بررسي عملكرد سياستهاي حمايتي دولت در بخش كشاورزي ايران/ بخش نخست
موضوع: عمومي
خلاصه: اشاره: سياستهاي حمايتي در بخش كشاورزي از اهميت و جايگاهي راهبردي در فرآيند سياستگذاري توسعهي كشاورزي كشورهاي توسعهيافته برخوردار است، نظريه پردازان مختلف براي توجيه اين حمايتها، استدلالهاي مختلفي ارائه ميكنند، اما آنچه كه در عمل روشن است، وجود بستههاي سياستي پيچيده و قدرتمند در كشورهاي توسعه يافته براي حمايت از بخش كشاورزي و غفلت كشورهاي توسعه نايافته و برخي از كشورهاي در حال توسعه از اهميت اين سياستهاست. در مادهي 6 سياستهاي كلان نظام در بخش كشاورزي آمده است: ماده 6- گسترش زيرساختها،
واژگان:
نرخ حمايت اسمي(NRP):
براي اندازه گيري اثر مداخله دولت بر قيمت هاي داخلي و کنترل قيمت توليدکننده، ازمعيار نرخ حمايت اسمي استفاده مي شود. اين نرخ تفاوت بين قيمت هاي توليد کننده را نسبت به معادل قيمت مرزي کالاي مورد نظر به پول داخلي اندازه گيري مي کند. اگر NRP مثبت باشد، نشان دهندهي اين است كه به كالاي مورد نظر يارانه پرداخت ميگردد يا به عبارتي از آن حمايت ميشود و اگر منفي باشد به معناي آن است كه از كالاي مورد نظر ماليات گرفته ميشود و به عبارتي تحت حمايت قرار ندارد.
نرخ حمايت ضمني(*NRP):
در محاسبه نرخ حمايت اسمي، براي تبديل قيمتهاي مرزي به معادل قيمت مرزي از نرخ ارز رسمي استفاده مي شود. و چون استفاده از چنين نرخ ارزي، محدوديت هايي را به ويژه در دورههاي نرخ ارز ثابت ايجاد مي کند. براي نمونه زماني که تورم کشوربالاتر از سطح تورم جهاني باشد، قيمت توليدکننده در داخل درمقايسه با قيمتهاي جهاني، در نرخ اسمي بالاتري درحال افزايش خواهد بود. لذا نتايج ناشي از محاسبه نرخهاي حمايت ممکن است يارانه بيشتري ( يا ماليات کمتري) را از حالتي که در شرايط واقعي وجود ميداشت، نشان دهد. بنابراين مناسبتراين است که علاوه بر محاسبهي نرخ حمايت اسمي يک نرخ حمايت ضمني نيز که درآن به جاي نرخ ارز رسمي از نرخ ارز واقعي براي تبديل قيمتهاي مرزي استفاده ميشود.
نرخ حمايت موثر(ERP):
نرخ حمايت اسمي فقط با توجه به بازار محصول به دست مي آيد و اثر اعمال محدوديتهاي تجاري و يا پرداخت يارانه و يا وضع ماليات بر نهادههاي مورداستفاده در توليد کالاي مورد نظر را نشان نمي دهد، درحاليکه بخشي از مداخلات دولت ازطريق پرداخت يارانه و يا وضع ماليات و حقوق گمرکي بر روي نهاده هاي مورد استفاده در توليد کالا اعمال مي شود. بنابراين تعرفه ها و سياست هاي مداخله دولت در قيمت گذاري نه تنها قيمتهاي بازاري محصولات نهايي را تحت تأثير قرار مي دهد، بلکه ممکن است قيمت نهادههاي اوليه و واسطهاي مورد استفاده در فرايند توليد را نيز تغيير دهد. اين امر به نوبه خود تغييراتي را در ارزش افزوده ايجاد مي کند که نرخ حمايت اسمي آن را نشان نمي دهد. لذا نرخ حمايت مؤثر، معيار مناسبي براي اندازه گيري اين اثرات است. به عبارتي، نرخ حمايت مؤثر تفاوت بين ارزش افزوده يک کالا و يا يک فعاليت را در قيمت هاي داخلي و قيمت هاي جهاني اندازه گيري مي کند.
مقدمه:
سياستهاي بنيادي اقتصادي هر کشوري با توجه به شرايط وامکانات، متضمن ميزان رشد و توسعه آن کشوراست. دو سياست بنيادين حمايت گرايي و درمقابل آن آزادسازي اقتصادي به عنوان دو راهبرد اساسي در اتخاذ سياست توسعه اقتصادي مطرح مي باشند که با گذشت سالهاي زيادي ازعمرعلم اقتصاد، اقتصاددانان هنوزبه اجماعي کلي درمورد انتخاب يکي از اين سياستها به عنوان سياست ارجح در توسعه اقتصادي دست نيافته اند. اين درحالي است که در دهههاي اخير کشورهاي توسعه يافته در ادامه مسير توسعه خود، جايگزيني تدريجي راهبرد آزادسازي اقتصادي و تجاري را با راهبرد حمايت گرايي سر لوحه کار خود قرار داده اند و اين انتخاب را به ديگر کشورها نيز توصيه مي کنند، اما هنوز تغيير چشمگيري دراين مورد به ويژه در بخش کشاورزي مشاهده نشده است.
بخش کشاورزي بنا به ويژگيهاي خاص اقتصادي، اجتماعي و سياسي همواره از حمايت گرايي هاي گسترده برخورداربوده است. مجموعهي اين ويژگيها و حمايتهاي گسترده باعث شده است بخش کشاورزي مدتها از مباحث گات کنار گذاشته شود، زيرا حساسيتهاي موجود در بخش کشاورزي از ابتدا رفتار ويژه اي را مي طلبيد. سياستهاي حمايتي در بخش کشاورزي در کشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه نيز متفاوت بوده است،
موضوع: عمومي
خلاصه: اشاره: سياستهاي حمايتي در بخش كشاورزي از اهميت و جايگاهي راهبردي در فرآيند سياستگذاري توسعهي كشاورزي كشورهاي توسعهيافته برخوردار است، نظريه پردازان مختلف براي توجيه اين حمايتها، استدلالهاي مختلفي ارائه ميكنند، اما آنچه كه در عمل روشن است، وجود بستههاي سياستي پيچيده و قدرتمند در كشورهاي توسعه يافته براي حمايت از بخش كشاورزي و غفلت كشورهاي توسعه نايافته و برخي از كشورهاي در حال توسعه از اهميت اين سياستهاست. در مادهي 6 سياستهاي كلان نظام در بخش كشاورزي آمده است: ماده 6- گسترش زيرساختها،
واژگان:
نرخ حمايت اسمي(NRP):
براي اندازه گيري اثر مداخله دولت بر قيمت هاي داخلي و کنترل قيمت توليدکننده، ازمعيار نرخ حمايت اسمي استفاده مي شود. اين نرخ تفاوت بين قيمت هاي توليد کننده را نسبت به معادل قيمت مرزي کالاي مورد نظر به پول داخلي اندازه گيري مي کند. اگر NRP مثبت باشد، نشان دهندهي اين است كه به كالاي مورد نظر يارانه پرداخت ميگردد يا به عبارتي از آن حمايت ميشود و اگر منفي باشد به معناي آن است كه از كالاي مورد نظر ماليات گرفته ميشود و به عبارتي تحت حمايت قرار ندارد.
نرخ حمايت ضمني(*NRP):
در محاسبه نرخ حمايت اسمي، براي تبديل قيمتهاي مرزي به معادل قيمت مرزي از نرخ ارز رسمي استفاده مي شود. و چون استفاده از چنين نرخ ارزي، محدوديت هايي را به ويژه در دورههاي نرخ ارز ثابت ايجاد مي کند. براي نمونه زماني که تورم کشوربالاتر از سطح تورم جهاني باشد، قيمت توليدکننده در داخل درمقايسه با قيمتهاي جهاني، در نرخ اسمي بالاتري درحال افزايش خواهد بود. لذا نتايج ناشي از محاسبه نرخهاي حمايت ممکن است يارانه بيشتري ( يا ماليات کمتري) را از حالتي که در شرايط واقعي وجود ميداشت، نشان دهد. بنابراين مناسبتراين است که علاوه بر محاسبهي نرخ حمايت اسمي يک نرخ حمايت ضمني نيز که درآن به جاي نرخ ارز رسمي از نرخ ارز واقعي براي تبديل قيمتهاي مرزي استفاده ميشود.
نرخ حمايت موثر(ERP):
نرخ حمايت اسمي فقط با توجه به بازار محصول به دست مي آيد و اثر اعمال محدوديتهاي تجاري و يا پرداخت يارانه و يا وضع ماليات بر نهادههاي مورداستفاده در توليد کالاي مورد نظر را نشان نمي دهد، درحاليکه بخشي از مداخلات دولت ازطريق پرداخت يارانه و يا وضع ماليات و حقوق گمرکي بر روي نهاده هاي مورد استفاده در توليد کالا اعمال مي شود. بنابراين تعرفه ها و سياست هاي مداخله دولت در قيمت گذاري نه تنها قيمتهاي بازاري محصولات نهايي را تحت تأثير قرار مي دهد، بلکه ممکن است قيمت نهادههاي اوليه و واسطهاي مورد استفاده در فرايند توليد را نيز تغيير دهد. اين امر به نوبه خود تغييراتي را در ارزش افزوده ايجاد مي کند که نرخ حمايت اسمي آن را نشان نمي دهد. لذا نرخ حمايت مؤثر، معيار مناسبي براي اندازه گيري اين اثرات است. به عبارتي، نرخ حمايت مؤثر تفاوت بين ارزش افزوده يک کالا و يا يک فعاليت را در قيمت هاي داخلي و قيمت هاي جهاني اندازه گيري مي کند.
مقدمه:
سياستهاي بنيادي اقتصادي هر کشوري با توجه به شرايط وامکانات، متضمن ميزان رشد و توسعه آن کشوراست. دو سياست بنيادين حمايت گرايي و درمقابل آن آزادسازي اقتصادي به عنوان دو راهبرد اساسي در اتخاذ سياست توسعه اقتصادي مطرح مي باشند که با گذشت سالهاي زيادي ازعمرعلم اقتصاد، اقتصاددانان هنوزبه اجماعي کلي درمورد انتخاب يکي از اين سياستها به عنوان سياست ارجح در توسعه اقتصادي دست نيافته اند. اين درحالي است که در دهههاي اخير کشورهاي توسعه يافته در ادامه مسير توسعه خود، جايگزيني تدريجي راهبرد آزادسازي اقتصادي و تجاري را با راهبرد حمايت گرايي سر لوحه کار خود قرار داده اند و اين انتخاب را به ديگر کشورها نيز توصيه مي کنند، اما هنوز تغيير چشمگيري دراين مورد به ويژه در بخش کشاورزي مشاهده نشده است.
بخش کشاورزي بنا به ويژگيهاي خاص اقتصادي، اجتماعي و سياسي همواره از حمايت گرايي هاي گسترده برخورداربوده است. مجموعهي اين ويژگيها و حمايتهاي گسترده باعث شده است بخش کشاورزي مدتها از مباحث گات کنار گذاشته شود، زيرا حساسيتهاي موجود در بخش کشاورزي از ابتدا رفتار ويژه اي را مي طلبيد. سياستهاي حمايتي در بخش کشاورزي در کشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه نيز متفاوت بوده است،
ینک دانلود و خرید پایین توضیحات:
*دسته بندی :ورد
*نوع فایل : doc ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
*تعداد صفحه12 صفحه