پاورپوینت درمان رفتاری غرقه سازی (pptx) 23 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 23 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
درمان رفتاری غرقه سازی
Implosion Therapy
سمیرا عزیزی صالحی
استاد: فرهاد شقاقی
مقـدمـه
غرقه سازی: غرقه سازی به تعدادی روش گفته می شود که هدف همه آنها ایجاد خاموشی به طور اجباری است. ویژگی این روش ها آن است که شخص را برای مدتی نسبتا طولانی در معرض محرک ترس آور یا اضطراب زا محرک (شرطی) با شدت تمام قرار می دهند.
غرقه سازي بر اين باور مبتني است كه بسياري از حالات ، منجمله اختلالات اضطراب ، نتيجه تجارب دردناك گذشته است ، و براي اينكه بيمار آنها را از ياد ببرد بايد موقعيت اصلي بنحوي كه بدون درد تجربه گردد، دوباره ايجاد شود.
درمانگراني كه از اين روش استفاده مي كنند از مراجعان خودمي خواهند صحنه هاي تعارضات شخصي مربوط را تصور كنند و اضطراب احساس شده درآن صحنه ها را يادآوري كنند.سپس مي كوشد تا واقعيت بازپردازي به حداعلي برسد وبه بيمار كمك كند و اضطرابي را كه به واسطه شرايط تنفرآور ايجاد شده بود فروبنشاند. به علاوه دراين روش به مراجع كمك مي شود تا رفتارهاي پخته تري درپيش گيرد .مواجهه سازي همواره در درمان بسياري از اختلالات اضطراب نتايج خوبي داشته وبهبود حاصله تا چندين سال پابرجا بوده است .لذ ا مواجهه درازمدت با محركي باليني ،نتايج بهتري را در بردارد.
درمان مواجهه سازي و جلوگيري از پاسخ روشي دیگر كه براي درمان غيردارويي وسواس استفاده مي شود(R.E.P) يا Response exposure prevenition است كه مواجهه بيمار با موردي مي باشد كه نسبت به آن وسواس دارد( مثل آلودگي ها) و اين كه از پاسخ دادن جلوگيري كند كه در واقع نوعي حساسيت زدايي است. گاهي اوقات كارايي اين روش معادل ارزش درمان دارويي است و مي تواند بسيار ارزشمند باشد.
پس كارآمد ترين فن رفتاري براي درمان تشريفات وسواسي مواجهه باعامل وسواسي و جلوگيري از پاسخ مي باشد . درمانگر از بيمار مي خواهد همه وسواسها و الگوهاي اجباري را نشان دهد آنگاه درمانگر آنها را بازداري مي كند . مثلا" : فرد مبتلا" به وسواس شستشو را كثيف مي كند و آنگاه از شستن ممانعت بعمل مي آورد . در شيوه درمان نمونه ممكن است به فرد اجازه داده شود هر پنج روز يكبار ده دقيقه دوش بگيرد مواجهه سازي ،حساسيت به آلودگي و اضطراب همراه با آن را كاهش مي دهد و نهايتا" جلوگيري از پاسخ ، تشريفات وسواسي را برطرف مي كند.
بازداري فكر
اين فن بر اساس اين فرض استوار است كه محرك حواسپرت كنندة ناگهاني ، مثل صداي ناخوشايند درجهت خاتمه دادن به افكار وسواسي عمل مي كند . بنابراين از مراجع خواسته مي شود فكر وسواسي را در ذهن نگهدارد و درمانگر با صداي بلند ميگويد ((بس!)) چنانچه اين روش موفقيت آميز باشد .يك فن خود كنترلي ويژه به مراجع مي دهد تا يك فكر وسواسي را به هنگام وقوع برطرف كند .
داروهاي مهم وسواس
1 -قديمي ترين داروي وسواس كه هنوز هم يكي از موثرترين آنهاست، كلوميپوامين میباشدكه در حقيقت يكي از داروهاي ضدافسردگي سه حلقه اي است
2 - داروهاي اختصاصي مهاركننده بازجذب سروتونين مثل فلوكيستين و به طور اخص فلووكسامين و سرتراسين.
3 - اگر داروهاي 2 گروه اول و دوم پاسخ ندهند، داروهاي دسته سوم ا به اين داروها اضافه مي شود اين داروها شامل: باسپيردن، كلونازپام و حتي داروهاي آنتي سايكوتيك مثل هالوپيريدول، پيموزايد و رسپيريدون هستند و حتي گاهي از ليتيوم هم استفاده مي شود
فرضيههاي پژوهش
1 - رفتاردرماني (غرقهسازي عيني توام با مدلسازي و جلوگيري از پاسخ) منجر به كاهش رفتار وسواسي، اضطراب و افسردگي بيماران در مقايسه با عدم درمان ميگردد.
2 - دارودرماني (كلوميپرامين) منجر به كاهش رفتار وسواسي، اصطراب و افسردگي در مقايسه با عدم درمان ميگردد.
3- تركيب رفتاردرماني و دارودرماني در مقايسه با هر يك از اين دو روش به تنهايي به بهبود بيشتري ميانجامد.
4- رفتاردرماني در مقايسه با دارودرماني كاهش بيشتري در رفتار وسواسي، سطح اضطراب و افسردگي ايجاد ميكند.
5 -درمان تركيبي در مقايسه با دارودرماني و رفتاردرماني به تنهايي به بهبود سازگاري اجتماعي بيشتري منجر ميشود.
اختلال وسواس فكرى _ عملى
به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كليشه وار رفتارهاى خاصى بروز مى كند كه موجب برانگيختگى و نگرانى آنان مى شود. كودك وسواسى خود را از درون تحت فشار مى بيند؛ فشار براى انجام دادن كارها، براى رسيدن به هدف، براى پيشرفت و موفقيت. او تصور مى كند كه استرس ها و تنش هاى فكرى او از خارج بر وى تحميل مى شوند، در حالى كه نوع تفكر او عامل اصلى اين فشارهاست. او همواره به خود مى گويد : «من بايد...» بر طبق گزارش انجمن روانپزشكان آمريكا تقريباً از هر ۲۰۰ كودك و يا نوجوان، يك نفر دچار اختلال وسواس فكرى عملى است.
اين اختلال به دليل آن كه توام با درد، ناراحتى و يا بيمارى جسمى خاصى نيست، معمولاً تا سنين نوجوانى و جوانى ناشناخته مى ماند. از زمانى كه كودك به دوران نوجوانى پا مى گذارد و روابط دوستى و اجتماعى او گسترده تر مى شود، به دليل داشتن چنين افكار و رفتارهايى از بودن در جمع دوستان و همسالانش احساس ناراحتى، فشار و استرس مى كند؛ زيرا نگران است كه افكار و رفتارهاى وسواسى او از حد خارج شوند و نتواند خود را كنترل كند و همين امر موجب طردشدگى، انزوا و تنهايى او شود. بديهى است تمامى كودكان و نوجوانان نگرانى ها، ترديدها و ايده هاى گوناگونى دارند كه موجب حركت، تلاش و انگيزه آنان براى يادگيرى، بازى، دستيابى و روابط اجتماعى شان مى شود.
اما اگر اين تصورات و افكار آنان مانع از زندگى عادى شان شود، براى آنها مشكل ساز خواهد شد و آنها را از داشتن يك زندگى سالم و طبيعى بازخواهد داشت.