خرید ارزان ادبیات نظری تحقیق مدیریت استراتژیک، استراتژی ها، استراتژی رقابتی، سهم بازار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 65 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

2-1- مقدمه این فصل به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده با متغییرهای وابسته و مستقل تحقیق،آشنایی با دیدگاه صاحب نظراندر زمینه مولفه های تحقیق و مطالعات آنان در داخل یا خارج از کشور, و همچنین تحقیقاتی که از گذشته تا کنون در زمینه های مرتبط با تحقیق در حال اجرا,انجام شده وگردآوری شده است. در عصری که مدیران آن با چالشهای جدیدی چون تغییرات ویرانساز، فرصت های زودگذر و عدم قطعیت و بی نظمی مواجه اند، داشتن رویکردی استراتژیک میتواند آنها را در تمرکز بر افق های دوردست، شناسایی فرصت ها و مزیتهای رقابتی و انسجام بخشی فعالیت های سازمان در مسیر روشن اهداف جمعی یاری رساند(قربانی زاده، 1382: 59 ). 2-2- مدیریت استراتژیک1 مدیریت استراتژیک برخورد نظام یافته با یک وظیفه بزرگ و یک مسوولیت روزافزون در قلمرو مدیریت عمومی است تا به نحوی که موفقیت مستدام موسسه را تضمین و از پیشامدهای ناگهانی پیشگیری کند، موسسه را با بستر حرکت خود(محیط) ارتباط دهد. مدیریت استراتژیک، هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف های بلندمدت خود دست یابد، تعریف شده است. همان گونه که از این تعریف استنباط می شود در مدیریت استراتژیک برای کسب موفقیت سازمانی بر چندین عامل تاکید می شود: هماهنگ کردن مدیریت، بازاریابی، امور مالی، تولید، تحقیق و توسعه و سیستم های اطلاعات رایانه ای. فرایند مدیریت استراتژیک در برگیرنده سه مرحله می شود: تدوین استراتژی2، اجرای استراتژی 3و ارزیابی استراتژی 4(آرمسترانگ و کاتلر، 1381: 69). هم اکنون مدیریت استراتژیک تا آنجا تکامل یافته است که اولین ارزش و اولویت آن، کمک به سازمان برای فعالیت موفق در محیطی پیچیده و پویاست. تحقیقات نشان داده است که عملکرد سازمانهایی که به مدیریت استراتژیک می پردازند بیشتر و بالاتر از دیگر سازمانهاست. دست یابی به یک حلقهی ارتباطی مناسب بین محیط یک سازمان و استراتژی، ساختار و فرآیندهای آن سازمان، آثار مثبتی بر عملکرد آن دارد. برای اثربخش و موثر بودن، همیشه لازم نیست که مدیریت استراتژیک در قالب فرآیندی رسمی به اجرا درآید. بر اساس مطالعات انجام شده درباره ی روش های برنامهریزی در ١.strategic management ٢.development strategy ٣.implementation strategy ٤. assessment strategy . سازمانهای واقعی، ممکن است ارزش برنامه ریزی استراتژیک در هدف گیری آتی خود فرآیند برنامه ریزی بیشتر از طرحاستراتژیک مکتوب باشد. تجزیه و تحلیل مدیریت استراتژیک در شرکتهای داروسازی، نیازمند داشتن دیدگاهی جامع درسازمان است که طراحی و رفتار سازمانی از آن جمله اند(محمدزاده و نجفی،1387: 7). 2-3- استراتژی استراتژی ها، ابزاری هستند که شرکت می تواند بدان وسیله به هدف های بلند مدت خود دست یابد. استراتژی های شرکت می توانند به صورت گسترش دادن فعالیت در سطح جغرافیایی، تنوع بخشیدن به فعالیت ها، خرید شرکت های دیگر، تولید و عرضه محصول، رسوخ در بازار، کاهش دادن هزینه ها، فروش اقلامی از داراییها و... باشند. اساساً استراتژی مجموعه ای از قواعد تصمیم گیری برای جهت دادن به رفتار سازمان است. چهار قاعده متمایز در این زمینه وجود دارد. معیارهایی که به وسیله آن عملکرد جاری و آینده موسسه سنجیده می شود. کیفیت این معیارها را معمولاً هدفهای اساسی و کمیت مطلوب را هدفهای عملیاتی می نامند. قواعدی برای توسعه روابط موسسه با محیط بیرون سازمانی، اینکه موسسه چه نوع کالا - تکنولوژی به عمل خواهد آورد، کالای تولیدی کجا و به چه مصرف کنندگانی فروخته خواهد شد و موسسه چگونه بر رقبای خود مزیت خواهد یافت؟ این مجموعه قواعد را استراتژی کالا- بازار یا استراتژی بازرگانی 1موسسه می نامند. قواعدی برای برقراری روابط و فرایندهای درون سازمانی که غالباً به عنوان مفهوم سازمانی از آن یاد می شود قواعدی که موسسه امور جاری خود را بر اساس آن اداره می کند و سیاستهای اجرایی خوانده می شود. به طور کلی استراتژی، ابزاری بسیار قوی برای مواجهه با شرایط متغیری است که امروز موسسه را احاطه کرده است ولی طراحی آن پیچیده، ارایه آن در سازمان هزینه بر و اجرای آن پرخرج است. (ارمسترانگ و کاتلر، 1381: 80). 2-4- فلسفه ی استراتژی: همه ی سازمانها برای موفقیت ، به مدیریت قوی، منابع کافی ، فرآیندهای ارزش ساز، نیروی انسان کارآمد و ... نیاز دارند، اما آیا هیچ گاه از خود پرسیده اید برای موفقیت چه نیازی به »استراتژی« وجود دارد؟ بعضاًَ ممکن است استراتژی همان برنامه ی بلندمدت تصور شود و وجود آن نشانهای از دورنگری سازمان بهشمار آید. امروزه عمر برخی از استراتژیها کمتر از فاصلهی دو بهار است! علاوه بر این، چنانکه خواهیم دید ماهیت »استراتژی2« با »برنامه« متفاوت است. مفهوم استراتژی زاییده ی ١.business strategy ٢.strategy »فضای رقابتی« و »محدودیت منابع« است. رقابت و محدودیت منابع زیربنای فلسفهی استراتژی بهشمار می آیند. انسان درجهانی پر از محدودیت زندگی می کند. محدودیت منابع مالی، محدودیتهای زمانی و محدودیت قوای فکری برخی از وجوهبارز این شرایط هستند. صرف منابع محدود بر موضوعات غیراصلی، جریمه اش واگذاری میدان رقابتی به رقیبی است که منابع (محدود) خود را بر روی موضوعات اصلی متمرکز کرده است. موضوعاتی که نتیجه اش مزیتهای بیشتری (نسبت به رقیب) را بههمراه دارد. این مفهوم را میتوان نوعی »اقتصاد مدیریتی« 1دانست که هدف آن به حداکثر رسانی »منافع« در مقابل »هزینه«هاست. رویکرد استراتژی این امکان را ایجاد می کند تا با شناخت موضوعات اصلی و تمرکز منابع (محدود) برای تحقق آنها به بالاترین منافع ممکن در مقابل رقیب دست یافته شود. ماهیت استراتژی، تشخیص فرصتهای اصلی و تمرکز منابع در جهت تحقق منافع نهفته در آنهاست. امروز مدیران می توانند بنیهی مالی، توجه مدیریتی و سایر منابع مهم (و محدود) سازمان را صرف عرضه ی یک محصول جدید کنند و یا آن را در راه تقویت نام تجاری2 به کار گیرند، شاید بتوانند زمینهی بدیع و جدیدی را به فعالیتهای سازمان خود اضافه کنند و به همین ترتیب ده ها فرصت کسب و کار دیگر نیز وجود دارد. شما کدامیک از این فرصتها را انتخاب میکنید؟ شاید تصمیم بگیرید همه ی امور را به موازات یکدیگر دنبال کنید (تقسیم منابع)! اگر مسئله ی خود را با یک استراتژیست در میان بگذارید پاسخی که دریافت خواهید داشت بیانگر یک نگرش استراتژیک است: »اول تشخیص دهید که فرصت اصلی شما کدام است و سپس تمامی منابع ممکن را برای تحقق آن به کار بگیرید«. فلسفه ی استراتژی نشان می دهد که درون مایه ی اصلی »استراتژی«، »فرصت ها« هستند. بدون دستیابی به فرصت های استراتژیک منافع استراتژیک در کار نخواهد بود. در رویکرد استراتژیک باید دائم به دنبال فرصت ها بود. فرصت هایی که برای سازمان منافع کثیری را به همراه داشته باشد ( فرصتهای استراتژیک3). استراتژی یک برنامه نیست بلکه یک طرز نگرش است که اساس آن بر »تشخیص فرصتهای اصلی و محقق ساختن منافع نهفته در آن« قرار دارد(غفاریان و کیانی،1380: 42). سابقه ی استراتژی با آن مفهوم امروز به دهه ی 1960 بازمی گردد. مفاهیم استراتژیک برای اولین بار توسط وزارت دفاع آمریکا پایه گذاری شد و این مفاهیم خیلی زود توسط کی آندرو4 و همکاران وی به دنیای تجارت راه یافت و مورد استقبال ١.managerial economics 2. Branding ٣.strategic opportunities 4. K. Andrews شرکت های صنعتی قرار گرفت. دههی 1970 اوج شکوفایی برنامه ریزی استراتژیک بود و سازمانها از این رویکرد برایتوسعه ی مزیت های رقابتی خود بهره می جستند. یک استراتژی مفید که میتواند برای شرکتهای داروسازی حاشیهیامنیت ایجاد کند، ریشه در نوآوری مستمر و بیپایان و همچنین توجه به مشتریان دارد. چنین استراتژی باید باعث ایجاد ارزش های منحصر به فرد، برجسته و بدیع شود(نجفی، 1388: 286). واژه ی استراتژی از لغت یونانی »استرات گوس«1یا »استرات گی«2 به معنای »هنر ژنرال ها« اقتباس شده است. در ارتش، استراتژی کار ژنرال هاست، کما اینکه در کسب و کار نیز وظیفه ی مدیران ارشد است(غفاریان و کیانی، 1380: 15). برای استراتژی تعاریف متعددی ذکر شده و هریک از این تعاریف ابعادی از مفاهیم استراتژی را مورد توجه قرار داده است.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید