خرید ارزان پیشینه و مبانی نظری آشنایی با پدیده دختران فراری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

دختران فراری آشنایی با پدیده دختران فراری دختران فراری به دخترانی گفته می شود که به دلایل مختلفی از خانه فرار می کنند و به جامعه و محیط هایی چون خیابان، پارک، باندها و ... روی می آورند. گفتنی است در آمریکا و کشورهای اروپایی دخترانی که به هر دلیلی از خانه های خود فرار می کنند، به طور اتوماتیک تحت حمایت بنیادهای حمایتی دولتی و نیکوکاری در می آیند و به مکان هایی امن زیر نظر روانکاوان متخصصان حمایت از زنان منتقل می شوند. اما در ایران به خاطر جرم بودن اصل قضیه دخترانی که جایی برای پناه بردن ندارند اکثراً به غریبه ها متوسل می شوند که در اکثر این موارد، مورد تجاوزات پی در پی قرار می گیرند و نهایتاً جذب باندهای فساد می شوند و با این شرایط در صورت دستگیری این دختران در بعضی موارد به زندان افتاده و در مواردی توسط مقامات قضایی به خانواده هایی که فراری شده اند، بازگردانده می شوند. در کشوری مثل ایران که درصد جرایم ارتکابی توسط دختران کمتر از پسران است این کم بودن را باید ناشی از این بدانیم که زنانی که تمایل به طغیان و انجام اعمال ضداجتماعی دارند، این میل را با فحشا تسکین می دهند و نیازی به ارتکاب جرایم دیگر ندارند. ضمناً زنان در مقابل فشارهای روحی اکثراً یا دست به خودکشی می زنند یا از محیط فرار می کنند (ریحانی، 1388). 2-3- شرایط عمومی دختران فراری 2-3-1- از نظر فردی: اکثر دختران فراری اختلال منش دارند، افرادی ضعیف الاراده، حساس و زودرنجند، عقب ماندگی درسی دارند، برای امور غیردرسی ارزش بیشتری قائل اند، برخی از آنها عقب ماندگی ذهنی دارند، شخصیتی تلقین پذیر داشته و یا به انحرافات و اختلالات و بیماری های روانی از جمله صرع، اسکیزوفرنی پارانویا مبتلا هستند و به علت عدم تکوین شخصیت، ثبات اجتماعی ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بین آنها اندک نیست و حتی بینشان نوابغ هم دیده می شود. برخی از اینان که البته بیشترشان نوجوانند دچار رنج عصبی هستند، بی خوابی دارند، احساس گناه آنان را آزار می دهد، دسته ای از این اطفال و نوجوانان از لحاظ وضع جسمی و روانی سالم هستند. ممکن است تحت تاثیر محیط خانوادگی و محیط تحصیلی برای تفریح و خوش گذرانی و یا تقلید از فیلم ها و ماجراجویی اقدام به فرار کنند. 2-3-2- از نظر خانوادگی: به علت نفاق، ناسازگاری، اعتیاد پدر و مادر، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، از هم گسیختگی خانواده «طلاق، جدایی، فوت» و عدم مراقبت و بی توجهی والدین و سرپرستان نسبت به امور تحصیلی به ویژه در خانواده های پرجمعیت، ترس از تنبیه در صورت عدم موفقیت در تحصیل، اقدام به فرار از منزل و ترک تحصیل می کنند. اطفال نازپرورده که دائم تحت مراقبت، نظارت شدید قرار دارند برای کسب آزادی و استقلال از خانه فرار می کنند. 2-3-3- از نظر اجتماعی: اغلب در منطقه و محیطی زندگی کرده اند که مناسب برای داشتن حیات شرافتمندانه نبوده است. در محیط اجتماعیشان رفتار ضد اجتماعی، آلودگی، اعتیاد وجود داشته است. با تیپ بی بندوبار و پرخاشگر مواجه بوده اند. بدآموزی در زندگیشان بسیار بوده است، مشکل اخلاقی داشته اند. منطقه زندگیشان منطقه شکست، خواری ها، سرافکندگی ها بوده و این خود زمینه را برای محدود ساختن فرد و حوزه معاشرتی او فراهم کرده است. کاتر (2008) در مقاله ای تحت عنوان «شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری آن» علل فرار از منزل را به شرح زیر می داند: 1) اجتناب از عواقب و نتایج ناخوشایند رفتار یا اعمالی که فرد انتظار دارد، در آینده با آن مواجه شود. مثل تهدید به تنبیه و یا تنبیه والدین در مقابل شکست تحصیلی فرزند. 2) فرار از دام مواجهه با تجربه های مستمر و پیشرونده نامطلوب سخت در زندگی مثل آزار جسمی و جنسی در منزل. 3) پیشگیری از ترک فعالیت ها، ارتباطات یا دوستی هایی که برای فرد مهم و با ارزش به نظر می رسند مثل جلوگیری والدین از معاشرت نوجوانان با دوستانش بدون جایگزینی و با تحکم. 4) به منظور بودن با افرادی که به رغم ایشان حمایتگر، مشوق و فعال هستند، مثل زندگی با همسالان. 5) برای بودن با افراد یا مکان هایی که آنها را از مشکلات دیگر زندگیشان دور می سازد. 6) تغییر یا توقف آنچه که در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد مثل ازدواج نامناسب توام با تهدید والدین. همچنین مشکلاتی که خطر بروز فرار کودکان و نوجوانان را افزایش می دهد عبارتند از: 1) کودک آزاری یا غفلت نسبت به کودک. 2) استفاده از الکل یا مواد مخدر. 3) طلاق یا جدایی که مواجهه با آن بدرستی انجام نشده است. 4) رفتار متضاد والدین که با تخیلات نامناسب نوجوان ترکیب شده باشد. 5) آمیزش با یک گروه همسالان ضد اجتماع 6) مرگ یکی از اعضای خانواده که مواجهه با آن به درستی انجام نشده باشد (استین و همکاران، 2011). 2-4- اقسام فرار پژوهشگران انواع گوناگونی از این پدیده را مشخص کرده اند. گل پور (1386) در کتاب خود از پژوهشی انجام گرفته در بلژیک خبر می دهد که برای 600 فراری سه نوع فرار را در نظر گرفته است: 1- فرار عکس العملی: نشانگر اختلال و چگونگی ارتباط بین جوان و محیط است، در این حالت از فرار به عنوان روشی برای پیدا کردن و هشدار دادن استفاده می شود. به عنوان مثال وقتی نوجوان در خانواده به فراموشی سپرده می شود و والدین غرق در فعالیت های روزمره خود هستند دست به این اقدام می زند تا مورد توجه قرار گیرد. 2- فرار برای راحت زندگی کردن: گاهی جوانان و نوجوانان چون خانواده را مانع انجام برخی فعالیت های خود می دانند و می خواهند، آنگونه که دوست دارند زندگی کنند و به قول خودشان خوش باشند، از خانه فرار می کنند تا به گونه ای دیگر آزادتر زندگی کنند. 3- فرار به خاطر آینده سازی: در این حالت جوان یا نوجوان به دنبال شکل گیری زندگی و ساختن زندگی به گونه ای است که خود می خواهد، در این وضعیت مشکلات بزهکاری به ندرت دیده می شود. همچنین جعفری در مقاله خود که با عنوان «فرار دختران از خانه» منتشر شده است، با اشاره به بررسی انجام گرفته توسط مرکز امور مشارکت زنان در خصوص «فرار از منزل» دو نوع فرار کوتاه و بلند مدت را مطرح می کند؛ در فرار کوتاه مدت: افراد بعد از مدتی به لحاظ پشیمانی از رسیدن به آرزوها و اهداف خود و یا مهیا نشدن شرایط و امکانات مود نیاز نزد خانواده بر می گردند ولی در فرار دراز مدت؛ که معمولاً در نتیجه درگیری های شدید و تنفر بیش از اندازه از خانواده به وقوع پیوسته، امکان بازگشت فرد فراری بسیار کم است (حیدری و همکاران، 1386). 2-5- علل فرار 2-5-1- فقدان یکی یا هر دو والدین: فقدان والدین هم برای فرد و هم برای اجتماع عواقب وخیمی را به دنبال دارد. اکثر محققین آن را یکی از مهمترین علل ولگردی، عقب ماندگی درسی تمایل به بزهکاری ذکر کرده اند. یکی از روانشناسان آلمانی در تحقیقی نشان داد که 40 درصد کودکانی که در مدرسه مردود شده اند اطفال محروم از پدر و 30 درصد بی مادر بوده اند. تحقیق دیگری در آلمان نشان می دهد که از میان 2704 تبهکار نوجوان بیش از 43 درصد از داشتن یکی از والدین محروم بوده اند. تحقیقات انجام شده در آمریکا نیز این موضوع را مورد تایید قرار داده است. در تحقیقی که در مورد دخترانی که در دارالتادیب نگهداری می شوند انجام شده نشان داده است که 70 درصد آنان از یک طرف یا دو طرف یعنی هم از مادر و هم از پدر محروم بوده اند. 2-5-2- جدایی و طلاق: جدایی و طلاق یکی از عوامل مهم ایجاد نابسامانی در روح کودک و نوجوان به حساب آمده و گاهی وی را بر انجام کارهای سخت و نادرست توانا می سازد. تحقیقات فراوانی این مطالب را تایید نموده که بسیاری از بزهکاران نوجوان محصول مستقیم طلاق به حساب می آیند. یک پژوهش در کانون اصلاح و تربیت مشهد نشان می دهد که 26 نفر از دختران فراری متعلق به خانواده هایی بوده اند که در آنان طلاق رخ داده است. گریف می نویسد: «اگر پدر فوت کرده باشد عاطفه مادر می تواند تا حدی آن را جبران نماید ولی طلاق وضع دیگری پیدا می کند، زیرا اکثراً با مشکلات فراوانی نظیر زد و خورد، منازعه و کشمکش های پدر و مادر و عدم توافق های آنها روبرو است و یا گرفتار خصومت نامادری است (کاظمی و همکاران، 1391). دکتر خزائی در کتاب خود تحت عنوان بزهکاری اطفال چنین می نویسد: «در کشور فرانسه هر ساله نزدیک به 2500 ولگرد کمتر از 18 سال نزد قاضی فرستاده می شوند تا تحت اقدامات تربیتی و حمایتی قرار گیرند. این افراد که اغلب از خانواده جدا شده اند فرار اختیار کرده اند. ضمن ولگردی غالباً به فحشاء و پسرها به روابط جنسی مردانه می پردازند. حمایت از این قبیل اطفال و پیشگیری از سقوط آنان در دام های تبهکاری نیز امروزه شدیداً مورد توجه متخصصین می باشد. 2-5-3- فرار با مبناء انتقام از والدین: بچه ها اصولاً دوست دارند در برابر اعمال ناشایست و یا زندگی ناسازگارانه ای که دارند، دست به تلافی بزنند و با افکار محدود خود این تلافی را به شکل فرار ظاهر می کنند. برخی از این افراد برای انجام مقصود خویش ماه ها اقدام به جمع آوری پول توجیبی خود کرده و حتی در بعضی موارد اشیاء قیمتی را از خانه ربوده تا بتوانند با فروش آن پولی را بدست آورده و دیگر محتاج والدین نباشد، این ها اکثراً در روزهای اول فرار با دست و دلبازی فراوان پول هایی را که همراه دارند خرج می کنند. اما پس از گذشت چند روزی که پولشان ته کشید تازه به فکر می افتند که چه کنند؟ و این مرحله حساس ترین مرحله گریز آنها از خانه و کاشانه می باشد. متاسفانه، تعداد زیادی از والدین به علت بی اطلاعی و نادانی با فرزند خود بد رفتاری می کنند و موجب می شوند که ناراحتی ها و غم های آشکار و پنهان کودک آنها جانشان را بخورد و بعید نیست بعدها هم به صورت عقده های گوناگون که در مسیر کودک و نوجوان نقش بسته به اشکال دیگر تجلی کند. عدم درک صحیح والدین از موفقیت خاص نوجوانان، عدم درک صحیح والدین از موقعیت خاص نوجوانان و سوء برخورد آنان با نوجوانان نیز می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا والدین به شرایط خاص نوجوانان که نیازمند کسب تجربه و استقلال می باشد، توجه نداشته با دخالت های بی مورد روح او را آزار نموده و سبب بروز طغیان و سرکشی در وی می گردند. اگر پدر و مادر این واقعیت روحی و روانی را درک نکنند که آنرا پدیدهای غیر طبیعی به شمار آورند و اجازه ندهند تا نوجوان این مرحله را پشت سر گذارند، فاصله بین دو نسل هرروز عمیق تر شده تا جایی که پدر و فرزند قادر به تحمل یکدیگر نخواهند بود و عاقبت می توانند سبب فرار نوجوان از خانه گردد. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که 82 درصد نوجوانان مورد مصاحبه قادر نبودند مشکلات خود را با والدین خود در میان گذارند. در یک نظرخواهی که از نوجوانان سطوح راهنمایی و دبیرستان به عمل آمده است این سوال مطرح شد که در برخورد با مسائل و مشکلات مایلند آنرا با چه کسانی در میان گذارند؟ دوست، معلم، والدین و ... متاسفانه تنها 23 درصد پاسخ دهندگان والدین را انتخاب کرده، آنها را محرم اسرار خویش دانسته اند، این پاسخ ضعیف حاکی از آن است که والدین نتوانسته اند رابطه عاطفی سالمی با فرزندان خود برقرار نمایند (کاظمی و همکاران، 1391). 2-5-4- وجود ناپدری یا نامادری: وجود نامادری و برخورد غرضب آلود و آکنده از تبعیض او با فرزندان شوهر نیز می تواند محیط خانه را به محیطی ناامن برای زندگی نوجوان تبدیل نماید. تحت چنین شرایطی وقتی که تحمل آن از عهده نوجوانان خارج می گردد، فرار را بر قرار در آن خانه ناامن ترجیح می دهند. نامادری ها غالباً به محض تولد اولین فرزند خود با فرزندخوانده ها از در ناسازگاری در می آیند و از آنها بهانه های عجیب و غریب می گیرند. آنها را به بداخلاقی و انحرافاتی که اکثراً زاییده فکر و اندیشه خودشان است متهم می کنند. در این مرحله هنگامی که نوجوان با بی مهری و کج خلقی نامادری مواجه می شود، به تدریج مقاومت و تحمل خود را از دست داده و ناگزیر فرار می کند. 2-5-5- فقر عاطفی: فقر عاطفی یکی از عوامل مهم ترک خانواده محسوب می شود. اگر خانه که باید محل امنی برای تامین نیازهای عاطفی کودک و نوجوان باشد به محیطی عاری از محبت مبدل شود طبیعی است که نوجوان حساس و زود رنجتر شده و در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون گذاشته و در میان گروه های هم سن و سال یا دسته جات خلافکار وارد شود. تجارب تلخی برایش فراهم می سازد می گریزد و از اینکه خود را شریک یا عضوی از آن گروه بداند روی بر می گرداند. زیرا توان همسازی رفتار خود با آنان را ندارد. سیروس ایزدی در تحقیقی که پیرامون علل فرار نوجوانان در کانون اصلاح و تربیت کرج انجام رسانیده اشاره می کند بیشتر نوجوانان احساس طرد شدگی می کنند. محیط طوری است که نیازها و عواطف او را که برای رشد شخصیت اش لازم و ضروری است مانند استقلال، قبول شدن و یافتن محلی برای تخلیه هیجانات را نادیده گرفته و می کوشد او را در سطح یک کودک نگه دارد نوجوان ترجیح می دهد که از خانه فرار نماید. نقش محبت و تاثیر خانواده به خصوص در سال های اولیه رشد کودک انکارناپذیر است. کودکانی که از مراقبت و نوازش مادر محروم بوده و در پرورشگاه ها نگهداری می شوند، رشد عادی آنان دچار اختلال شده و حتی برخی از صاحبنظران اعتقاد دارند که بر رشد ذهنی و هوشی آنان نیز تاثیر منفی گذارد. کودکان برای رشد متعادل جنسی و روانی و اجتماعی نیاز مبرمی به آرامش و امنیت و محبت در خانواده دارند. الاین ایدر می گوید: «ما فرصت پیدا نمی کنیم تا به حرف فرزندان و نوجوانان خود توجه کنیم».
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید