خرید ارزان شاهنامه فردوسی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

مقدمه بارخدایا! ما را از کسانی قرار ده که به ریسمان قرآن چنگ می زندد و در فهم متشابهاتش به پناهگاه محکم و استوارش پناه می برند، و در سایبان آن آرام می گیرند و به روشنی بامدادش راه می یابند و به درخشیدن روشنایی آن اقتدار می کنند، از چراغ آن چراغ می افروزند و هدایت و رستگاری را در غیر آن نمی طلبد. «صحیفه سجادیه، دعا 42» پیشگفتار ادبیات کهن فارسی حاوی فرهنگ دینی و ملی ما ایرانیان است. بنابراین حفظ و اشاعه آن حفظ و اشعه آن فرهنگ است. ادبیات در هر شکل و قالبی باشد، نمایانگر زندگی و بیان کننده ارزشها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آنها می چرخد نقد و بررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز همین گونه است و نمی تواند به دور از آن ارزشها باشد و نمی تواند بی توجه از کنار آن گذشت. ادبیات از دو گذرگاه ما را با زندگی پیوند می دهد: گذرگاه عاطفی گذرگاه خردورزی مطالعه و بررسی آثار باید با بررسی توام جنبه های زمانی، هنری و محتوائی انجام شود. مجموعه حاضر تحقیقی است پیرامون اوضاع سیاسی و اجتماعی و تاریخی عصر فردوسی و مختصری درباره زندگی و شرح وقایع مهم دوره زندگی وی و بررسی و نقد شاهنامه از دیدگاههای مختلف، جایگاه شاهنامه در ادب فارسی و ادبیات جهان، مرگ فردوسی و ... می باشد که با تحقیق و نگارش پژوهنده در طول ترم جمع آوری شده است. فردوسی استاد بزرگ بی بدیل حکیم ابوالقاسم منصوربن حسن فردوسی طوسی، شاعر بزرگ حماسه سرای ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره درخشنده آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامدار ملت ایرانست و به سبب همین عظمت مقام و مرتبت سرگذشت او مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه ها و روایات مختلف در آمیخته است. مولد او قریه «باژ» از قراء ناحیه طابران طوس بوده، یعنی همانجا که امروز آرامگاه اوست و او در آن ده حدود سال 329 ـ 330 هجری، در خانواده ای از طبقه دهقانان چشم به جهان هستی گشود. چنانکه می دانیم «دهقانان» یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ساسانیان در ایران زندگی می کرده و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می داده و صاحب نوعی از «اشرافیت ارضی» بوده اند. فردوسی از چنین طبقه اجتماعی ایران و به همین روی از تاریخ ایران آگاه بود، به ایران عشق می ورزید، به ذکر افتخارات ملی علاقه و از سرگذشت نیاکان خویش آگهی داشت. وی از خاندان صاحب مکنت و ضیاع و عقار بود و به قول نظامی عروضی صاحب چهار مقاله در دیه باژ «شوکتی تمام داشت و به دخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود» ولی این بی نیازیش پایدار نماند زیرا او همه سودهای مادی خود را به کناری نهاد و وقتی تاریخ میهن خود و افتخارات گذشته آن را در خطر نیستی و فراموشی یافت هم خود را به احیاء تاریخ گذشته مصروف داشت و از بلاعت و صفاحت معجزه آسای خود در این راه یاری گرفت،س از تهی دستی نیندیشید، سی سال رنج برد، و به هیچ روی، حتی در مرگ پسرش از ادامه کار باز نایستاد، تا شاهنامه را با همه رونق و جلا و شکوه و جلالش جاودانه برای ایرانی که می خواست جاودانی باشد، باقی نهاد«که رحمت بر ان تربت پاک باد» فردوسی ظاهراً در اوان قتل دقیقی به نظم داستانهای منفردی از میان داستانهای قدیم ایرانی سرگرم بود، مثل داستان «بیژن و گرازان» که بعدها آنها را در شاهنامه خود گنجانید، و گویا این کار راحتی در عین شاهنامه ابو منصوری یا بعد از آن نیز ادامه داد و داستانهای منفرد دیگری را مانند اخبار رستم، داستان رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، داستانهای ماخود از سرگذشت بهرام گور، جداگانه به نظم درمی آورد، اما تاریخ نظم این داستانها مشخص نیست و تنها بعضی از آنها دارای تاریخ نسبتاً روشن و آشکار نیست مثلاً سیاوش در حدود سال 387 ه.ق سروده شده و نظم داستان نخجیر کردن رستم با پهلوانان در شکارگاه افراسیاب در سال 389 شروع شد. آغاز نظم شاهنامه اما نظم شاهنامه. یعنی نظم شاهنامه هایی که در سال 346 هجری به امر ابومنصور محمدبن عبدالرزاق سپهسالار خراسان فراهم آمده بود، دنباله اقدام دقیقی شاعر است در همین مورد بیش از این گفته شد که دقیقی بعد از سال 365 که سال جلوس نوح بن منصور سامانی بود، به امر او شروع به نظم شاهانه ابومنصوری کرد ولی هنوز بیش از هزار بیت آنرا به نظم درنیاورده بود و بدست نبوه یی کشته شد. بعد از شهرت کار دقیقی در دهه اول از نیمه قرن چهارم و رسیدن آوازه آن و نسخه ای از نظم او به فردوسی، استاد طوس بر آن شد که کار شاعر جوان در بار سامانی را به پایان برد. ولی ماخذی که دقیقی در دست داشت مالک نبود و می بایست چندی در جست و جوی آن بگذارند. اتفاق را یکی از دوستان او در این کار با وی یاوری کرد و نسخه ای از شاهنامه منشور ابومنصوری را به او داد و فردوسی از آن هنگام به نظم شاهنامه دست یازید، بدین قصه که کتاب مدون و مرتبی که از داستانها و تاریخ که ترتیب دهد. تاریخ این واقعه یعنی شروع به نظم شاهنامه صریحاً معلوم نیست ولی با استفاده از قرائن متعددی که از شاهنامه مستفاد می گردد و انطباقی آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به وسیله استاد طوس سال 370ـ 371 هجری معلوم کرد. تذکرده نویسان در شرح حال فردوسی نوشته اند که او تشویق سلطان محمود به نظم شاهنامه پرداخت و علت این اشتباه آنست که نام محمود در نسخ موجود شاهنامه، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است، توسط خود شاعر گنجانیده شده، چنانکه به موقعی خواهیم گفت، و نسخه اول شاهنامه که منحصر بود به منظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری، موقع آغاز شده بود که هنوز 19 سال از عمر دولت سامانب باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را به پادشاهی لازم می شمرد ناگزیر به درگاه آن سامان. که خریدار اینگونه آثار بودند، روی می نمود و به هر حال نمی توانست در آن تاریخ به درگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود بشتابد، محمود ترکزا و غزنوی نه تنها در ایجاد شاهنامه استاد طوس تاثیری نداشت بلکه تنهای کار او قصد قتل گوینده آن، به گناه دوست داشتن نژاد ایرانی و اعتقاد به تشیع، بوده است و پس. اتمام اولیت نسخه شاهنامه گفتیم که فردوسی، مدتی پیش از بدست آوردن نسخه شاهنامه منشور ابومنصور محمدبن عبدالرزاق طوسی، در دوران جوانی و پیش از چهل سالگی،سرگرم نظم بعضی از داستانهای قهرمانی بود تا بنا بر شرحی که گذشت در حدود سال 370 ـ 371 هجری نسخه شاهنامه منشور ابومنصوری را بیاری یکی از دوستان طوسی خود بدست آورد و به نظم آن همت گماشت، و سپس از سیزده یا چهارده سال در سال 384 یعنی ده سال پیش از آشنایی با دربار محمود غزنوی، آنرا به پایان رسانید. تاریخ مذکور درباره ای از نسخ قدیم شاهنامه دیده می شود مثلاً در یک نسخه از شاهنامه موجود در موزه بریتانیا در لندن تاریخ ختم آن چنین است: سرآمد کنون قصه یزد گرد به ماه سفندار مز روز آرد ز هجرت سه سال و هشتاد و چهار به نام جهان داورگردکار و در یک نسخه دیگر از کتابخانه شهر استراز بورگ(فرانسه) تاریخ ختم کتاب بدینگونه است: گذشته از آن سال سیصد شمار برو بر فزون بود هشتاد و چهار در ترجمه ای که فتح بن علی پنداری اصفهانی به حدود سال 620 ـ 624 از شاهنامه به عربی ترتیب داد، باز تاریخ ختم شاهنامه سال 384 است. مقایسه ترجمه البنداری با شاهنامه معمول این نکته را بر ما روشن می کند که بسیاری از مطالب موجود در شاهنامه های متداول در آن ترجمه موجود نیست و از اینجا دریافته می شود که نسخه مورد استفاده البنداری کوتاهتر و مختصرتر بود. علت آنست که فردوسی، نخستین بار که شاهنامه را به نظم درمی آورد، از شاهنامه ابومنصوری استفاده کرد یعنی از کتابی که خیلی از داستانهای اضافی که فردوسی از ماخذ دیگر بدست آمده بود، در آن وجود نداشت، درست مثل کتاب غرر اخبار ملوک الفرس ثعالبی که ماخذ اساسی آن هم همان شاهنامه ابومنصوری بود. ختم دومین نسخه شاهنامه
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید