شرکت هوندا ،یک شرکت خودروسازی ژاپنی و چندملیتی است، که به لحاظ تولید موتورسیکلت، موتور اتومبیل و خودرو در جهان شناخته می شود.

شرکت هوندا در سال 1948 توسط سوییشیرو هوندا تاسیس شد و از سال 1959 تاکنون، بزرگترین تولیدکننده موتورسیکلت در جهان می باشد. این شرکت همچنین با تولید 14 میلیون موتور خودرو در سال، به عنوان بزرگترین تولیدکننده موتورهای درون سوز جهان، شناخته می شود.

هوندا علاوه بر صنعت خودروسازی، در حوزه های دیگر، همچون تولید موتورهای هواگرد، هواپیماهای جت و موتورهای جت، قایق های موتوری، پمپ های اب، تجهیزات الکتریکی، ژنراتورها، ربات و تجهیزات انتقال برق نیز فعالیت گسترده ای دارد.

شرکت هوندا نخستین خودروساز ژاپنی بود، که اقدام به تولید خودروهای لوکس، تحت برند اکیورا نمود و شرکت های تویوتا و نیسان نیز با الگو برداری از هوندا، اقدام به راه اندازی برندهای لکسوس و اینفینیتی کردند.

در حال حاضر کمپانی هوندا پس از شرکت های جنرال موتورز، گروه فولکس واگن، تویوتا، هیوندای موتور، فورد، نیسان و پژو سیتروین هشتمین خودروساز بزرگ جهان به شمار می اید.

بیوگرافی سویچیرو هوندا، موسس شرکت هوندا و معروف به هنری فورد ژاپن

سویچیرو هوندا

سویچیرو هوندا، مهندس، کارافرین و صنعتگر مشهور ژاپنی است که تمام دنیا او را با نام شرکت موفقش یعنی Honda Motor می شناسند.

سویچیرا هوندا (Soichiro Honda) در 17 نوامبر سال 1906 در  روستایی از توابع هاماماتسو از توابع شهر شیزوکا ژاپن به دنیا امد. او موسس شرکت بزرگ هوندا موتور، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان موتورسیکلت و خودرو در ژاپن بود. شرکت هوندا از سال 1948 به تولید موتورسیکلت پرداخت. سویچیرو، شرکت خود را به سازمانی بین المللی با ارزش میلیارد دلاری تبدیل کرد که بهترین و پرفروش ترین موتورسیکلت های جهان را تولید می کند. به خاطر علم مهندسی قوی و هنر مدیریت هوندا، شرکت او توانست رقیبان بزرگی همچون Triumph در انگلستان و Harley-Davidson در امریکا را در بازار کشورهای خودشان شکست دهد. شرکت هوندا موتور از سال 1963 تولید اتومبیل را نیز در دستور کار خود قرار داد و در دهه ی 1980 به سومین تولیدکننده ی بزرگ خودرو در ژاپن تبدیل شد.

سویچیرو هوندا به ریسک پذیری و سبک خاص مدیریتی مشهور است. سبک مدیریتی او تمرکز بالایی بر ابتکار عمل شخصی کارمندان و ارتباط نزدیک مدیران با کارمندان و کارگران داشت. هوندا تا سال 1973 به عنوان مدیر اصلی هوندا موتور فعالیت کرد و سپس بازنشسته شد. از ان سال تا سال 1983، باز هم وظایف مدیریتی جزیی بر عهده ی سویچیرو بود تا این که در سال 1983 او تنها به عنوان مشاور ارشد در هوندا فعالیت می کرد. مجله ی People در سال 1980 او را در میان 25 فرد جذاب سال انتخاب کرده و لقب هنری فورد ژاپن را به او داد.

تولد و سال های ابتدایی تحصیل

روستایی که سویچیرو در ان متولد شد، کومیو (Komyo) نام داشت و امروزه با نام شهر تنریو (Tenryu) شناخته می شود. او بزرگترین فرزند خانواده بود. پدر او گیهی هوندا (Gihei Honda) یک اهنگر حرفه ای بود و مادرش میکا (Mika) در کارگاه بافندگی کار می کرد. گیهی هوندا اهنگری بود که کارهای متنوع زیادی انجام می داد. او برخی اوقات دندانپزشک محلی نیز بود. پس از مدتی تجارت اصلی گیهی، به تعمیر و فروش دوچرخه تبدیل شد.

در سال هایی که گیهی هوندا فروشگاه دوچرخه ی خود را تاسیس کرد، استقبال از این وسایل نقلیه در ژاپن زیاد شده بود. او که مهارت بالایی در اهنگری و تعمیرات داشت، همیشه سفارشاتی برای تعمیر دوچرخه های مردم دریافت می کرد. پس از مدتی گیهی متوجه پتانسیل بالای این کسب و کار شد و تصمیم گرفت دوچرخه های دست دوم را خریداری کرده، تعمیر کند و انها را به قیمتی مناسب بفروشد. این فعالیت هوشمندانه باعث شد فروشگاه انها به بهترین فروشگاه دوچرخه ی محلی تبدیل شود.

سویچیرو هوندا در سال 1913 به مدرسه ی ابتدایی رفت. او دانش اموز درس خوانی نبود اما همواره کنجکاوی و تلاش برای پیدا کردن راه حل های جدیدی در رفتار او دیده می شد. او در سال های تحصیل یک بار تلاشی برای جعل مهر و امضای خانواده ها انجام داد و این کار را برای همکلاسی های خود نیز انجام می داد. پس از ان که معلمان مدرسه متوجه کار او شدند، پدرش سویچیرو را یک روز تمام تنبیه کرد. سویچیروی 8 ساله برای اولین بار در سال 1914 یک اتومبیل را مشاهده کرد. او همیشه از این لحظه به عنوان نقطه ی عطف زندگی اش یاد کرده است. وقتی هوندا اتومبیل در حال حرکت را در جاده می بینید، بدون دلیل و تنها از روی کنجکاوی به دنبال ان می دود. حرکت اتومبیل بدون نیاز به نیروی محرکه مانند اسب و تنها با نیروی خودش، او را شگفت زده کرده بود. سویچیرو با تمام وجود به دنیال اتومبیل دوید تا این که ان را در مسیر جاده گم کرد. او در صحبت هایش از لحظه ای یاد می کند که لکه ی روغن چکیده شده از خودرو روی زمین را مانند فردی که در بیابان اب پیدا کرده، بوییده است.

روحیه ی ماجراجویی، توسعه ی فناوری های جدید و تلاش برای کشف ناشناخته ها، ریشه در کودکی سویچیرو داشت. خانواده ی انها فقیر بود اما پدرش، فرزندان خود را با عشق برای کار زیاد و سر و کله زدن با قطعات مکانیکی بزرگ کرد. سویچیرو خیلی زود کار با ابزارها را از پدرش یاد گرفت. یکی از علایق بچگی او شنیدن صدای موتور کوچک اسیاب برنج بود. لقب او در مدرسه، «دماغ سیاه» بود چرا که سویچیرو همیشه در حال کمک به پدرش در اهنگری و فروشگاه دوچرخه بود و دستان و بدنش همیشه از کار کثیف بود.

هوندا پس از 8 سال تحصیل، یک اگهی استخدام برای شرکتی در توکیو مشاهده کرد که نظر او را به خودش جلب کرد. او که تحصیلات عالیه نداشت تنها به خاطر علاقه ی فراوان به کارهای مکانیکی و فنی، به پایتخت ژاپن رفت و در 15 سالگی به عنوان جوان ترین کارمند شرکت Art Shokai، تولیدکننده و تعمیرکننده ی اتومبیل و موتورسیکلت استخدام شد.

شرکت Art Shokai

سویچیرو هوندا در سال های ابتدایی وظایف خدماتی ساده ای مانند نظافت و پذیرایی برعهده داشت. پس از مدتی، یوزو ساکاکیبارا (Yuzo Sakakibara) صاحب کارخانه که متوجه علاقه ی شدید و توانایی یادگیری بالای هوندا شده بود، تعمیرات مکانیکی را به او یاد داد. علاوه بر ان، یوزو مهارت های ارتباط با مشتری و حفظ دیسیپلین تخصصی را نیز به سویچیرو اموزش داد. در ان زمان، خرید اتومبیل تنها محدود به طبقه ی مرفه جامعه بود و بیشتر خودروهای بازار ژاپن نیز ساخت کشورهای خارجی بودند.

شرکت Art Shokai

شرکت شوکای به تولید خودروهای مسابقه ای نیز مشغول بود. انها در سال 1923 شروع به ساخت اولین خودروهای خود کردند. اولین مدل انها که ارت دایملر نام داشت، از یک موتور دست دوم دایملر استفاده می کرد. خودروی بعدی انها که بسیار مشهور شد، Curtiss نام داشت. این خودرو از ترکیب موتور هواپیمای Curtiss و شاسی امریکایی Mitchell ساخته شده بود. شرکت در پروژه ی ساخت این خودرو، تجربیات بسیار مفیدی را در اختیار هوندا گذاشت. خودروی انها در 2 نوامبر سال 1924 برنده ی مسابقه ی اتومبیلرانی شد.

مشتری های کارخانه ی شوکای خودروهای مختلفی از کارخانه های معتبر مرسدس، لینکلن و دایملر را برای تعمیر به انها می سپردند و همین امر، باعث افزایش مهارت های سویچیرو شد. او در سن 20 سالگی برای اعزام به خدمت سربازی فراخوانده شد اما به خاطر کوررنگی از رفتن به خدمت معاف شد.

هوندا در 25 اوریل سال 1928، شعبه ای از شرکت ارت شوکای را در شهر هاماتسو تاسیس کرد. او تنها شاگرد ساکاکیبارا بود که توانست کسب و کاری مستقل تاسیس کند. هوندا هیچ گاه به دنبال فتح بازارهای داخلی نبود. او اعتقاد داشت اگر بتواند بازارهای جهانی را تصاحب کند، به تبع انها در ژاپن نیز موفق خواهد بود. شعبه ی هاماماتسوی شرکت ارت شوکای تحت رهبری هوندا به سرعت پیشرفت کرد و توانست 30 کارمند استخدام کند. انها کامیون های کمپرس تولید می کردند و در کنار ان، به بهینه سازی اتوبوس ها برای حمل مسافران بیشتر مشغول بودند.

در سال 1936، هوندا که از شغل تعمیرات ماشین الات خسته شده بود، تصمیم گرفت تا کسب و کاری جدید تاسیس کند. او شرکت Tokai Seiki Heavy Industry را به همراه Shichiro Kato تاسیس کرد. انها پروژه ای جدید به نام مرکز تحقیقات رینگ پیستون شروع کردند. هوندا روزها در کارخانه ی قدیمی وشب ها به طراحی و تولید رینگ پیستون مشغول بود. هوندا پس از شکست های متعدد در این پروژه تصمیم گرفت تا اطلاعات اکادمیک خود در علم مواد را افزایش دهد. به همین دلیل او در موسسه ی اموزش های صنعتی هاماتسو ثبت نام کرد. پس از 2 سال تحصیل، او اموزش های فنی لازم را دیده بود. در همین زمان هوندا تصمیم گرفت که نمایندگی ارت شوکای را به شاگردان خود اهدا کرده و خود به عنوان مدیر اصلی توکای سیکی فعالیت کند.

شرکت توکای سیکی به تولید رینگ پیستون مشغول شد؛ اما باز هم موفقیت زیادی کسب نکرد. انها قراردادی با شرکت تویوتا امضا کردند؛ اما از میان 50 نمونه ای که برای این شرکت ارسال کردند، تنها 3 نمونه توانست استانداردهای کنترل کیفیت این شرکت را با موفقیت پشت سر بگذارد. پس از 2 سال تحقیق و مطالعه ی بیشتر، شرکت تولید پیستون توکای سیکی به موفقیت رسید و به عنوان تولیدکننده ی بزرگ قطعات برای شرکت های تویوتا و هواپیماسازی ناکاجیما انتخاب شد.

در سال 1941، ژاپن وارد جنگ شد و شرکت توکای سیکی تحت کنترل وزارت دفاع و مهمات این کشور درامد. در سال 1942، تویوتا 45 درصد از سهام شرکت را خرید و هوندا را از مقام مدیریت به سطحی پایین تر تنزل داد. با شدت گرفتن حملات هوایی به ژاپن، خطرات جدی صنایع این کشور را تهدید می کردند. شهر هاماماتسو نیز زیر اتش حملات هوایی قرار گرفت و کارخانه ی توکای در این شهر نابود شد. در 13 ژانویه ی سال 1945 نیز حادثه ی طبیعی زلزله، خسارت های زیادی به این شرکت وارد کرد و کارخانه ی انها در ایواتا نیز از بین رفت.

تاسیس شرکت هوندا (Honda Motor Co)

سویچیرو هوندا در سال 1945 تمام سهام توکای سیکی را به تویوتا فروخت و مرکز تحقیقات فنی هوندا را تاسیس کرد. 3 سال بعد و در سال 1948، این شرکت به Honda Motor تغییر نام داد. سویچیرو در شرکت جدید تمام تمرکز و انژی خود را روی مهندسی گذاشته بود تا از تمام تجربیات سخت گذشته و تلاش های متعدد برای ساخت رینگ پیستون، برای تولید محصولات جدید استفاده کند.

هوندا در سال 1948 با تاکیو فوجیساوا (Takeo Fujisawa) دیدار کرد. انها در این دیدار به علایق مشترکشان در صنعت پی بردند و تصمیم گرفتند با بکدیگر همکاری کنند. فوجیساوا در شرکت جدید سرمایه گذاری کرده و بخش های مالی و تبلیغات را بر عهده گرفت. از انجایی که هر 2 موسس شرکت هوندا افرادی ریسک پذیر بودند، این شرکت در سال های ابتدایی بارها تا مرز ورشکستگی پیش رفت. اولین محصول این همکاری، یک موتورسیکلت 98 سی سی با موتور 2 مرحله ای بود. نام این موتورسیکلت Dream گذاشته شد. 2 سال بعد، نسخه ای دیگر از این موتورسیکلت با موتور 4 مرحله ای تولید شد.

موتورسیکلت با موتور 4 مرحله ای

در سال 1958، اولین مدل از تولیدات شرکت هوندا با نام Super Cub وارد ایالات متحده ی امریکا شد. در این زمان شرکت هوندا بزرگترین تولیدکننده ی موتورسیکلت در ژاپن بود که با پشت سر گذاشتن 50 رقیب ژاپنی و 200 رقیب خارجی به این رتبه رسیده بود.

شرکت هوندا که با سرعت زیادی در حال رشد بود، نیاز به روش های مدیریتی جدید داشت. پیشرفت هایی که در این سال ها در هوندا انجام گرفت، به نوعی مدیریت در تمام شرکت ها را دگرگون کرد. دپارتمان های هوندا به طور مستقل تعریف می شدند و هرکدام برای توسعه های فنی و علمی خود مسیولیت مجزا داشتند. مرکز تحقیقات هوندا مدیریتی کاملا مستقل و خارج از هرم مدیریتی هوندا داشت. ترفیع طراحان در این شرکت به موقعیت های خالی بستگی نداشت؛ بلکه انها تنها با پیشرفت های شخصی می توانستند ترفیع بگیرند. سویچیرو هیچ گاه به سلسله مراتب اعتقاد نداشت. او معتقد بود وقتی فشار و نیروی مستقیم از کارمندان برداشته شود، انها بهتر کار می کنند. سیستمی که هوندا طراحی کرده بود، برای تربیت افراد نخبه عالی بود و افرادی را اماده می کرد که زود یا دیر به مدیران کارخانه تبدیل می شدند.

در ژانویه ی سال 1956، شرکت هوندا شالوده ی دستورات و ساختارهای مدیریتی خود را با نام «اصول شرکتی» اعلام کرد. این اصول در 4 بخش خلاصه می شوند: ساخت بازارهای جدید، همکاری تمام کارمندان در امر مدیریت، بین المللی کردن تولیدات و حل کردن مشکلات فنی بدون توجه به گذشته، رسم و رسوم و دیدگاه های رایج.

سرعت رشد شرکت هوندا به قدری بود که انها در سال 1961 به امار تولید 100 هزار دستگاه موتورسیکلت رسیدند و در سال 1968 این امار را به یک میلیون دستگاه در سال افزایش دادند. در میانه ی دهه ی 80، حدود 60 درصد از بازار جهانی در دستان هوندا بود. در دهه ی 1990، تولید شرکت هوندا به 3 میلیون دستگاه موتورسیکلت در سال رسید.

موتورسیکلت با موتور 4 مرحله ای

تولید خودرو

پس از این که شرکت هوندا به رتبه ی اول تولید موتورسیکلت در جهان رسید، سویچیرو تصمیم گرفت که به رویای کودکی خود یعنی تولید اتومبیل بپردازد. هوندا در این صنعت نیز نواوری های خاص خود را داشت و توانست سیستم اگزوزی با پایین ترین نرخ تولید الودگی در ان زمان تولید کند. او این سیستم را در اولین خودروی خود یعنی Honda Civic پیاده کرد که در سال 1975 به بازار عرضه شد. اولین خودروی هوندا با استقبال بالایی در بازارها روبرو شد.

در ابتدای دهه ی 1980، هوندا به سومین تولیدکننده ی خودرو در ژاپن تبدیل شد. تا پایان این دهه، این شرکت به مقام سوم بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در جهان رسید.

هوندا تجارت خود را به امریکا نیز گسترش داد. او یک کارخانه ی تولیدی در مارسویل اوهایو تاسیس کرد. این کارخانه برای تولید خودروهایی با استاندارد ژاپنی تاسیس شد و محصول اصلی ان یعنی Honda Accord در پایان دهه ی 80 به پرفروش ترین خودروی امریکا تبدیل شد. این پیشرفت ها باعث شد که سویچیرو هوندا به عنوان اولین رهبر ژاپنی صنعت خودرو در تالار مشاهیر صنعت اتومبیل امریکا حاضر شود.

هوندا در تمام مدت مدیریت و مهندسی خود به استراتژی «سعی و خطا» اعتقاد داشت و معتقد بود کارمندان نیز باید اهدافی بزرگ برای خود تعیین کنند تا در کنار پیشرفت شرکت، خودشان نیز پیشرفت کنند. از دیدگاه او، خصوصیت بزرگ یک تاجر، ریسک پذیری بود. او همه چیز را برای رسیدن به موفقیت در معرض ریسک قرار می داد.

سویچیرو هوندا همواره با خصوصیات رفتاری عجیب شناخته می شود. او مدیری مهربان اما در عین حال سختگیر بود. کارمندان او را با نام صاعقه می شناختند که با وجود پذیرا یودن شکست انها، فشار زیادی برای رسیدن به موفقیت اعمال می کرد. او تاجری سرکش بود که با سیاست های کلی ژاپن مخالفت می کرد و به همین دلیل هیچ گاه محبوب تاجران و فعالان بزرگ ژاپنی نبود. در سال هایی که تصمیم کلی صنعت ژاپن به کاهش تولید و افزایش قیمت بود، او تولید را افزایش و قیمت ها را کاهش داد و در این راه موفق نیز بود.

این تاجر سرکش در تمام مدت فعالیت و زندگی، با رسوم گذشته مبارزه کرد. به عنوان مثال اون در بسیاری از مواقع از استخدام افراد با تحصیلات عالی خودداری می کرد. سویچیرو اعتقاد داشت انها تفکرات متعصبانه دارند و نمی توانند برای پیشرفت برنامه ریزی کنند. هوندا بارها در صحبت های خود به شکست های گذشته در مسیر کاری اعتراف کرده است:

وقتی به گذشته ی خود نگاه می کنم، می بینم که چیزی به جز اشتباه کردن انجام نداده ام. اما من به دستاوردهای خود افتخار می کنم. اگرچه اشتباهات و شکست های متعددی داشته ام، اما هیچ کدام از انها دلیل مشترکی نداشتند.

سویچیرو به مدت 65 سال در شرکت خود کار کرد و تمام خودروهای جدید را ازمایش کرد. او هیج گاه اشنایان و نزدیکان خود را به مقام مدیریت نرساند. هوندا در جایی گفته بود: «هرچقدر هم موسس یک شرکت خوب باشد، تضمینی نخواهد بود که پسرش مدیر مناسبی برای شرکت باشد. مدیریت باید به دست کسانی باشد که خصوصیات ویژه ی رهبری را داشته باشند.»

سویچیرو هوندا در سال 1973 از مدیریت شرکت بازنشسته شد. اما او هنوز انرژی زیادی داشت و نمی توانست خانه نشین شود. به همین دلیل هوندا به سمت معاونت اتاق بازرگانی توکیو و سازمان صنعت اتومبیلرانی ژاپن منصوب شد. او در این مدت 2 سازمان مردم نهاد را در زمینه ی امنیت و محیط زیست تاسیس کرد.

این تاجر افسانه ای در 5 اگوست سال 1991 از دنیا رفت. او در دوران زندگی خود به موفقیت ها و افتخارات متعددی دست یافت. او 470 اختراع و 150 پتنت ثبت شده دارد. دکترای افتخاری دانشگاه فنی میشیگان و دانشگاه ایالتی اوهایو از افتخارات دیگر او هستند. هوندا به بالاترین درجه ی افتخاری در کشورش یعنی روبان ابی ژاپن نیز دست یافته است. او تجارتی با 3200 دلار شروع کرد و شرکتی بزرگ ساخت که به درامدی بیش از 30 میلیارد دلار رسیده است.

استراتژی بازاریابی هوندا در امریکا

استراتژی بازاریابی هوندا در امریکا
 

استراتژی بازاریابی هوندا در امریکا

هوندا برای رقابت با رقبای خود در بازار امریکا ناچار به استفاده از استراتژی بازاریابی ویژه خود بود. استراتژی بازاریابی هوندا در امریکا چگونگی موفقیت برند هوندا در امریکا را نشان می دهد.

در پایان سال ١٩٧٨ هوندا بین فروش اتومبیل هاى وارداتى ، مقام سوم را داشت و پس از تویوتا و نیسان قرار گرفت. در عرض چند سال ، شرکت ، شتاب خود را با پالایش و گسترش خط تولید ، افزایش داد. سومین مجموعه ى هوندا به نام پریلود در ١٩٧٩ عرضه شد. در ١٩٨٠ مجله ى موتور ترند به نسل دوم سیویک ، لقب ” اتومبیل وارداتى سال ” را داد. اکنون فروش سالیانه ، بیش از ٣٧5٠٠٠ اتومبیل شده بود.

استراتژی بازاریابی هوندا در امریکا

در سال ١٩٨4 هوندا ، جدیدترین فکر خود را عرضه کرد. سى . ار . ایکس ، این اتومبیل به عنوان یک وسیله ى حمل و نقل اسپورت با کمترین میزان مصرف سوخت را مجدداً مجله ى موتور ترند ، ” اتومبیل وارداتى سال ” لقب داد.

خط مشی های دفاعی بازاریابی

به علاوه هونداى پریلود و سیویک هاچ بک از حیث اتومبیل هاى اسپورت ، مقام هاى اول و دوم را کسب کردند و براى اولین بار تا ان زمان محصول واحد یک کارخانه در تاریخ طولانى این رقابت حیثیتى ، سه مکان اول را به خود اختصاص مى داد.

مدلهای هوندا در امریکا

اکنون هوندا با عرضه ى ١٢ مدل مختلف در ایالات متحده در مجموع نیم میلیون اتومبیل در سال فروش دارد. براى اولین بار ، تبلیغات هوندا به جاى استفاده از شعار واحد شرکت ، شروع به تمرکز بر شخصیت خاص هر مدل کرده است. هوندا نوع لوکس اکورد را به عنوان مدل شاخص در طبقه خود و مدل پریلود اسپورت کوپه را به عنوان ” اتومبیل اسپورتى براى بزرگسالان “تصویر کرده است.

نسل دوم مدل سیویک بزرگتر و شیک تر از نسل قبل است ، در حالى که از نظر صرفه جویى در مصرف سوخت و قیمت فرقى نکرده است. شعار کنایى ” ما کار را ساده مى کنیم ” دیگر روش هوندا براى تبلیغ محصولاتش نیست ، ان هم به دلیل پیچیدگى روزافزون خط تولید که اکنون قشر وسیعى از خریداران را به خود جذب کرده است.

رقابت هوندا و مرسدس بنز در رضایت مشتری

هوندا همواره بر رضایت مشترى به عنوان بخشى از روش خود تاکید کرده است. در سال ١٩٨6 هوندا با کنار زدن مرسدس بنز ، از حیث جلب رضایت مشترى به عنوان اتومبیل شماره ى یک ، شناخته شد. این بررسى براساس نظر خواهى از مالکان درباره ى کیفیت اتومبیل هایشان و از فروشندگان در خصوص ارایه ى خدمات انجام شده بود. هوندا این موفقیت را با اعلام ان در تبلیغ چاپى ” ما خوشحالیم که شما خوشحالید ” سرلوحه ى کار خود قرار داد.

در سال ١٩٨٨ مجله ى موتورترند در انتخاب ” اتومبیل وارداتى سال ” هوندا را مجدداً صاحب سه عنوان اول کرد. مدل سى . ار . ایکس . اس . اى با طراحى جدید دیپلم افتخار ، مدل پریلود اس. اى و مدل فرمان چهار چرخ و مدل سوارى سیویک چهار در ، مقام هاى بعدى را به خود اختصاص دادند.  روش هوندا در تبلیغات براى بیان جوایز دریافتى ساده است. ” چه کسى مى گوید که در ان بالا تنهاست ؟”

 

نقل قول های مشهور سویچیرو هوندا

 موفقیت یعنی یک درصد از کار شما که نتیجه ی 99 درصد دیگر یعنی شکست ها است.

اگر فقط افرادی که دوست دارید را استخدام کنید، هیچ گاه پیشرفت نمی کنید. اکثر اوقات، افراد خارق العاده در میان انهایی هستند که دوستشان ندارید.

لذت بردن از کار، حیاتی است. اگر کار شما نمود عینی ایده های خودتان باشد، حتما از ان لذت می برید.

افراد باید برای خودشان کار کنند. کارمندان شما خودشان را برای شرکت فدا نمی کنند. انها به سر کار می ایند تا در نهایت خودشان لذت ببرند.

هیچ شرکتی با افراد و مدیرانش شناخته نمی شود. این محصولات هستند که شرکت شما را معرفی می کنند.

ان چه که از شکست ها می اموزیم بسیار باارزش است. شکست ها ما را قوی تر می کنند.

تبلیغات

فعالیت تبلیغاتی محدودی در سال 1959 با دو منظور اغاز شد. اگهی های کوچک در مجلات ویژهٔ خرید و فروش درج شد. خوانندگان اگهی به فروشندگان محلی مراجعه می کردند تا از این نوع موتورسیکلت اگاه شوند. فروشندگان محلی با شنیدن تقاضای خوانندگان در جستجوی مشخصات موتورسیکلت برامدند.

هوندا در نظر امریکایی ها زیبا جلوه کرد. مدیران بازاریابی و فروش به نمایشگاه های اتومبیل مراجعه کردند تا به مدت دو هفته سوپرکاب در گوشه ای از نمایشگاه جا گیرد. پس از دو هفته وقتی به سراغ نمایشگاه ها رفتند دریافتند پیش بینی اخیر ان درست است. صاحبان نمایشگاه برای معاملهٔ تعدادی سوپرکاب پیشنهاد خرید دادند. هوندا در این زمان توجه اساسی خود را به بخش خدمات معطوف کرد.

فلسفهٔ هوندا بر ان بود که خدمات خوب، کلید موفقیت درازمدت است. در نبود سیستم پخش لوازم یدکی، قطعات با هواپیما از ژاپن به امریکا ارسال می شد. فروشندگان در کوتاه مدت با بهره مندی از خدمات هوندا، بر اعتبار شرکت افزودند. 500 نمایندهٔ فروش در سال 1961 توزیع و فروش وسیع هوندا را برعهده داشتند.

بهار سال 1963 هزینه تبلیغاتی هوندا 5 میلیون دلار بود. کار تبلیغ موتورسیکلت های کوچک و بزرگ هوندا به گونه ای بود که بر هیچ یک از مصرف کنندگان تاثیری ناخوشایند نگذارد. در اگهی ها افرادی از طبقه متوسط نشان داده شدند که سوار بر هوندا هستند. این اگهی ها بر روی قشرهای وسیعی از جامعه امریکا تاثیر گذاشت.

زمانی که هوندا به همراه شریک تجاری خود فوجی ساوا اولین خودروی هوندا را در ایالات متحده امریکا طراحی و عرضه کرد، تصور این امر مشکل بود که این شرکت تا دو دهه قبل از ان اساساً هیچگونه خودرویی تولید نکرده است. اما امروزه بیش از نیمی از کارکنان ان، در ایالات متحده به موتورسیکلت سازی و خودروسازی مشغول هستند و در سال 2008، کارخانه خودروسازی دیگری نیز با ظرفیت 200 هزار خودرو در سال در ان کشور افتتاح کرد.

اهداف

اهداف شرکت هوندا عبارت است از

  •  توجه و پاسخ دادن به نیازهای اجتماع
  •  درک، توافق و تعهد و مشارکت کارکنان
  •  به کارگیری مناسب منابع
  •  بیشینه کردن منافع بالقوه

 

چشم انداز

شرکت هوندا چشم انداز خود را چنین تعریف کرده است: جامعه در اثر رهبری اجتماعی هوندا بهتر خواهد شد. ماموریت هوندا نیز عبارت است از: رفاه و غنای اجتماعی، اقتصادی و اموزشی جوامع از طریق مشارکت فردی و همکاری جمعی.

کارکنان

هنگامی که در 1979، هوندا اولین کارخانه خود را در امریکا بنیاد نهاد، اولین شرکتی بود که مستقیماً نیروهای امریکایی را به استخدام خود دراورد. هم اکنون از 167 هزار نفر کارکنان شرکت، بیش از 100 هزار نفر در امریکا در حوزه موتورسیکلت و خودروسازی فعالیت دارند. 27 هزار نفر از این افراد در حوزه تحقیق و توسعه مشغول هستند.

فروش

هوندا هم اکنون هشتمین شرکت بزرگ خودروسازی دنیا محسوب می شود. در سال 2005، 3٫436٫164 دستگاه خودرو یعنی 3/5 درصد تولید کل جهانی به هوندا اختصاص داشت. هوندا، پس از جنرال موتورز، تویوتا، دایملر کرایسلر، فورد و فولکس واگن، هفتمین خودروساز جهانی است که شرکت های نیسان، پژو، هیوندا، فیات، ب ام و، رنو، ولوو و سوزوکی را پشت سر خود دارد. هوندا با فروش حدود 95 میلیارد دلاری و سود خالص 5 میلیارد دلاری در رتبه 31 پانصد شرکت برتر جهانی قرار گرفته است.

24 میلیارد دلار درامد تخمینی شرکت هوندا در سال 1988 بود. شرکتی با 66 کارخانه در 35 کشور اسیایی، اروپایی و امریکایی فراورده های برتر خود را با قیمت مناسب و خدمات پس از فروش تولید و عرضه می کرد.

بازار ایالات متحده

سال 1959 هوندا محصولاتش را به ایالات متحده امریکا صادر کرد. در سال 1960 شرکت هوندا عملاً وارد عرصه خودروسازی شد و خودروهایی را برای عرضه در بازارهای ژاپن و همچنین شرکت در مسابقات رالی تولید کرد.

سال 1973 خودروی هوندا سیویک را عرضه و تولید کرد، که این خودرو خیلی زود نظر مشتریان امریکایی را به خود جلب کرد و سال 1980 خودروسازی هوندا توانست، نام قابل قبولی را برای خود انتخاب کند و جزو خودروسازان موفق دنیا قرار گیرد.

در سال 1989 هوندا توانست امتیاز برترین خودرو را در ایالات متحده امریکا کسب کند. پس از ان، این شرکت خودروسازی محصولات مشهور و لوکس خود را نیز تحت برند اکیورا به بازارهای ایالات متحده امریکا معرفی کرد. هوندا در سال 1990 دست به نواوری زد و از فناوری های جدید در حوزه خودرو استفاده کرد. این نواوری ها در زمینه سیستم تنظیم و کنترل سرعت، ساختار الومینیومی در بدنه، بهبود تجهیزات ایمنی و ساخت خودروهای برقی و الکتریکی را به دنبال داشت.

هوندا همچنین خطوط تولید خود را در کشورهای چین، پاکستان، ایالات متحده امریکا، کانادا، انگلستان، برزیل، نیوزیلند، اندونزی، هند، ترکیه و تایلند راه اندازی و محبوبیت و شهرت زیادی کسب کرد. دو خودروی هوندا سیویک و هوندا اکورد مدت ها به عنوان پرفروش ترین محصولات این شرکت در بازارهای مختلف بودند.

تا سال 2007 میزان تولیدات هوندا حدود 6٫4 میلیون واحد در سال رسید. اما سال 2010 این میزان به 4٫7 میلیون واحد کاهش یافت. همچنین از محصولات دیگر هوندا که در عرصه هوایی است، می توان هواپیمای اچ ای-240 را نام برد. شرکت هوندا محصولات زیادی از جمله انواع خودرو و موتورسیکلت را نیز به مسابقات رالی فرستاد و موفقیت های زیادی را هم به دست اورد. سال 1999 هوندا اولین خودروی هیدروژنی خود را به بازار ایالات متحده امریکا فرستاد و رفته رفته بخش عمده ای از بازار ایالات متحده امریکا را تصاحب کرد.

سال 2008 خودروهای پیشرفته و مدرن هیدروژنی و الکتریکی را نیز عرضه کرد و سال 2010 سومین خودروی سوخت هیدروژنی هوندا به نام سی ار-زد را تولید و عرضه کرد و در تولید این نوع خودروها نیز پیشرو شد. هوندا پس از کسب موفقیت های پی درپی همچنان با تولید خودروهای پیشرفته جزو برترین خودروسازان ایالات متحده به شمار می رود.