بر پشتهایتان که زیانتان در آن است.» [ویرایش] دورهٔ رومی در نتیجهٔ اولین جنگ یهودیان-رومیان (66-73)، اورشلیم غارت شد؛ معبد دوم نابود شد؛ و تنها، دیوار غربی باقی ماند. در سال 135، پس از سقوط شورش شورش یهود به رهبری بار کخبا در 132، پادشاه روم هادریان اکثر یهودی ها را از سرزمین یهود بیرون راند و بنابراین بسیاری از یهودی ها در سامره و ایالت جلیل به سر می بردند. وی همچنین نام ناحیهٔ رومی یهود (اسرائیل) را به سوریه فلسطین تغییر داد. رومی ها همچنین برای ایجاد جنگ روانی سعی بر تغییر نام اورشلیم به آلیا کپیتولینا کردند که این نام جدید دوام نیافت. با گذشت زمان از نام سوریه فلسطین تنها فلسطین باقی ماند و در طول این مدت فلسطین به بخشی سیاسی و اجرایی در داخل قلمروی امپراتوری روم تبدیل شده بود. [ویرایش] دوره بیزانس (امپراتوری روم شرقی) در حدود سال 390، فلسطین به سه ناحیه تقسیم شد: پلستینا پریما، سکوندا و تریتا (فلسطین اول، دوم و سوم). فلسطین اول شامل یهود، سامره، ساحل و پری بود که حاکم آن در کاساری زندگی می کرد. فلسطین دوم شامل ایالت جلیل، درجزریل پایینی، نواحی شرق ایالت جلیل و بخش غربی دکاپلیس سابق بود و حکومت آن در سایتوپلیس قرار داشت. فلسطین سوم شامل نگو، اردن جنوبی که زمانی بخشی از ناحیه عرب بود و پیشتر ناحیهٔ سینا بود و پترا مقر حکومت آن بود. نام دیگر فلسطین سوم پلستینا سالوتاریس بود. این تقسیم بندی ناحیهٔ عرب را بخشی از اردن شمالی در شرق پری قرار داد. حکومت بیزانس بر فلسطین در زمان تصرف پارس ها در سال 614 موقتا خاتمه یافت و سپس بعد از ظهور اسلام در شبه جزیره عرب و فتح منطقه توسط نیروهای اسلام که در سال 635 آغاز شد، حکومت آن ها بر این منطقه برای همیشه به پایان رسید. [ویرایش] دورهٔ خلافت حاکمان مسلمان ناحیهٔ الشام (عربی سوریه) را به پنج بخش تقسیم کردند. جند فلسطین (در عربی: به معنای ناحیهٔ نظامی فلسطین) شامل منطقه ای از سینا تا جنوب دشت آکر بود. با گذشت زمان این منطقه کوچکتر شده و به سینا محدود شد. رفح، کاسارا، غزه، جافا، نابلوس، اریحا، راملا و اورشلیم شهرهای اصلی بودند. در ابتدا شهر لده مرکز بود، اما در سال 717 به شهر راملا تغییر یافت. (پس از زمانی طولانی و مدت ها بعد از پایان تقسیمبندی جندها، اورشلیم مرکز شد.) اردن شامل ناحیهٔ شمال و شرق فلسطین بود. تیبراس، لجیو، ایکر، بیسان، و تایر شهرهای اصلی آن بودند و تیبریاس مرکز منطقه بود. چندین شورش سیاسی مختلف مجدداً این مرزها را چندین بار تغییر داد. پس از قرن 10، تقسیم مناطق به جندها کم کم روبه زوال گذاشت و حملات ترک ها در دههٔ 1070 و سپس جنگ صلیبی اول این فرآیند زوال را تکمیل کرد. [ویرایش] دورهٔ مبارزان صلیبی رجوع کنید به مقالات جنگ صلیبی و پادشاهی اورشلیم. [ویرایش] دورهٔ مملوک پس از کنترل دوبارهٔ مسلمانان بر فلسطین در قرن 12 و 13، تقسیم بندی نواحی دوباره انجام گرفت و در این مدت مرزها به سرعت تغییر می کردند. در 1263/1291 این کشور بخشی از قلمروی سلطان مملوک در مصر بود. در اواخر قرن 13، فلسطین در واقع شامل قسمت های بسیاری از نواحی شیخ نشین سوریه یعنی پادشاهی غزه (شامل آسکالن و هبران)، کراک (شامل جافا و لجیو)، سفاد (شامل سفاد، ایکر، سیدون و تایر) و بخش هایی از پادشاهی دمشق (در برخی دوره ها از جنوب تا اورشلیم) بود. در اواسط قرن 14، سوریه دوباره به پنج ناحیه نقسیم شد که از بین آن ها فلسطین شامل اورشلیم (مرکز آن)، راملا، آسکالن، حبرون و نابلس بود، در حالی که حوران شامل تیبریاس (مرکز) بود. [ویرایش] دوره عثمانی پس ازپیروزی عثمانی، این نام به عنوان نامی رسمی دیگر مورد استفاده نبود و دلیل این بود که ترک ها اغلب نواحی فرعی را با نام مرکز مشخص می کردند. این منطقه در سال 1516 جزئی از امپراتوری عثمانی شد و تا سال 1660 در واقع بخشی از ویلایت (بخش) دمشق-سوریه محسوب می شد تا اینکه از 7 مارس 1799 تا جولای 1799 با اشغال جفا، حیفا و سکارا ارتباطش با دیگر نقاط قطع شد. در 10 می 1832 این منطقه یکی از نواحی ترکی بود که توسط محمد علی تصرف شده بود، اما در نوامبر 1840 دوباره تحت قرمانروایی مستقیم عثمانی قرار گرفت. نام کهن همچنان توسط عموم و در موارد نیمه رسمی مورد استفاده قرار می گرفت. موارد بسیاری از استفاده از آن در طول سده های شانزدهم و هفدهم بر جای مانده است. در طول قرن نوزدهم، «دولت عثمانی در مکاتبات رسمی خود، از عبارت ارض فلسطین (سرزمین فلسطین) برای اشاره به ناحیه واقع در غرب رود اردن که در سال 1922 تحت فرمانروایی انگلستان فلسطین نامیده شد استفاده می کرد». اعراب تحصیل کرده، از عبارت فلسطین، برای اشاره به کل فلسطین یا بیت المقدس سنجاق یا تنها برای اشاره به منطقهٔ اطراف راملا استفاده می کردند. سلطان عثمانی در سال 1876 در پاسخ به درخواست خاخام ژوزف نانتونک برای صدور اجازه اسکان یهودیان ضمن منع مهاجرت گسترده به فلسطین گفت «تقریباً تمام سرزمین های فلسطین اشغال شده، و استقلالی که نانتونک به دنبال آن است با اصول اجرایی کشور در تعارض است» و پس از آن نیز دولت عثمانی در سال های 1884، 1887، و 1888 احکامی علیه اسکان انبوه یهودیان صادر کرد. در سال 1882 شمار چشمگیری از یهودیان شروع به هجرت به سرزمین مقدس کردند و مزارع جمعی (کیبوتس) ایجاد کرده و سرانجام حومهٔ تل آویو را در سال 1909 به وجود آوردند، که بعدها در سال 1921 تبدیل به یک شهر شد. شمار یهودیان فلسطین که در سال 1700 تنها 7٬000 نفر بود تا سال 1900 به 60٬000 نفر رسید (جمعیت کل فلسطین در این سال 500٬000 نفر بود) که این امر به عقیده کارپات حاکی از آن است که «سیاست عثمانی مبنی بر اجازه به افراد برای مهاجرت و اسکان، و همزمان ممانعت از مهاجرت گروه های انبوه، با موفقیت همراه بوده است». حکمرانی عثمانی بر منطقه تا زمان جنگ عظیم (جنگ جهانی اول) یعنی زمانی که عثمانی از آلمان و متحدانش جانبداری کرد ادامه یافت. در طول جنگ جهانی اول، همزمان با فروپاشی امپراطوری عثمانی، بریتانیا عثمانی را از بیشتر این مناطق به عقب راند. با پایان امپراطوری عثمانی، شمار یهودیان فلسطین به 55٬000 نفر کاهش یافت. [ویرایش] قرن نوزدهم و قرن بیستم در اروپا تا پیش از جنگ جهانی اول، فلسطین به منطقه ای که در مسیر شمال به جنوب از رافیا (جنوب شرقی غزه) تا رودخانه لیتانی (واقع در لبنان) امتداد می یافت اطلاق می شد. این منطقه از غرب به دریا و از شرق به منطقه ای که حدود آن به خوبی مشخص نشده بود و صحرای سوریه از آنجا آغاز می شد ختم می شد. در منابع مختلف در اروپا، مرز شرقی در اطراف رود اردن تا شرق امان تعیین می شد. صحرای نگو در این منطقه واقع نمی شد. بر اساس موافقت نامه سایکس-پیکو در سال 1916، پیش بینی شده بود که بیشتر فلسطین، پس از رهایی از کنترل عثمانی، تبدیل به منطقه ای بین المللی خواهد شد که تحت کنترل مستقیم فرانسه یا انگلیس قرار نخواهد داشت. بلافاصه پس از آن، آرتور بالفور وزیر امور خارجه انگلیس با صدور بیانیه بالفور در سال 1917، سرانجام طرح تاسیس وطن یهودیان در فلسطین را مطرح کرد. نیروی اعزامی مصر به رهبری انگلیس که تحت فرماندهی ادموند آلن بای، وایکانت اول آلن بای، در تاریخ 9 دسامبر، 1917 بیت المقدس را تصرف کرده و به دنبال شکست نیروهای ترکیه در فلسطین در نبرد مگیدو در سپتامبر 1918 تمامی مشرق را اشغال کرد. <مرجع> هیوز، 1999، صفحه 17؛ صفحه 97. [ویرایش] فلسطین تحت قیمومت انگلیس (1948-1920) نوشتار اصلی: فلسطین تحت قیمومت انگلیس استفاده رسمی از واژهٔ انگلیسی فلسطین با اعطای حکم قیمومت فلسطین به انگلیس بار دیگر رایج شد. در آغاز این دوره، نام ارتز ییسریل (سرزمین اسرائیل به زبان عبری) از طریق یک تمبر پستی در سال 1920، توسط هربرت ساموئل نخستین نماینده انگلیس در فلسطین که بین سالهای 1925-1920 این سمت را در اختیار داشت رایج شد. مقامات وزارت امور خارجه انگلیس به این اقدام وی اعتراض کردند اما با انتقال مسئولیت فلسطین از وزارت امور خارجه به وزارت مستعمرات این اقدام وی به دست فراموشی سپرده شد. در آوریل 1920 شورای عالی متحدین (ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و ژاپن) در کنفرانس سانرمو تصمیماتی رسمی در مورد سرزمین های تحت قیمومت اتخاذ کرد. بر این اساس بریتانیا قیمومت فلسطین را پذیرفت، اما تصمیمی در مورد مرزهای سرزمین های تحت قیمومت و شرایطی که این سرزمین ها می بایست به موجب آن اداره می شد اتخاذ نشد. چیم ویزمن، نماینده سازمان صهیونیستی در سانرمو، متعاقبا گزارشی در این مورد به همکاران خود در لندن ارائه کرد. «هنوز در مورد مسائل مهمی همچون شرایط حقیقی قیمومت و مسئله مرزهای فلسطین تصمیمی گرفته نشده است. تعیین حدود مرزهای فلسطین و آن بخش از سوریه که تحت کنترل فرانسه قرار دارد انجام شده است، که به این ترتیب مرز شمالی و خط شرقی سرحد را که در همسایگی سوریه عرب نشین قرار دارد مشخص می کند. تعیین خط شرقی مرز تا زمانی که امیر فیصل در کنفرانس صلح که احتمالا در پاریس برگزار می شود شرکت نکند قطعی نخواهد شد.» در ژوئیه 1920، نیروهای فرانسه فیصل اول از عراق (فیصل بن حسین) را از دمشق بیرون راندند و به فرمانروایی کم اهمیت وی بر منطقه اردن یعنی جایی که سران محلی سابقاً با هرگونه قدرت مرکزی مخالفت می کردند پایان دادند. شیوخ، که پیش تر پیمان وفاداری با شریف منعقد کرده بودند، از انگلیسی ها خواستند اداره منطقه را بر عهده بگیرند. هربرت ساموئل خواستار گسترش حیطه اختیار دولت فلسطین تا اردن شد، اما در دیدار وینستون چرچیل و امیر عبدالله از اردن که در مارس 1921 در قاهره و بیت المقدس انجام شد قرار بر این شد که امیر عبدالله (در آغاز تنها برای شش ماه) از سوی دولت فلسطین اداره این منطقه را بر عهده بگیرد. در تابستان 1921 اردن به سرزمین های تحت قیمومت ملحق شد، اما از شرط سرزمین ملی یهودیان مستثنی شد. در 24 ژوئیه 1922 جامعه ملل ضوابط سرپرستی انگلیس بر فلسطین و اردن را تایید کرد. در 16 سپتامبر جامعه ملل رسما یادداشتی از آرتور بالفور (لرد بالفور) را که تایید می کرد اردن باید از بندهای مربوط به تاسیس سرزمین ملی یهودیان و نیز «تسهیل» مهاجرت یهیودیان به این سرزمین و اسکان آنان مستثنی شود تصویب کرد. در واقع، در حالیکه اعراب به راحتی می توانستند در فلسطین اسکان یابند، انگلیسی ها از اسکان یهودیان در اردن ممانعت می کردند. (رجوع شود به سند مربوط به ورود یهودیان به اردن) اردن در اصل 77 درصد از فلسطین را تشکیل می داد بدین ترتیب رهبران یهودیان اعتقاد داشتند این امر یک بی عدالتی آشکار و تقسیم ناعادلانه سرزمینی بود که بر اساس اعلامیه بالفور به عنوان سرزمین ملی یهودیان در نظر گرفته شده بود. اعطای حق قیمومت به دلیل نگرانی های ایالات متحده آمریکا در ارتباط با جاه طلبی های استعمارگرانه انگلیس و نیز نگرانی های ایتالیا در مورد اهداف فرانسه به تاخیر افتاد. فرانسه نیز تا زمانی که اعطای حق قیمومت سوریه به این کشور نهایی نشده بود از توافق در مورد فلسطین امتناع می کرد. به گفتهٔ لوئیس، «اعتراضات آمریکائیان به صدور حکم قیمومت به همراه مثلث اختلافات بین ایتالیا، فرانسه و انگلیس به خوبی نشان می دهد چرا احکام قیمومت الف تا چهار سال پس از امضای معاهده کنفرانس صلح پاریس در سال 1919 محقق نشد.... اسناد انگلیس به وضوح نشان می دهد که صبر و دیپلماسی بالفور منجر به صدور نهایی احکام قیمومت الف برای سوریه و فلسطین در 29 سپتامبر 1923 شد.» حتی پیش از آنکه حکم قیمومت در سال 1923 به صورت قانونی اجرا شود (متن 1922: حکم قیمومت جامعه ملل برای فلسطین)، انگلیسی ها از واژهٔ فلسطین برای نامیدن بخش غربی رود اردن و از اردن برای نامیدن بخش شرقی این رود استفاده می کردند. اما، فلسطین در معنای سرزمین ملی یهودیان اغلب شامل سرزمین های هر دو سوی رو اردن است.   130px تمبری متعلق به فلسطین تحت قیمومت انگلیس در سال های پس از جنگ جهانی دوم، موقعیت انگلیس در فلسطین به تدریج بدتر شد. این امر ناشی از مجموعه ای از عوامل همچون موارد ذیل بود: شرایط فلسطین به دلیل حملات بی وقفه ایگرون و گروه لهی به مقامات، نیروهای نظامی و تاسیسات راهبردی انگلیس به سرعت در حال بدتر شدن بود. این امر به روحیه و وجهه انگلیس صدمات شدیدی وارد کرد، و نیز منجر به گسترش مخالفت مردم انگلیس با سرپرستی انگلیس بر فلسطین شده، و افکار عمومی خواستار «بازگشت نیروها به خانه» شد. در این باره سرهنگ آرچر کاست، دبیر ارشد دولت انگلیس در فلسطین، در یک سخنرانی خطاب به انجمن امپراطوری سلطنتی گفت: «اعدام دو گروهبان انگلیسی توسط ارگون ها و به تلافی اعدام هایی که توسط انگلیسی ها انجام شده بود بیش از هر چیز دیگری منجر به خروج ما از فلسطین شد». به دلیل ممانعت انگلیس از بازگشت بازماندگان هولوکاست به فلسطین، و در عوض فرستادن آنان به اردوگاه های پناهندگان در قبرس، یا حتی بازگرداندن آنان به آلمان همانند آنچه در مورد کشتی اکسودس در سال 1947 اتفاق افتاد افکار عمومی جهان به موضع گیری علیه انگلیس پرداخت. هزینه نگهداری ارتشی که بیش از 100٬000 نفر عضو داشت برای انگلیس که دچار مشکلات اقتصادی پس از جنگ دوم جهانی بود دشوار بود، و یکی دیگر از دلایل درخواست افکار عمومی در انگلیس برای پایان سرپرستی این کشور بر فلسطین بود. سرانجام دولت انگلیس در سال 1947 اعلام کرد که خواستار پایان دادن به سرپرستی خود بر فلسطین است، و مسئولیت اداره فلسطین را به سازمان ملل متحد محول کرد. [ویرایش] طرح سازمان ملل برای تجزیه فلسطین نوشتار اصلی: قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر 1947، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با دو سوم رای اکثریت بین المللی، طرح سازمان ملل برای تجزیه فلسطین را به تصویب رساند (قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد)، این طرح که برای پایان دادن به مناقشه اعراب و اسرائیل (مناقشه اعراب و یهودیان) در نظر گرفته شده بود سرزمین فلسطین را به دو کشور یهودی نشین و عرب نشین تقسیم می کرد، و بخش اعظم بیت المقدس را که شامل بیت اللحم می شد تحت کنترل نیروهای بین المللی قرار می داد. رهبران یهودیان (و از آن جمله آژانس یهودیان)، این طرح را پذیرفتند، اما رهبران اعراب فلسطین آن را نپذیرفته و از مذاکره در مورد آن امتناع کردند. کشورهای عرب و مسلمان همسایه فلسطین نیز با طرح تجزیه مخالفت کردند. پس از آنکه کمیته عالی اعراب در سال 1947 اعلام شورش در بیت المقدس کرد جامعه اعراب واکنش خشونت آمیزی نشان داده و دست به درگیری زدند که در نتیجه آن بسیاری از ساختمان ها و مغازه ها در آتش سوختند. با ادامه کشمکش های نظامی بین شبه نظامیان فلسطینی و یهودی در فلسطین، حق سرپرستی انگلیس بر فلسطین در تاریخ 15 می 1948 به پایان رسید در حالیکه یک روز پیش از آن تاسیس کشور اسرائیل اعلام شده بود (رجوع شود به اعلام تاسیس کشور اسرائیل). همسایگان عرب و ارتش های آنان (لبنان، سوریه، عراق، مصر، اردن، ارتش جهاد، ارتش آزادی بخش اعراب و اعراب محلی) بلافاصله پس از اعلام استقلال اسرائیل به این کشور حمله کردند، و متعاقب آن جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948 درگرفت. در نتیجه، طرح تجزیه فلسطین هیچگاه عملی نشد. [ویرایش] وضعیت کنونی پس از وقوع جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1948، در موافقت نامه های آتش بس موقت مابین اسرائیل و کشورهای عرب همسایه آن هیچگاه از فلسطین به عنوان یک سرزمین مجزا نامی برده نشد. در این موافقت نامه ها فلسطین بین اسرائیل، مصر، سوریه و اردن تقسیم شد. اسرائیل علاوه بر مناطقی که سازمان ملل متحد تقسیم بندی کرده بود 26 درصد از سرزمین های تحت قیمومت در غرب رود اردن را نیز تصرف کرد. اردن نیز 21 درصد از سرزمین های تحت قیمومت را تصرف و به خاک خود ضمیمه کرد. بیت المقدس به دو بخش تقسیم شد، و اردن بخش های شرقی از جمله شهر باستانی را در اختیار گرفته، و اسرائیل بخش غربی را در اختیار گرفت. مصر نیز باریکه غزه را در اختیار گرفت. برای شرح جابجایی وسیع جمعیتی اعراب و یهودیان در جریان جنگ 1948 و در طول دهه های بعدی رجوع شود به مهاجرت در فلسطین و مهاجرت یهودیان از سرزمین های اعراب. از دهه 1960 به بعد، اصطلاح «فلسطین» مرتبا در بافت های سیاسی به کار گرفته می شد. اعلامیه های مختلف، همچون اعلام تشکیل کشور مستقل فلسطین در سال 1988 توسط سازمان آزادی بخش فلسطین به کشوری که فلسطین نامیده می شد اشاره می کرد، و مرزهای آن را با درجات مختلف وضوح تعریف کرده، و از جمله خواستار ضمیمه شدن کل کشور اسرائیل به فلسطین شد. اخیرا، پیش نویس قانون اساسی فلسطین بر اساس کرانه باختری و باریکه غزه پیش از 1967 (جنگ شش روزه) مرزهای فلسطین را تعیین کرده است. این خط سبز (اسرائیل) بر اساس موافقت نامه خط آتش بس موقت1949 تعیین شده؛ و مذاکرات مربوط به تعیین مرزهای دائمی هنوز انجام نشده است. علاوه بر این، از سال 1994، تشکیلات خودگردان فلسطین کنترل بخش های مختلف فلسطین باستانی را در اختیار گرفته است.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید