تحقیق در مورد بررسي مشكلات و موانع يادگيري عربي 2 انساني



لینک دانلود و خرید پایین توضیحات:

*دسته بندی :ورد

*نوع فایل : doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

*تعداد صفحه 16 صفحه
مردم نگاري تبليغات سياسي طرفداران دكتر احمدي نژاد را در سوم تيرك از پروپاگاندا تا ارتباطات جماعتي خصوصيات اصيل و تاثيرگذار ايرانيان را بايد در لحظات جديت و خودآگاهي تاريخي بزرگ بروز مي‌كند و تعاملات منحصر به فرد او با دوگانگي‌هاي ظهوريافته اجتماعي- فرهنگي در قالبهاي سياسي- حاكميتي است كه به وقايع مهم و سرنوشت ساز تاريخ او تبديل مي‌شود. اين رخدادادهاي عظيم (انقلاب مشروطه- انقلاب اسلامي،‌قيام تنباكو،‌ملي شدن صنعت نفت) هم آيينه مولفه‌ها و خصيصه‌هاي بنيادين شخصيت اوست و هم آيين برانگيزاننده و تقويت كننده هويت و فرهنگ او. جان كلام اينكه ايرانيان عليرغم روحيه متساهل و تكثر پسند ولي در بزنگاه‌هاي تاريخي با كمك فرآيندهاي جماعتي خود هميشه بر سر برخي اصول ايستاده‌اند، لذا ايشان را بايد در بزنگاه‌ها شناخت. بدين ترتيب واقعه پژوهشي به يكي از مكانيزم‌هاي اصلي فرهنگ شناسي ايرانيان تبديل مي‌شود.
شايد در هيچ فرهنگي به ميزان ما واقعه‌هاي تاريخي كه در عين حال زنده و تاثيرگذار باشند وجود نداشته باشد. حضور متعدد، متنوع و پوياي وقايع تاريخي در بستر زندگي امروزين فردي- اجتماعي به نوعي تقويم محور در سبك زندگي ايراني انجاميده است و تقويم را به عنوان يكي از مهم‌ترين عوامل شكل دهنده ساختارهاي فرهنگي- ارتباطي جامعه ايراني مطرح مي‌كند. زمان‌بندي‌هاي از پيش تعيين شده، برنامه‌هاي تعريف شده براي هر يك از برهه‌ها، آيين هاي گوناگون پيش بيني شده در گراميداشت مناسبت‌ها، هنجاري‌هاي شادي آفرين يا حزن مدار و استمرار تمام اينها در طول صدها سال تاريخ، تقويم را به سوزنبان قطار زندگي ايراني تبديل كرده است.
«تقويم» فرآيند بازتوليد فرهنگ و تمدن شيعي ماست. عادت به زندگي تقويمي، به «روحيه منتظر» ايراني هميشه دامن زده است.
همواره در انتظار يك «اتفاق»، «معجزه» رخداد بسيار بزرگ و تحول عظيم ولي ناگهاني به سر مي‌برد. ايراني دايما به انتظار چيزي در آينده است. در بستر چنين انتظاري است كه حال را مي‌سازد لذا هيچگاه تهور جبر اجتماعي نشده است. از نظر ايرانيان هيچ چيز نشدني نيست و اين كليشه اميد بخش به صورت مستمر و از طريق مشاهده و لمس عيني نشدني‌هاي سابق ولي شدني‌هاي لاحق تقويت شده است. انتظار مثبت كليد حركتهاي انقلابي و تعالي بخش ملي در تاريخ ماست و همو نيز ريشه در هويت تاريخي ما دارد.
سوم تير از نسخ اتفاقاتي است. كه در بستري از انتظار فعال ايراني به وجود آمد. از اين منظر به وجود آمدن چنين رخدادي هيچگاه يك استثنا تاريخي محسوب نمي‌شود. علي رغم اينكه سوم تير نيز بسان انقلاب اسلامي، نهضت تنباكو وساير رويدادهاي مهم در اوج ناباوري جهاني و در پيشگاه بهت نخبگان و مدعيان سياست و اقتصاد ايران و جهان شكل يافت اما توجه داشته باشيم كه حداقل در تاريخ و فرهنگ ما «ناباورانه» بودن يك اتفاق و تحول ملازم با «نااميدي» از تحقق آن تغيير بزرگ نبوده است. آري القائات تئوريك غربي و تبليغات پردامنه روشنكفران داخلي بسيار سعي داشته است با اثبات پر زحمت ناباوري و نااميدي اجتماعي، تسليم شدن و كوتاه آمدن در مقابل جريان جاني قدرت استكباري را تنها راه موجود جلوه داده، پناه‌گيري ملي به آغوش شيطان را معقولانه‌ترين انتخاب معرفي مي‌كند ولي مردم ايران حتي براي يك لحظه از تاريخ خود نيز به استدلال‌هاي پرطمطراق ايشان ايمان نياورده است. چون انتظار بزرگترين و حاكم‌ترين گزاره ذهني او را در نگرش به طبيعت، تاريخ و قدرت شكل داده است. آن كليشه اين است مي‌شود و مي‌توانيم:
سوم تير از يك طرف برآمده از اين نگاه و از طرف ديگر مقوم همين نگاه است. بنابراين از اين پس بايد در انتظار تكرار سوم تير در روزهاي ديگري از تقويم خود باشيم چنانچه انتظار تكرار 22 بهمن ماه در سوم تير 1384 به ثمر نشست.
پس سوم تير يك جشنواره بازگشت همه جانبه به انقلاب اسيلامي بود چنانچه در انقلاب اسلامي چرخش بنيادين ملي روبه انقلاب نبوي شكل گرفت. بازخواني ماهيت اين بازگشت – بخوانيد توبه ملي- هماره مفيد و راهگشا خواهد بود. بازگشت به خدمت در سياست، به عدالت در اقتصاد، به حقيقت در فرهنگ، به مردم در مديريت، به عزت در عرصه بين‌الملل و نهايتا جماعت در ارتباطات.
مقاله پيش رو با تمركز بر بازگشت به جماعت در ارتباطات ملي ايرانيان قصد دارد به توضيح مكانيزم ارتباطات رهايي بخش سوم تير بپردازد. بررسي ارتباطات سوم تير در اين مقاله محدود به يكي از زيربخش‌هاي مهم اين ارتباطات با عنوان «تبليغات سياسي طرفداران دكتر احمدي نژاد» خواهد بود چرا كه سخن جامع از انواع ارتباطات در دوران انتخابات رياست جمهوري نهم در مجال نيست. يكي از اهداف بازخواني تبليغات سياسي طرفداران رئيس جمهور در سوم تير مي‌تواند به كارگيري خودآگاه و مستمر اين سيستم جهت زنده نگاه داشتن بيش از پيش فرهنگ بازگشت پيش گفته باشد.
در اين مطالعه موردي سعي خواهيم داشت به اثبات يكي از ويژگي‌هاي فرهنگي- ارتباطي مهم ايران كه نقش برجسته‌اي در تكوين هويت ملي ايرانيان داشته است بپردازيم. اين ويژگي را «جماعتي بودن ارتباطات اجتماعي ايرانيان» مي‌ناميم غرض تبيين اين نكته است كه ايرانيان چگونه در برخي برهه‌هاي تاريخي حساس خود كه با دوراهي‌هاي سرنوشت ساز تصميم‌گيري براي آينده مواجه مي‌شوند، ناگهان يك «جماعت متحد ملي» تبديل مي‌كردند كه عليرغم وسعت و تكثر بسيار، ساختار و كاركردي مشابه يك گروه كوچك پيدا مي‌كند كه گويا كه اعضاي آن سالهاست يكديگر را مي‌شناسند با هم تعامل داشته‌اند؛ هدف و دغدغه كاملا مشخص و مشتركي را پي مي‌گيرند و از قدرت سازماندهي و بسيج بسيار بالايي برخوردارند. چنين پديده‌اي را مي‌توان ملت به مثابه جماعت ناميد.
جماعت پديده‌اي كاملا در مقابل «توده» (MASS) توده جمعيتي انبوه ولي بدون ساختار، جدا از هم، غريبه نسبت به يكديگر و بسيار سيال و بدون شكل است. در توده ارتباطات ميان فردي به حداقل مي‌رسد لذا تاثير گذاري رسانه‌ها در آن بسيار است. بنابراين دولتها و قدرتها براي اينكه بتوانند به ملت و جامعه خود جهت دهند چاره‌اي جز دامن زدن به توده گرايي ندارند. آنها هميشه به جمعيت‌هاي انبوه ولي خنثي و بدون ارتباط دلبسته و علاقه‌مند به ارتباط جمعي به بهترين ساز و كار بسيج و سازماندهي ملي تبديل شده‌اند.
شايد امروزه حتي در ملل شرقي و حتي ملت‌هاي فعال و زنده، مثل آنچه در آمريكاي لاتين مشاهده مي‌شود، امكان پيوند دادن بدنه‌هاي عظيم جمعيتي در راستاي اهداف بومي و ميهني بدون استفاده همه جانبه از رسانه‌ها بسيار دشوار و حتي غير ممكن باشد. اين در حالي است كه ايران تنها كشوري كه در سي سال اخير بدون نگاه به رسانه‌هاي مدرن، در چند واقعه مهم، ملت آن ناگهان به جماعت تبديل شده است. نمونه بارز و برجسته‌ اين پديده منحصر به فرد در انقلاب اسلامي 1357 ايران رخ داد وقتي كه پيوند جماعتي سنتي، ارتباطات چهره به چهره مردمي و روابط خانوادگي گسترده ايراني بدون تقريبا هيچ اتكا قابل اعتناي به رسانه‌هاي مدرن جمعي توانست نظام با سابقه‌اي را پس بزند و آرمان خود را به كرسي نشاند. اين پديده ارتباطي تا مدتها به عنوان يكي از وجوه تمايز ارتباطات اجتماعي ايرانيان با ساير ملل، مورد توجه محافل آكادميك جهاني قرار گرفته بود. بعدها ماندگار شدن راهپيمايي‌هاي ايرانيان كه به صورت ميليوني و مكرر در طول هر سال در اين كشور برگزار مي‌شد و پديده‌هايي نظير «بسيج» و «بسيجي» اين وجه ارتباطات فرهنگي ايرانيان را برجسته مي‌كرد.
اما آنچه كه در سالهاي اخير يكبار ديگر پرونده مذكور را گشود اتفاق مهم انتخابات رياست جمهوري سوم تير 1384 بود. تقابل‌هاي گفتماني در اين انتخابات، شيوه‌هاي ارتباطي- تبليغاتي دو طرف سياسي، ويژگي‌هاي طرفداران كانديداهاي نهايي در مرحله دوم، اقتصاد سياسي انتخابات، نتيجه شگفتي آفرين آن، بروز و ظهور پتانسيل ارتباطات غيررسانه‌اي ايرانيان، فعال شدن كانونهاي ارتباطات سنتي (مساجد/خانواده‌ها/هيات‌هاي مذهبي و ...) همه و همه رويدادهاي انقلاب اسلامي 57 دفاع مقدس، بسيج ملي و ... و هم از لحاظ نسبت نزديكتر آن به حوزه ارتباطات و تبليغات سياسي حايز اهميت است. تجربيات تاريخي نشان مي‌دهد هركس، گروه يا پاراديم در داخل ايران كه به اصالت‌هاي فرهنگي و هويتي ايران مثل استقلال، عدالت، مهرباني و مردم داري وفاداري بيشتري داشته باشد مكانيزم ارتباطات اجتماعي در سطح ملي در اختيار او قرار خواهد گرفت.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید