طبیعت در آثار معماری
عناصر طبیعت، سمبل های معماریآنها به ساختن معابدی مبادرت کرده اند که نه تنها به هویت و آمال رفیع خود ، بلکه به نیرو و مسند وجود یک روح و یا یک وجود خداگونه نیز معنا بدهند. مذهب در شکل بسیار اولیه اش حالتی کاربردی داشته و طالب دستاوردهای انتفاعی مانند باروری،باران،آفتاب و گردش فصول بوده است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .pptx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 67 اسلاید
طبیعت در آثار معماری
نقش سمبل های طبیعت و جهان هستی در نگاه فرمال معماران:
طبیعت و آثار طبیعت در طول تاریخ همیشه منبع الهام وسرمشق
خلاقیت های انسان بوده است. طبیعت این معلم بزرگ تاریخ، در
زمینه های مختلف منشا خدماتی برای انسان جست و جوگر و
کنجکاو بوده که زمان آن به قدمت خود تاریخ می رسد و در این
روند انسان بعد از گذر از قهر طبیعت، توانسته است چیرگی های
خود را به او نشان دهد.
اما طبیعت به عنوان منبع و نیروی ارزنده در خدمت انسان
بیش از آنکه به انسان عقل گرا در امور کمی و تکنیکی کمک
کند ، نیاز روحی و احساسی او را برآورده ساخته است.
شعر، ادبیات، هنر، فرهنگ وتمدن انسان های مختلف در
جوامع گوناگون همراه با سنت ها و ارزش های آنان در طول
تاریخ ، همیشه طبیعت را به عنوان نمادی الهام بخش اختیار
کرده است.
معماری به عنوان یک علم و به مثابه یک هنر در طول تاریخ
منشا آثار بسیاری از معماران و دوره های معماری بوده است،
این مبحث سعی در شناسایی و نقش طبیعت در معماری و
آثار معماران از قدیم تا حال دارد و در گذراز موضوع طبیعت
و نقش عوامل طبیعی ومحیطی معماری، باعنایت به
موضوعاتی همچون معماری و سمبل های طبیعت ، احترام به
طبیعت در آثار معماری پیشینیان و معاصران و با توجه به
اینکه مثلث طبیعت ، انسان و اثر معماری ارتباطی همیشگی
بوده است.
حاصل گفتار عمدتاً به این سو برده می شود که استفاده
شکلی و فرمی معماران گذشته و حال در یک اثر معماری
شناخته شود. هر چندکه نقش عوامل طبیعی در ساخت یک
اثر معماری بسیار فراوان هستند اما به این بیشتر توجه
خواهد شد که نقش فرمال طبیعت در معماری و معماران
چیست.
معماری ، رابطه انسان با طبیعت
ساختن برای بشر یک نیاز و یک ضرورت است شاید اولین
نیازی که انسان اولیه در خود احساس کرد، احساس یک
سرپناه بود. در این خصوص ساختن ابتدایی ترین بناها به
یک برنامه ریزی و تصمیم گیری نیاز داشت. معماری اصیل
همان معماری توده ها و به عبارتی معماری مردمی است و
این گاه با معیارهای پیشینیان و گاه با آگاهی شخص سازنده
از شیوه درست انجام کار، بر طبق عرف جامعه اش ، از
پیش تعیین شده اند
اما نیاز انسان به اینکه از ساختمان به عنوان وسیله ای برای
بیان احساسات مشترکش استفاده کند، در یکی از ابتدای ترین
مراحل رشد معماری، منجربه ظهور و پیدای معماری متعالی گردید.
انسان ظرفیت آن را دارد که از طریق تجارب ویژه ای که در پی
تصمیمات موفق و آفریننده خود بدست آورده است ، از نظر
فرهنگی شکوفا شود . وی به هنگام ساختن یک بنا ممکن است
اعمالی را انجام دهد که از اندیشه خودش نشات گرفته باشد ،
چنانچه گویی اندیشه های او و به یک معنا خود او در فضای
ساختمان و در طرح آن آمیخته هستند.
معماری یک اجتماع انسانی از طریق اندیشه و تقلید به وجود
می آید و متحول و متکامل می گردد. انسان این را کشف نمود
که تصمیماتی که در طراحی و آفرینش یک ساختمان و برای
برآوردن نیازهای زندگیش ، اتخاذ می نماید، بین او و ساختمان
رابطه ای می آفریند که به این زندگی معنی می دهد. معماری به
نوعی از سازندگی گفته میشود که مردم به وسیله آن به هویت
خود پی می برند و به این هویت مفهوم می دهند.