تحقیق رويكرد انگليس به وحدت جامعه اروپا نقش انگليس در فرجام اتحاديه اروپا
چكيـده :
بريتانيا به عنوان يك قدرت بزرگ اروپايي همواره بدين شهرت داشته است كه مخالف تعميق همگرايي در اروپاست . در واقع اين كشور يكي از سرسخت ترين مخالفان تبديل اتحاديه به يك فدراسيون اروپايي بوده است به اعتقاد صاحب نظران ، تنها الزامات اقتصادي بريتانيا را وادار به پيوستن به روند همگرايي در اروپا كرد و روي هم رفته اين شكور در سياست هاي خود به جاي نگاه اروپايي ، نگاهي فراآتلانتيكي دارد . مقاله حاضر تلاش دارد به بررسي نگرش بريتانيا به روند وحدت اروپا و نيز سياست خارجي و امنيتي مشترك اتحاديه اروپا و نيز سياست خارجي و امنيتي مشترك اتحاديه اروپا بپردازد .
كليد واژه ها : بريتانيا ، اتحاديه اروپا ، سياست خارجي و امنيتي مشترك
مقــدمه :
بريتانيا يكي از قدرتهاي بزرگ است كه همواره در تحولات بين المللي نقش مهم و تاثيرگذاري داشته است . با مطرح شدن بحث وحدت اروپا ، موضوع گيري بريتانيا در قبال اين موضوع از اهميت بالايي برخوردار بوده است و به هرحال عضويت بريتانيا يا خارج ماندن اين كشور از فرايند وحدت اروپا براي سال هاي متوالي در كانون مباحث سياسي داخل اين كشور قرار داشت . بريتانيا يكي از كشورهاي مهم در اتحاديه اروپايي است كه در كند كردن سرعت همگرايي در اروپا نقش به سزايي داشته است و همواره يكي از كشورهايي بوده كه با تبديل اين اتحاديه به يك فدراسيون اروپايي مخالفت كرده است . علاوه بر اين ، اين كشور روي خوشي به سياست خارجي و امنيتي مشترك اروپا نشان نداده است . به طور كلي مي توان نگرش بريتانيا به معاهده اتحاديه اروپا را در تعريف بريتانيايي ديپلماسي خلاصه كرد : براي تعريف ديپلماسي به شيوه بريتانيايي ، روايت كم نيست ؛ ولي متداولترين آنها چنين است : نگرشي دراز مدت و صبورانه مبتني بر اين گفته معروف كه « بريتانيا دوست و متحد ندارد ؛ صرفا ًمنافع دارد » رويكرد بريتانيا به اتحاديه اروپا بستگي تام و مطلق به منافع ملي اين كشور دارد . در اين مقاله به بررسي نگرش بريتانيا به وحدت اروپا خواهيم پرداخت .
عضويت بريتانيا در اتحاديه اروپا :
الف ـ از درخواست عضويت تا فروپاشي نظام دو قطبي
رويكرد بريتانيا به وحدت اروپا از ابتداي شكل گيري مباحث در اين مورد در حال تحول و دگرگوني بوده است .
افزايش نقش و اهميت مورد در حال تحول و دگرگوني بوده است . افزايش نقش و اهميت اتحاديه اروپايي باعث شد كه بحث عضويت بريتانيا در اين اتحاديه در محافل داخلي اين كشور مطرح شود . چرچيل ، نخست وزير بريتانيا در زمان جنگ جهاني دوم و سال هاي پس از آن معتقد بود اروپا بايد متحد شود تا بتواند در كنار آمريكا براي نجات اروپاي شرقي از سيطره اتحاد اروپا باقي مي ماند . جانشينان چرچيل براي سال ها به طور جدي به اين مسئله نگاه نكرده اند . از همان سال هاي ابتدايي پس از جنگ جهاني دوم ، كه تلاش براي تحقق ايده اروپاي متحده ، شكل جدي به خود گرفت ،؛ مهمترين انتقاد آنتوني ايدن ، نخست وزير وقت انگليس ، اين بود كه كشورش حاضر نيست در اروپايي كه به صورت فدراسيون اداره مي شود و پول و پارلمان مشترك داشته باشد شركت نمايد . از رو هنگامي كه درماه مه 1950 ميلادي ، شومان ، وزير خارجه فرانسه ، اعلاميه تاسيس جامعه زغال و فولاد اروپا را صادر كرد ، بريتانيا به آن پاسخ منفي داد : يكي از دلايل عدم شركت بريتانيا در اين جامعه اين بود كه شومان ، اين جامعه را اولين گام به سوي تشكيل فدارسيون اروپا علام مي كرد . آنتوني ايدن ، جانشين وينستون چرچيل اروپا اعلام مي كرد . آنتوني ايدن جانشين وينستون چرچيل در فرداي پس از جنگ جهاني دوم ، نسبت به خط مشي جامعه اقتصادي اروپا برخورد بسيار منفي و سختي از خود نشان داد وهرگونه مشاركت انگليسي را در اين جامعه نفي كرد .
چكيـده :
بريتانيا به عنوان يك قدرت بزرگ اروپايي همواره بدين شهرت داشته است كه مخالف تعميق همگرايي در اروپاست . در واقع اين كشور يكي از سرسخت ترين مخالفان تبديل اتحاديه به يك فدراسيون اروپايي بوده است به اعتقاد صاحب نظران ، تنها الزامات اقتصادي بريتانيا را وادار به پيوستن به روند همگرايي در اروپا كرد و روي هم رفته اين شكور در سياست هاي خود به جاي نگاه اروپايي ، نگاهي فراآتلانتيكي دارد . مقاله حاضر تلاش دارد به بررسي نگرش بريتانيا به روند وحدت اروپا و نيز سياست خارجي و امنيتي مشترك اتحاديه اروپا و نيز سياست خارجي و امنيتي مشترك اتحاديه اروپا بپردازد .
كليد واژه ها : بريتانيا ، اتحاديه اروپا ، سياست خارجي و امنيتي مشترك
مقــدمه :
بريتانيا يكي از قدرتهاي بزرگ است كه همواره در تحولات بين المللي نقش مهم و تاثيرگذاري داشته است . با مطرح شدن بحث وحدت اروپا ، موضوع گيري بريتانيا در قبال اين موضوع از اهميت بالايي برخوردار بوده است و به هرحال عضويت بريتانيا يا خارج ماندن اين كشور از فرايند وحدت اروپا براي سال هاي متوالي در كانون مباحث سياسي داخل اين كشور قرار داشت . بريتانيا يكي از كشورهاي مهم در اتحاديه اروپايي است كه در كند كردن سرعت همگرايي در اروپا نقش به سزايي داشته است و همواره يكي از كشورهايي بوده كه با تبديل اين اتحاديه به يك فدراسيون اروپايي مخالفت كرده است . علاوه بر اين ، اين كشور روي خوشي به سياست خارجي و امنيتي مشترك اروپا نشان نداده است . به طور كلي مي توان نگرش بريتانيا به معاهده اتحاديه اروپا را در تعريف بريتانيايي ديپلماسي خلاصه كرد : براي تعريف ديپلماسي به شيوه بريتانيايي ، روايت كم نيست ؛ ولي متداولترين آنها چنين است : نگرشي دراز مدت و صبورانه مبتني بر اين گفته معروف كه « بريتانيا دوست و متحد ندارد ؛ صرفا ًمنافع دارد » رويكرد بريتانيا به اتحاديه اروپا بستگي تام و مطلق به منافع ملي اين كشور دارد . در اين مقاله به بررسي نگرش بريتانيا به وحدت اروپا خواهيم پرداخت .
عضويت بريتانيا در اتحاديه اروپا :
الف ـ از درخواست عضويت تا فروپاشي نظام دو قطبي
رويكرد بريتانيا به وحدت اروپا از ابتداي شكل گيري مباحث در اين مورد در حال تحول و دگرگوني بوده است .
افزايش نقش و اهميت مورد در حال تحول و دگرگوني بوده است . افزايش نقش و اهميت اتحاديه اروپايي باعث شد كه بحث عضويت بريتانيا در اين اتحاديه در محافل داخلي اين كشور مطرح شود . چرچيل ، نخست وزير بريتانيا در زمان جنگ جهاني دوم و سال هاي پس از آن معتقد بود اروپا بايد متحد شود تا بتواند در كنار آمريكا براي نجات اروپاي شرقي از سيطره اتحاد اروپا باقي مي ماند . جانشينان چرچيل براي سال ها به طور جدي به اين مسئله نگاه نكرده اند . از همان سال هاي ابتدايي پس از جنگ جهاني دوم ، كه تلاش براي تحقق ايده اروپاي متحده ، شكل جدي به خود گرفت ،؛ مهمترين انتقاد آنتوني ايدن ، نخست وزير وقت انگليس ، اين بود كه كشورش حاضر نيست در اروپايي كه به صورت فدراسيون اداره مي شود و پول و پارلمان مشترك داشته باشد شركت نمايد . از رو هنگامي كه درماه مه 1950 ميلادي ، شومان ، وزير خارجه فرانسه ، اعلاميه تاسيس جامعه زغال و فولاد اروپا را صادر كرد ، بريتانيا به آن پاسخ منفي داد : يكي از دلايل عدم شركت بريتانيا در اين جامعه اين بود كه شومان ، اين جامعه را اولين گام به سوي تشكيل فدارسيون اروپا علام مي كرد . آنتوني ايدن ، جانشين وينستون چرچيل اروپا اعلام مي كرد . آنتوني ايدن جانشين وينستون چرچيل در فرداي پس از جنگ جهاني دوم ، نسبت به خط مشي جامعه اقتصادي اروپا برخورد بسيار منفي و سختي از خود نشان داد وهرگونه مشاركت انگليسي را در اين جامعه نفي كرد .
تحقیق رويكرد انگليس به وحدت جامعه اروپا نقش انگليس در فرجام اتحاديه اروپا
تحقیق رويكرد انگليس به وحدت جامعه اروپا نقش انگليس در فرجام اتحاديه اروپا