خرید ارزان چگونه با دانش آموزانم انگیزه تلاش را در کلاس ریاضی پیدا کردیم؟

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

چگونه با دانش آموزانم انگیزه تلاش را در کلاس ریاضی پیدا کردیم؟ ارائه راهکاری عملی برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه دوم راهنمائی فهرست مطالب توصیف وضع موجود 3 جمع آوری شواهد 1 5 شناسائی مشکل وعلل آن 7 راه حل های پیشنهادی 12 اجرای راه حل های پیشنهادی 14 گردآوری شواهد 2 19 نتایج بدست آمده از این آزمون به شرح زیر است: 19 نتایج امتحان پایانی به شرح زیر است: 29 تجزیه وتحلیل نتایج بدست آمده (ارزیابی ) 30 اعتباریابی در آمار بدست آمده 30 در بررسی تعداد تجدیدی ها به تفکیک کلاس و آزمون داریم: 32 اعتبار یابی با بررسی روند عملکردی دانش آموزان 36 نتیجه گیری 37 منابع ومآخـذ 39 توصیف وضع موجود در سال تحصیـلی 87-86 پست بنـدی آموزش راهنـمائی ناحیه4 شیـراز به صورت عمومی برگزار گردید. به همین دلیل شانس انتخاب مدرسه ای را داشتم که کمی مسیر رفت و آمدش برایم راحت تر باشد. با این امید ابلاغ 12 ساعت تدریس ریاضی مدرسه«راهنمائی دخترانه رضوی1» را از مسئـول آموزش، دریافت کردم. روز بعد جهت تحـویل ابلاغ به مدرسه رفتم .مدرسه ای نو ساز با کلاس هائی بزرگ و روشن تمام کلاس های مجاور دفتر آموزشگاه،به جای نیمکت،صندلی داشتند و این خیلی باعث خرسندی من بود. طی گفتگوئی با مدیر آموزشگاه ،آمادگی خود برای تدریس در پایه سوم را اعلام کردم؛ اما ایشـان پایه دوم را برای تدریس من در نظر گرفته بودند. در روز اول مدرسه، طی سه زنگ، در هر سه کلاس دوم حضور پیدا کردم.در هر کلاس، طبق روال ، بعد از سلام واحوال پرسی ، معارفه و حضور و غیاب معمول ،با صحبت از سر فصل های کتاب درسی ،موضوعـاتی که در کتاب ریاضی دوم راهنمـائی یاد می گیریم را،برای بچه ها تشریح کردم و آنها را با پیش نیـاز های این مبـاحث و نـیز با کاربرد آنها در سـال های بعد آشنـا نمودم. در خلال صحبت، از انضبـاط کلاس و چگونگی تلاش آنهـا برای کسب نمره مستـمر و موفقیت بیشترشان در سال تحصیلی نیز، نکاتی را یاد آور شدم. اما، آنچه در هر سه کلاس به طور آزار دهنده ای، غیر قابل انکار بود ؛ بی میلی دانش آموزان از حضـور در کلاس بود .بی حوصلگی بچه ها ،رشته کلام را از من می ربود؛نگاه های مکرر آنها به ساعت های مچی شان، خمیازه کشیدن های پی در پی اکثرشان و.... همه گویای آن بود که حضور مرا در کلاس نمی خواهند. برخی اصلاً مرا به «هیچ» هم نمی دیدند. در طول سال های خدمتـم ، این اولین باری بود که روز اول سال تحصیلی را چنین به پایان می بردم. ذهنم مشغول بود!؟ چـرا کلاس هائی که در آن حضور پیـدا کرده ام تا این حـد بی روح و مخمور بودند؟ آیا «حضـورمن» مورد یک اعتـراض جمعی قرار گرفتـه بودم؟ شـاید دانش آموزان از تعویض معلم سال قبل خود ناراضی هستند؟ .... روز دومی بود که بـاید خـود را برای رفتـن به کلاس های دوم آمـاده می کردم. طبـق برنامه کاریم، معمولاً 2 تا 3 جلسه اول سـال را به مـرور و تکرار مطالـب پایه و پیش نیـاز کلی در ریـاضی دوره راهنمـائی می پردازم تا ضمن یـاد آوری این مطالـب ، زمینه ای برای آشنـائی بیشتر با دانش آموزان ( پی بردن مقدمـاتی به تفـاوت های فردی ) پیـدا کنم؛ و همچنین، معیـاری برای طـراحی سـوالات آزمـون تعییـن سطـح علـمی کلاس جهـت گروه بنـدی دانش آمـوزان و چگـونگی ارائـه درس، داشتـه باشم. بـا این انگیزه جلسه دوم را هم به پایان بردم . نتیجـه اسف بار تر از جلسه اول بود. هیچ ارتباط موفقی بین من و کلاس وجود نداشت. جلسه سوم ، دیرآمدن سه تا از دانش آموزان، این فرصت را به من داد تا ضمن بررسی مجدد قوانین انضباطی کلاسم، از دبیر ریاضی سال اولشـان پرس و جوئی دوستانه کنم. شیوه کلاس داری او ،نحوه برخـورد وی با درس ریـاضی و کلاس ریاضی، و سوالاتی از این دست. در تمام مدت گفت و گـو مراقب بودم رونـد کلاس و سوالات شـک بر انگیـز یا حمـل بر یافتـن متهم تلقی نشود. نکته جالب توجه این بود که بر خلاف تصـور من هیچ کس جهت گیری مثبت یا حتی منفی در رابطه با دبیر سال قبل نداشت. پس...... چرا «کلاس»به من اجازه برقراری ارتباط را نمی دهد؟... در سـاعات پـایـانی جلسـه سـوم به دانش آموزان اطلاع دادم که جلسـه بعـد آزمـون تعیین سطح می گیـرم. به جز دو، سه نفـر هیچ کس عکس العملی نشان نداد؛ حتی از من نپرسیدند مـواد امتحان چیست؟ تعیین سطح برای چی؟..... زنگ خورد؛ کلاس مرده ی من به خروش آمد. واقعاًکلاس ریاضی برای بچه ها جدی نبود.چرا ؟چرا؟... باید پاسخ این سوال را هرچه سریعتـر پیـدا می کردم. درست است که بچه ها ریاضی یا شـاید مـرا در کلاس جـدی نمی گرفتند امـا من باید یک سال خوب تحصیلی را با آنها به پایان می بردم. جمع آوری شواهد 1 به بررسی آنچه یافته بودم پرداختم ؛ اطلاعاتم بسیار گنگ بود. اما آنچه واضح بود: «من جای معلم سال قبل را اشغال نکرده بودم»چه بسا او نیز وضعی مشابه مرا تجربه کرده بود. دانش آموزان «نیـازی» برای یاد گیری درس ریاضی احساس نمی کردند. موضع گیری آنها در رابطه با «تلاش برای کسـب نمره ریاضی» و «درک زمینـه های موفقیت در این درس» حتی در عرصه رقابت خنثی بود. در حالی که این محرک بزرگی بود که در سالهای قبل(که در مدارس خاص تدریس داشتم) به خوبی از آن بهره برده بودم؛ همینطور وقتی از فصـول کتاب و وابستگی آنها با مباحث سال قبل یا پیش نیاز بودن آنها برای سال های بعد صحبت می کردم هیچ انگیزه و تحرکی در آنها نمی دیدم! گوئی اصلا هیچ کاربردی برای ریاضی در ذهن و آینده آنها وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت. پس می بایسـت بـا بررسی علل این عـدم نیـاز راهی پیـدا می کـردم تـا شعـله های شـوق به آموختن را در وجود آنان روشن کند. به جـز این« درد» آزار دهنـده، مشکل اسـاسی من «زمـان »بود. هر ساعتی که می گذشت من «زمان» را از دست می دادم.به قول یکی از همکاران(( معلم در سیستم فعلی آموزشی عملا یک پیمانکار است)) و من به عنـوان یک پیمانکار، از دست دادن یکی از منـابع با ارزش سرمایه ام یعنی «زمـان» باید دغ دغه اصلیم باشد. پس افکار و شیوه عملکردم را بر دو پایه طبقه بندی نمودم: 1) پیشبرد درس ریاضی به تناسب و پذیرش کلاس از نظر علمی و روابط متقابل 2) بررسی علل وجود«نگرش»فعلی دانش آموزان نسبت به درس ریاضی و یافتن راهی برای تغییرآن در یک نشست دوستـانه ، نه رسمی، مشکل را با سـرگروه آموزش ریاضی ناحیه، سرکار خانم «ریـاضتی» در میـان گذاشتم . وضع موجـود را برایشـان تشـریح کردم. در یک همفـکری کوتـاه با جمع بندی تجربیات شخصی، ایشان نیـز یکی از علل اصلی این بی رغبتی را «عدم انگیزه کافی در یاد گیری درس ریاضی» عنوان نمودند . اما ریشه این «عدم انگیزه در چیست؟» در اولین جلسه شـورای دبیـران که در مهر برگزار شـد؛ متوجه شـدم بی رغبتی و بی میـلی دانش آمـوزان دردی عمـومی و اپیـدمی در این مدرسـه است و مختـص کلاس ریاضی نمی باشـد. بی اعتنائی به حضور معلم در کلاس درس (درشکل نشستن،حرکت و رفت و آمد درکلاس،نوع ایجاد ارتبـاط با هـم کلاسی ها با حضـور معـلم و.... ) و بعضـآ گستـاخی و حـاضر جـوابی از خصوصیـات دانش آموزان این مدرسه ذکر شـد. این واقعیـات تلخ در یک قیـاس ساده به من امیـدواری می داد که در لمس این درد تنها نبوده ام و از آن مهم تر به من قوت قلب می داد که باید کاری کرد. مدیر نوبت2 آموزشگاه (نوبت مقابل) سرکار خانم«تبـرزد» از همکاران هم رشته می باشندکه سـال ها تجـربه تـدریس ریـاضی وی و نیـز بهره گیـری از تجـربیـات پدرشـان به عـنوان یکـی از اساتیـد ریـاضی، می توانست ره گشـائی برای مشکل فعلی من باشد. پس ماوقع را با او نیز در میان گذاردم.ایشان هم به«عـدم انگیـزه کافی در یادگیـری ریاضی» اشاره نمودند. البته در خلال صحبت متوجـه شـدم معضـل گستـاخی شـاگردان در نوبت 2 نیـز یک مشکل جـدی برای مـدیر ومعـاون است. بخصـوص مشکل اسـاسی، دانش آمـوزان پـایه سـوم هستند؛ یعنی، محیـط و منطقـه ای که دانش آموزان این مدرسه در آن تربیت شده اند؛ تاثیر پذیری مثبتی از مدرسه نداشته اند. به عبارتی این دانش آموزان در حوزه یـادگیری فقط احتیـاج به یک معلم ندارند ؛بلکه به یک راهنمـا احتیـاج دارند. راهنمـائی نه از جنس نصیحـت و پنـد یا مجمـوعه ای از بـاید ها و نبـاید ها ؛ آنهـا نیـازمند تجـربه ای نو با شکلی نو بودند. این همته دلزدگی شـاید نتیجه یک تکرار بی انجام بود؛ و این خود دلیلی دیگر ، برای شروعی نو بود .
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید