لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
در تعريفي كه سازمان جهاني بهداشت در 1981 براي سلامت روان ارائه كرد، سلامت روان ديگر محدود به موضوعات جسمي نبود. ضمناً اهداف تأمين سلامت روان هم موضوعاتي بودند جمعي كه عدالت و حفظ مساوات اجتماعي در آن لحاظ شده بود. استفاده از اين تعريف مزايايي داشت. در آن، شبكههاي پيچيدة ارتباطي انساني بهعنوان تعيينكنندههاي سلامت روان در نظر گرفته ميشدند و تأثير اين شبكهها در روابط فردي، ارتباطات اجتماعي و خانوادگي با جامعه و محيط مورد توجه قرار گرفت و سلامت روان ديگر موضوعي صرفاً فردي نبود. امروزه تأثير مؤلفههاي اجتماعي مختلف ازجمله جنسيت حتي بر وضعيتهاي زيستشناختي و جسمي انكارناپذيرند و ديگر بر متخصصان عرصة سلامت پوشيده نيست كه عوامل اجتماعي نقش تعيينكنندهاي بر سلامت روان انسانها دارند
هرچند كه در اين تعاريف به موضوع جنسيت توجه نشده است، تفاوتهاي جنسيتي در وضعيت سلامت روان مؤثرند. سادهترين اين تفاوتها كه مربوط به حوزة پزشكي ميشود تفاوت در ابتلا به بيماريهاست . زنان بيشتر از مردان به برخي از بيماريها مبتلا ميشوند. شيوع بيشتر افسردگي و اختلالات اضطرابي در زنان و، اختلالات شخصيتي در مردان كه امروزه ثابت شده است گواهي بر اين مدعاست. با وجود اين، موقعيت اجتماعي زنان ، قدرت كمتر آنها براي تصميمگيري ، دسترسي نامناسب آنها به منابع اقتصادي و ضروريات زندگي، و تبعيضهاي اجتماعي اعمالشده در جوامع در برخورداري زنان از خدمات بهداشت روان، ترس زنان و دختران از انگ بيماري رواني و در نتيجه مراجعة كمترشان به روانپزشك، و تفكر مالكانة مردان نسبت به زنان (صاحبان قدرت مايملك خود را بيعيب و نقص ميخواهند) سلامت روان زنان را به خطر مياندازد.
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
در تعريفي كه سازمان جهاني بهداشت در 1981 براي سلامت روان ارائه كرد، سلامت روان ديگر محدود به موضوعات جسمي نبود. ضمناً اهداف تأمين سلامت روان هم موضوعاتي بودند جمعي كه عدالت و حفظ مساوات اجتماعي در آن لحاظ شده بود. استفاده از اين تعريف مزايايي داشت. در آن، شبكههاي پيچيدة ارتباطي انساني بهعنوان تعيينكنندههاي سلامت روان در نظر گرفته ميشدند و تأثير اين شبكهها در روابط فردي، ارتباطات اجتماعي و خانوادگي با جامعه و محيط مورد توجه قرار گرفت و سلامت روان ديگر موضوعي صرفاً فردي نبود. امروزه تأثير مؤلفههاي اجتماعي مختلف ازجمله جنسيت حتي بر وضعيتهاي زيستشناختي و جسمي انكارناپذيرند و ديگر بر متخصصان عرصة سلامت پوشيده نيست كه عوامل اجتماعي نقش تعيينكنندهاي بر سلامت روان انسانها دارند
هرچند كه در اين تعاريف به موضوع جنسيت توجه نشده است، تفاوتهاي جنسيتي در وضعيت سلامت روان مؤثرند. سادهترين اين تفاوتها كه مربوط به حوزة پزشكي ميشود تفاوت در ابتلا به بيماريهاست . زنان بيشتر از مردان به برخي از بيماريها مبتلا ميشوند. شيوع بيشتر افسردگي و اختلالات اضطرابي در زنان و، اختلالات شخصيتي در مردان كه امروزه ثابت شده است گواهي بر اين مدعاست. با وجود اين، موقعيت اجتماعي زنان ، قدرت كمتر آنها براي تصميمگيري ، دسترسي نامناسب آنها به منابع اقتصادي و ضروريات زندگي، و تبعيضهاي اجتماعي اعمالشده در جوامع در برخورداري زنان از خدمات بهداشت روان، ترس زنان و دختران از انگ بيماري رواني و در نتيجه مراجعة كمترشان به روانپزشك، و تفكر مالكانة مردان نسبت به زنان (صاحبان قدرت مايملك خود را بيعيب و نقص ميخواهند) سلامت روان زنان را به خطر مياندازد.