فلسفه چيست؟ (1)
الف) كلمهي فلسفه :
1) ريشهي يوناني دارد.
2) معرَّب (ترجمه شده به عربي) كلمهي فيلوسوفياست.
3) معناي اوليهي آن دوستداري دانايي فيلو : دوستداري سوفيا : دانايي
4) معناي امروزي آن دانش است.
ب) كلمهي فيلسوف:
1)ريشهي يوناني دارد.
2) معرَّب كلمهي فيلوسوفوس است.
3) معناي اوليهي آن دوستدار دانايي است. فيلو : دوستدار سوفوس : دانايي
4) معناي امروزي آن دانشمند است.
5) اولين كسي كه خود را فيلوسوفوس ناميد، فيثاغورث بود و افلاطون هم استاد خود سقراط را با اين عنوان
معرفي كرد.
كلمهي سوفيست:
1) كلمهاي يوناني است.
2) معناي اوليهي آن دانشمند است.
3) معناي امروزي آن مغالطهكار است.
4) سوفيستها قبل از سقراط پديد آمدند.
5) اعتقاد سوفيستها دربارهي حقيقت: آنها مقياس و ملاك حقيقت را ادراك (حسي) انسان ميدانستند و براي حقيقت و واقعيت ارزش و اعتباري جدا از ادراك آدمي قائل نبودند.
6) روش سوفيستها استفاده از مغالطه در استدلالهايشان بود.
7) مغالطه: به كار بردن استدلالهايي كه به ظاهر درست است اما در واقع غلط ميباشد. لفظ «سفسطه» كه
معرَّب «سوفيست» است به معناي «مغالطهكاري» ميباشد.
مثال براي مغالطه : 1- هركس مسلمان باشد دروغ نميگويد. پس هر كس دروغ نگويد، مسلمان است.
2- امروز نوجواني كه از مدرسه اخراج شده بود، به جرم سرقت دستگير شد. همه جوانان و نوجواناني كه نتوانند درس بخوانند به فساد و جنايت كشيده ميشوند.
3- اسلام سفارش فراوان كرده است كه در عروسي وليمه داده شود. خانواده داماد هم استطاعت مالي دارند. بنابراين در شب مراسم خوب است پنج نوع غذا، چند نوع نوشيدني و انواع سالاد و دسر سفارش داد.
الف) كلمهي فلسفه :
1) ريشهي يوناني دارد.
2) معرَّب (ترجمه شده به عربي) كلمهي فيلوسوفياست.
3) معناي اوليهي آن دوستداري دانايي فيلو : دوستداري سوفيا : دانايي
4) معناي امروزي آن دانش است.
ب) كلمهي فيلسوف:
1)ريشهي يوناني دارد.
2) معرَّب كلمهي فيلوسوفوس است.
3) معناي اوليهي آن دوستدار دانايي است. فيلو : دوستدار سوفوس : دانايي
4) معناي امروزي آن دانشمند است.
5) اولين كسي كه خود را فيلوسوفوس ناميد، فيثاغورث بود و افلاطون هم استاد خود سقراط را با اين عنوان
معرفي كرد.
كلمهي سوفيست:
1) كلمهاي يوناني است.
2) معناي اوليهي آن دانشمند است.
3) معناي امروزي آن مغالطهكار است.
4) سوفيستها قبل از سقراط پديد آمدند.
5) اعتقاد سوفيستها دربارهي حقيقت: آنها مقياس و ملاك حقيقت را ادراك (حسي) انسان ميدانستند و براي حقيقت و واقعيت ارزش و اعتباري جدا از ادراك آدمي قائل نبودند.
6) روش سوفيستها استفاده از مغالطه در استدلالهايشان بود.
7) مغالطه: به كار بردن استدلالهايي كه به ظاهر درست است اما در واقع غلط ميباشد. لفظ «سفسطه» كه
معرَّب «سوفيست» است به معناي «مغالطهكاري» ميباشد.
مثال براي مغالطه : 1- هركس مسلمان باشد دروغ نميگويد. پس هر كس دروغ نگويد، مسلمان است.
2- امروز نوجواني كه از مدرسه اخراج شده بود، به جرم سرقت دستگير شد. همه جوانان و نوجواناني كه نتوانند درس بخوانند به فساد و جنايت كشيده ميشوند.
3- اسلام سفارش فراوان كرده است كه در عروسي وليمه داده شود. خانواده داماد هم استطاعت مالي دارند. بنابراين در شب مراسم خوب است پنج نوع غذا، چند نوع نوشيدني و انواع سالاد و دسر سفارش داد.