اداب و رسوم معیشت در عصر عباسی

اداب و رسوم معیشت در عصر عباسی
سلسله عباسیان (132-652 هـ . ق /750 -1258 م) پس از چند دهه که از استقرار ان در عراق سپری شد به قدرت بزرگی تبدیل شد بغداد پایتخت این سرزمین که رسماً به شهر صلح (مدینهالسلام) مشهور است، به فرمان دومین خلیفه عباسی منصور (حک 136- 158 هـ . ق)در سال 144 قمری ساخته و دیری نپایید که قلب تمدن جهانی شد. بعدها، در زمان خلافت پر درخشش خلیفه هارون الرشید صحنه داستان مشهور هزار و یک شب شمرده شد.
عباسیان پس از پیروزی، خواسته های عامه مردم را تا حدودی براورده ساختند و بدین وسیله افکار عمومی را تا حدودی قانع کردند و مردم بر خلاف امویان، عباسیان را پذیرفته شدند هر چند انها نیز در عمل اجازه می دادند کارها بر روال طبیعی خویش جریان یابد و حتی خودشان بسیاری از الزامات مربوط به دین از جمله شرابخواری را نادیده می گرفتند. المعتمد خود نمونه ای از این خلفا بود که در نهایت، قربانی لاقیدی و افراط در شرابخواری خود گردید و جان خود را بر سر این کار نهاد.
در این دوره دستگاه خلافت عباسی به طور بارزی رنگ ایرانی داشت. عباسیان تنها به اخذ و تقلید بعضی اداب و رسوم ایران اکتفا نکردند بلکه خود را در انگیزه، تسلیم نفوذ تمدن و فرهنگ ایرانی نمودند.
هنگام نوروز به سلام می نشستند و شاعران انها را بدان روز تهنیت می گفتند، جشن سده و مهرگان نیز به همین شکل مورد توجه انها قرار می گرفت .
هر طایفه ای لباس و کلاه خاص داشت قضات قلنسوه (کلاه ایرانی) داشتند . اگر چه ان قسمت از عادات و اخلاق و سنت عرب که به مزاق ایرانیان مفید و گوارا امد در قبول ان هیچگونه مضایقه ای ننمودند. اما باید در نظر داشت که اعراب مسلمان از نفوذ علمی و معنوی ایرانیان بر کنار نمانده بسیاری از کلمات فارسی و افکار فلسفی و عقاید و رسوم باستانی مردم این کشور میان قبایل مختلف عرب رسوخ نمود. حضور برامکه در دربار هارون در همه قسمتها از جمله اشپزخانه قصرهای سلطنتی تاثیر بخشید و به جای شوربا و گوشت گوسفند و بزغاله بریان و پلوی چرب و پر روغن عربی، پختن اغذیه به سبک ایرانیان و رومیان پیش از اسلام متداول شد. غذاهای شاهانه در دوران ساسانیان عبارت بود از: خورش شاهی «مرکب از گوشت گرم و سرد و برنج فسرده و مرغان مسمن و خبیص و طبرزد» و خورش خراسانی که از گوشت کباب شده به سیخ و گوشت پخته شده در دیگ و کره و عصارات دیگر ترکیب می یافت و دیگر، خوراک رومی که گاه با شیر و شکر و گاه با تخم مرغ و عسل و گاه برنج با کره و شیر ساخته می شد. از دیگر خورشها، خورش دهقانی بود که از گوشت گوسفند نمکسود و نارسود(گوشتی که در رب انار بخوابانند) و تخم مرغ پخته می شد. وقتی طباخان ایرانی شروع به طبخ غذا برای هارون کردند خلیفه جوان از تعداد و تنوع غذاهای ایرانی شگفت زده شد. در دوران 23 ساله خلافت هارون و پس از وی در زمان خلفای بعدی فن طباخی در سرزمینهای عباسی به اوج خود رسید.برخی از غذاهایی که از ایران به سرزمینهای عربی برده شده به این نام است: اسفناج (اسفناجیه)، اسپرگت (اسفرجات)، خورش فستقیه، گوشت بریده نیمه خام شبیه کالباس (خامیزک)، خوراک کباب از گوشت کوفته (طباهج)، ماست اب چکیده در امیخته با سبزی خشک (شیرازیه)، شوربا (شورباج)، ریباسیه، باذنجان بورانی، کباب طنجه (جذانج)، سکباج (اش سرکه)، سنبوسه (سنبوسنج)، پالوده (فالوذج)، کاک یا کیک (کعک)، رشته(رشدیه)، خوراک رازانه (زینج)، خورش بادام (لوزینج)، خورش فندق (فندقیه)، رودک یا مرغ بریانی (روذق)، خوراک سماق (سماقیه)، نان گردک یا کلفت گرد (جرذق)، اش دوغ (دوغباج) و... الات و ادوات طبخ غذا که در جزیرهالعرب بسیار ساده بود به تدریج طول و تفصیل قابل ملاحظه ای یافت کلماتی مانند ابریج(ابریق-ابریک)، خوان، طابق (تابه)، یقان (دیگان)، صوبچ (چوبکی که نان و کلوچه را با ان پهن می کردند)، طرجهاره (درگهاره = کاسه بزرگ)، خاشوره (پاشوره)، صینی (سینی)، برسه (دیگ سنگی)، باطیه (بادیه)، کاس (کاسه)، صاغر (ساغر)، طبخز (دیگ - تغار)، بستوق (بستو)، ابخانه (تغار خمیرگیری)، طبست (تشت)، طستخان و...
پس از مدتی از دوره معتصم ترکان وارد جایگاه خلافت شدند و اعراب از جهت اداب و رسوم و شرایط اجتماعی تحت تاثیر ترکان قرار گرفتند. مادران و همسران برخی از خلفاء غیر عرب بودند (ترک و رومی و ایرانی) و همین امر در نفوذ اراء و نظرات ان اقوام در دربار خلافت و یا به طور کلی در جامعه عرب موثر بود. بسیاری از خلیفگان عباسی کنیززاده بودند، مادر منصور یک بربرزاده بود،مادر مامون یک کنیز ایرانی نژاد بود، مادر واثق و مهتدی رومی بود، مادر منتصر دو رگه یونانی حبشی بود، مادر مستعین از نژاد اسلاو بود، مادران مکتفی و مقتدر ترک نژاد بودند، مادر مستضیء ارمنی بود، خیزران مادر هارون کنیزی بیگانه بود و اول زن که به خلافت عباسی نفوذ بسیار به دست اورد هم او بود. ازدواج با کنیزان و برده فروشی، به این اختلاط کمک کرد و خلوص نژادی عرب اهمیت خود را از دست داده نفوذ غیر عربان و دو رگه ها و کنیززادگان فزون شد و جای عربان را گرفتند و خیلی زود اشرافگرایی عرب در قبال گروهی کارمندان مختلط از نژادهای مختلف که در اول بیشترشان ایرانی و بعدها ترک بودند مغلوب شد.
عدم توجه خلفا به اصل و نسب زنانی که می گرفتند باعث ایجاد اختلال در دربار و بین مقامات عالی اداری می شد و هر یک از زنان خلیفه از وابستگان خود حمایت می کرد و تا می توانست در راه ترقیشان می کوشید مثلاً مهدی خلیفه به عامل جرش در مورد اعزام قطریف بن عطا برادر خیزران (مادر موسی و هارون) نامه نوشت. قطریف، غلام (سابق) یکی از اهالی جرش بود که خود را با اجرت نگهبانی تاکستانها باز خرید کرده بود. عامل جرش، قطریف را مورد اکرام قرار داد و با لباس مناسب نزد خلیفه فرستاد، خلیفه وی را منزلت بخشید و پس از چند والی یمن کرد. مقتدر نیز یک دایی رومی به نام غریب داشت که دارای نفوذ فراوان و لقب تشریفاتی امیر بود.
به هر حال از عوامل نفوذ ترکان و ایرانیان به دربار در وهله اول ورود زنان و کنیزان ترک، رومی و ایرانی به حرمسرا و دربار خلفا بود و سپس انتخاب وزراء و کارگزاران ترک و ایرانی بود و همانطور که اشاره شد نفوذ ترکان از زمان معتصم بود، او چون مادرش ترک بود به تقویت ترکها اقدام نمود و انها را در مشاغل مهم اجرایی به کار گرفت و به همان نسبت ایرانیان از مشاغل مهم طرد شدند.
به هر حال این روابط باعث تاثیرات مختلف اجتماعی و فرهنگی شد به طوری که حتی در وضعیت تغذیه خلفا و به تبع ان جامعه اسلامی اثر گذاشت.
پیش از اشاره به گوشه هایی از وضعیت تغذیه برخی از خلفا و امرا و وزراء لازم است مطالبی درباره ایین غذا خوردن با شاهان مطرح نمود: «از حقوق پادشاه این است که اگر با کسی انس گرفت و اظهار محبت نمود می تواند او را به صرف غذا دعوت کند و بر ان شخص لازم است که این دعوت را بپذیرد و
اداب و رسوم معیشت در عصر عباسی
اداب و رسوم معیشت در عصر عباسی

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید