چهار چوب نظري بررسي نقش دولت در زمينه سازي توسعه فن آوري اطلاعاتي با مطالعه موردي

چهار چوب نظري بررسي نقش دولت در زمينه سازي توسعه فن آوري اطلاعاتي با مطالعه موردي
مفهوم توسعه يكي از مفاهيمي است كه بيشترين بحث و جدال را در متون علوم سياسي و اقتصادي پديد آورده است . فقط زماني مي توان به طرح راهبردهاي خاص توسعه يا انتقاد از آنها پرداخت كه مفهوم توسعه با دقت ، مشخص ، وتعريف گردد فقط دراين زمان است كه مي توان فوايد و نقايص بينشها و نظريات توسعه را بررسي كرد .
ا ز يك ديدگاه مي توان نظريات موجود در زمينه ها ي رشد و توسعه را به دو دوسته كلي تقسيم نمود ، دسته اول نظريات توسعه گرايي (كميت گرا ) و دسته ديگر نظريات وابستگي ( كيفيت گرا ) مي باشند كه در ذيل به اختصار به شرح آنها مي پردازيم .
الف-1-: نظريات توسعه ( رهيافت نوسازي )
جوهر اصلي توسعه گرايي اين است كه روند هاي طبيعي اقتصاد بطور عادي باعث رشد و توسعه در اغلب كشور ها مي گردد ، بشرط آنكه موانع ذاتي اجتماعي و سياسي در جوامع سنتي از ميان بر داشته شود ." اقتصاد جهاني عامل مهمي در امر توسعه اقتصادي است، به در جه اي كه ارتباط ميان جهان صنعتي و جهان سوم افزايش يابد .جهان سوم ، بهره بيشتري در توسعه ساختاري و رفاهي خواهد برد. اين نظريه مهمترين عامل توسعه را سازماندهي و بازدهي اقتصاد داخلي با تاكيد بر نقش محوري دولت مي داند.(1)
تئوريهاي رشد اقتصادي در اولين دهه بعد از جنگ جهاني دوم الگوي غالب تئوريهاي توسعه به شمار مي رفت ، پس از دهه 60 تئوري نوسازي جايگزين تئوري رشد گرديد . اين تئوري از كيفيت كاملا" متفاوتي بر خوردار بود چرا كه فرايند نوسازي در غرب در صدد تدوين تئوري اي بود كه بتواند رشد اقتصادي راهميشه با ساير ابعاد اجتماعي و فرهنگي به مطالعه بكشد.(2)

1- محمود،سريع القلم ، توسعه جهان سوم نظام بين الملل ،چاپ سوم ،تهران:نشر سفير، 1375،صص 21-20
2-تودارو ،مايكل ،توسعه اقتصادي در جهان سوم ،ترجمه غلامعلي فر جانري ،چاپ دوم ،تهران :سازمان برنامه و بودجه ‘1366 ،ص 116
نظريات نوسازي كه ريشه در تفكرات محققات غربي دارد ، به تكامل خطي جوامع جهان سوم و نيز به عوامل دروني توسعه اعتقاد دارند . بر حسب تئوريهاي نوسازي ، فرايند توسعه چونان مسير واحدي است كه كه تمامي كشور ها دير يا زوداز آن گذر خواهند كرد.
بعنوان مثال: نظريه تراوشگرايي معتقد است كه كشور هاي جهان سوم فاقد عناصر و خصوصيات توسعه هستند ، از اين رو در واقع توسعه كشور هاي عقب مانده نتيجه تراوش عناصر و ارزشهاي دموكراتيك ، نهاد هاي فرهنگي ، سرمايه و تكنولوژي غربي به اين كشور ها مي باشد (1) در اين رابطه بر خي بر تراوش دانش ، مهارت ، سازمان ، تكنولوژي و سرمايه بعنوان عامل اصلي توسعه تاكيد مي ورزند.(2)
از لحاظ اقتصادي رهيافت مدرنيزاسيون بر پايه مفروضات نئوكلاسيك قرار دارد كه مي گويد ، اقتصاد بازار آزاد، چه داخلي و چه بين المللي و روح عملكرد اقتصادي موجب رشد و بخصوص شالوده ريزي خيز اقتصادي است (3)
بدهي است كه بازارهاي اقتصادي در خلاْ عمل نمي كنند از اينرو ، تئوري مدرنيزاسيون بر دگروني ارزشهاي شالوده اي اجتماعي و فرهنگي يك ملت از سنتي به مدرن به عنوان عامل اصلي در تسهيل خيز اقتصادي متمركز است .(4)
در مورد قلمرو سياسي نظريه پردازان توسعه گرا ابتدابر دموكراتيزه كردن به عنوان وسيله اي براي قطع يد قدرت نحبگان سنتي تكيه مي كردند(5) اما بعدا بر نهادي كردن سياست يا توانايي دولت درنيل به مقاصد عمومي و كنترل بي ثباتي سياسي تاكيد ورزيدند(6)
با هانيتگتون نگرش نهاد مجددا" به عنوان موضوع اصلي تحليل سياسي و متغير عمده تمامي مطالعات مربوط به دگرگوني مطرح مي شود ، وي نهادينه كردن را معيار منحصر بفرد توسعه سياسي دانسته است (7)
چهار چوب نظري بررسي نقش دولت در زمينه سازي توسعه فن آوري اطلاعاتي با مطالعه موردي
چهار چوب نظري بررسي نقش دولت در زمينه سازي توسعه فن آوري اطلاعاتي با مطالعه موردي

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید