پاورپوینت عدالت اجتماعی و حـکـمرانــی (pptx) 41 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 41 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
عدالت اجتماعی و حـکـمرانــی
نهج البلاغه، نامه 51و درباره خواص خویشاوندانت و افراد مردم، هر که را بیشتر دوست میداری، انصاف را رعایت کن که اگر نه چنین کنی، ستم کرده ای و هرکه بر بندگان خدا ستم کند، افزون بر بندگان، خدا نیز دشمن اوخواهد بود (ر.ک. ترجمه آیتی،3-721)
فصل پنجم
عدالت اجتماعی در پرتو حکمرانی حق مدار
حکمرانی عدل
ادعاهای عدالت پیشگی، تاریخ حیات بشر را پر کرده است؛ اما جلوه های عمل عادلانه، چون گوهری کمیاب و بلکه نایاب جلوه میکنند. سرّ کلام این است که تا مردم نخواهند که در جامعه عدل زندگی کنند، تلاش های سیستمی و سازمانی عقیم خواهد ماند و این چنین است که بحث از حکومت عدل به حکمرانی عدل میرسد. شایسته است که مباحث فصل حاضر در پرتو این سؤالات رصد شوند:
الف( مبانی اصیل حکمرانی عدل کدامند؟
ب( منظور از حکمرانی حق مدار چیست؟
واژگان و مفاهیم رهنما
1- .شهر عدل 2. حکمرانی عدل 3. چشمانداز جامعه عدل 4. شایسته سالاری
حکومت حق مدار در سنت پاکان تاریخ
حکومت، یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که شکل های نخستین آن با پیدایش اولین جوامع انسانی پدیدار گشته اند و انسان ها فراخور سیر تکامل آرا و اندیشه های خویش، اشکال متنوعی از آنها را شکل داده و تکامل بخشیده اند. زیباترین و نیکفرجام ترین گونه های حکمرانی و حکومت طول تاریخ، توسط پیامبران برگزیده خداوند متعال و اولیای او، در سنت های پاکیزه حضرت داوود و حضرت سلیمان (علیهما السلام) به مدد معجزات الهی متجلی شدند و گویا مقدمه آشنایی بشر با ویژگی های حکومت موعود و زمینه اشتیاق به حکمرانی عدل را فراهم ساختند؛ ولی ادبیات ناظر بر این نوع حکمرانی، در دوره های کوتاه حکومت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و امام علی (علیه الاسلام) توسعه یافتند و بدین ترتیب، حکومت حق مدار مستندسازی شد؛ به طوری که هرگونه اجتماع بشری بتواند با سازوکارهای عادی (بدون معجزه)، به مراتبی از شاخصه ای آن دست یابد؛ به تعبیری، این خود گونه ای متفاوت از تجلی معجزات الهی بود که سازوکارهای حیات عادی و حتی ادبیات متداول در بافت تمدن بشری، توانست خمیرمایه استقرار حکومتی حق مدار را فراهم سازد؛ حکومتی که مدت کوتاهی نیز در دوران امام حسن مجتبی (علیه الاسلام) استمرار یافت و در دوران کوتاهی از نهضت عاشورا در میان جمعی محدود، ولی برگزیده، متجلی گشت و جلوه هایی از آن، حتی در شرایط سلطه مأمون در سنت رضوی نمایان گردید و علیرغم همه مجاهدتها و تلاشهای چهارده معصوم (علیهم السلام) و پیروانشان در دوره های متنوع و متفاوت تاریخ، تحقق کامل آن به تسری سیرت مهدوی در حیات بشری و تحقق تمدن موعود، موکول گشت. قابل تأمل است که پرمایهترین متون ادبی به جای مانده برای بازسازی این سنت الهی، مربوط به دوران حکومت کوتاه امام علی )علیه السلام( است؛ دورانی که علیرغم کوتاهی، بیشترین دستاورد جامعه بشری را در تحقق "عدالت اجتماعی" عرضه داشته و مصادیق اجرای عدالت حق مدار را نمایان ساخته است.
عدالت و انسجام اجتماعی به نظر میرسد که احقاق حقوق مردم و توزیع حق آنها از بیت المال و تنظیم دستورکارهای سیستم خط مشی گذاری برای برپایی حق و فرونشانی باطل، اجرای عدالت و رفع گرسنگی و ستم، و رعایت احترام و حرمت و حقوق برابر انسانها به مثابه مخلوقات خداوند یکتا، از مهمترین دغدغه های حکومت امام علی )علیه السلام( بودند؛ گویا این امور برحسب اقتضای آن زمان، از مهمترین امور حکمرانی بودهاند. با تأمل بیشتر بر اهداف، ملاحظه میشود که این امور در ورای هرگونه نگرش اقتضایی، در همه ادوار تاریخی، از جمله مهمترین و ضروری ترین عوامل تحقق و شکل گیری جامعه به مثابه یک کل، محسوب میشوند.
اما نکته ای که جلب توجه میکند این است که احیای چنین سیستمی، مستلزم نهادینه سازی سازوکارهای رصد و یادگیری و فعالیت مستمر آنها در لایه های گوناگون جامعه است؛ به طوری که با ملاحظه اولین علایم ناسازگاری و ادله بروز بی عدالتی، برافروخته شده، سیستم را به مداوای خود برانگیزند. چنین سیستمی ابتدا اهداف، خواسته ها و نیازهای اجتماعی را رصد میکند و بر اساس آن به قانون گذاری و تدوین خط مشی ها و تنظیم رویه های مناسب می پردازد و آنها را برای اجرا و ارزیابی به جامعه هدف عرضه داشته، به اجرا در میآورد. نتیجه ارزیابی رفتار حکومت به صورت شکایتها، اعتراض ها و ظلمنامه ها ارائه میشود تا در مرحله بعد، حکومت همه اجزای خود را برای پاسخگویی به جامعه بسیج نماید؛ آنچنان که امکان هرگونه ظلم و ستم از ناحیه حکومت، به سرعت و با حساسیت منتفی گردد. نکته مهم این است که اهداف حکومت حق مدار، آن را از همه انواع حکومت متمایز می سازند؛ اهدافی که در حالت کلی میتوان آنها را در تحقق عدالت در همه عرصه ها و ابعاد جامعه و نفی هرگونه ستم و تجاوز به حقوق دیگران، خلاصه کرد. همانطور که گفته شد، سرّ اصلی شکل گیری جوامع منسجم، احقاق حق عامه و برپا داشتن عدالت است. جامعه بی بهره از عدالت، هرگز از مزیت هم افزایی جمعی، تشکیل سرمایه اجتماعی، و توسعه هویت منسجم اجتماعی، برخوردار نمی گردد؛ زیرا زمانی جامعه به مثابه یک کل منسجم شکل میگیرد که همه اعضای آن از امنیت کامل، رفاه نسبی و آگاهی کافی برخوردار باشند تا هر انتخاب آنها، در هر مرحله از حیات جمعی، انتخابی پایدار و تجلی دهنده هویت اجتماعی آنان باشد (پورعزت، 1387، 37-36)
امتداد اجرای حکم خدا و سنت پیامبر رصد میکند؛ بنابراین، وجه اصلی همت این حکومت، همواره معطوف به تحقق امنیت کامل، رفاه نسبی و آگاهی کافی عامه، برای هرگونه مشارکت اجتماعی بوده، کلیه نیروهای خود را برای تحقق این مهم بسیج مینماید.
نکته مهم آن است که عمدهترین مانع شناسایی شده در این مسیر، ناامیدی از تحقق جامعه عدل است؛ در حالی که هیچ حجت بالغهای در این باره اقامه نمی شود و قابل تأمل است که چنین جامعه ای قبلاً حداقل دو بار تحقق یافته است! در سنت نبوی و حکومت علوی؛ و گویا مقصد هستی چنین است که در آینده با افزایش سطح آگاهی عامه و تجلی سیرت مهدوی بر آفاق هستی، بار دیگر با وجهی پایدار و باقی، جلوه گر گردد.
سامانه منطقی قانون گذاری و ابعاد عدالت اجتماعی
در فرهنگ اسلام، عدل بر مبنای حق تعریف میشود و عدل و حق، هر دو مفاهیمی اصیل بوده، از ثبات معنایی برخوردارند و اختلاف در معنی آنها راه ندارد. بنابر روایت حق مدار، عدالت یعنی اعاده حقوق همه انسانها؛ بدیهی است که تعریف دقیق این حقوق، به اطلاعاتی فرازمانی نیاز دارد؛ اطلاعاتی درباره حقوق اولین انسانها و آخرین آنها! اما در چهارچوبی منطقی. در این امتداد، میتوان استدلال کرد که هر انسانی به مثابه مخلوقی از مخلوقات خداوند، از حق حیات انسانی برخوردار است؛ و حق حیات انسانی مستلزم برخورداری از امنیت کامل، رفاه نسبی و آگاهی کافی است؛ بنابراین میتوان حداقل حقوق حقه هر انسان را صرفاً با شکل دهی به گفتمانی منطقی، تعریف کرد. بدیهی است که برخی از سخنان و نوشته های امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، بر اهداف اصلی حکومت ایشان دلالت دارند؛ اهدافی که تحقق آنها باید سرلوحه مقاصد غایی خرده سیستم های قانونگذاری، اجرایی و قضایی حکومت باشد! اهدافی که عصاره و خلاصه همه آنها، در دو عبارت مترادف مستتر است، "احیای حق" و "تحقق عدل"!