پاورپوینت کمپلکس سازگاری بافتی اصلی . (pptx) 16 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 16 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
کمپلکس سازگاری بافتی اصلی(MHC):
کشفMHC:
از همان روزهایی اولیه که پیوند انجام می شد مشخص شد که بافت هایی مثل پوست که بین افراد غیر یکسان پیوند زده می شود رد می شوند، در حالی که همان پیوند در بخور های مشابه پذیرفته میشود. این نتایج نشان داد که رد بافت روندی با واسطه ژنتیک است.در دهه ۱۹۴۰ محققان برای مطالعه اساس ژنتیکی رد پیوند سویه های خالصی از موش را با آمیزش مکرر موشهای هم نژاد تولید کردند. محققان با پرورش سویه های موش کانجنیک که پیوند سایر سویه ها را رد می کردند اما در تمامی ژن های دیگرشان یکسان بودند نشان دادند که یک ناحیه ژنتیکی منفرد روی کروموزوم ۱۷ اولیه مسئول رشد سریع پیوند بافتی است و این ناحیه لوکوس سازگاری بافتی اصلی نامیده شد.این لوکوس خاص که در موش شناسایی شد دارای یک ژن کد کننده یک آنتی ژن گروه خونی به نام آنتی ژن || بود و به همین دلیل سازگاری بافتی ۲ نامیده شد. وقایع نوترکیبی که در لوکوس ۲ رخ میداد مشخص کرد که در واقع چندین ژن متفاوت اما نزدیک به هم وجود دارند که بسیاری از آنها در رد پیوند دخالت دارد آن ناحیه زنتیکی که رد پیوند را کنترل میکرد، کمپلکس سازگاری بافتی اصلی نامیده شد.
کمپلکس سازگاری بافتی اصلی انسان:
MHC انسانی در مطالعاتی با موضوع این که مولکولهای سطح سلولی یک فرد توسط فرد دیگر به عنوان بیگانه شناسایی می شود کشف شدبرای مثال ۱- افرادی که چندین بار خون دریافت کرده بودند ۲- بیمارانی که پیوند کلیه شده بودند حاوی آنتی بادی هایی هستند که سلولهایی از خون یا کلیه فرد دهنده را شناسایی میکند، پروتئین هایی که توسط این آنتیبادیها شناسایی می شدند آنتی ژن های لکوسیت(HLA) انسانی نامیده شدند.نتیجه اینکه ژن هایی که سرنوشت بافتهای پیوندی را مشخص میکنند در تمامی گونه های پستانداران وجود دارند و با ژن هایH-2 که در ابتدا در موشها شناسایی شدند هومولوگ هستند، این ژنها ژنهای MHC نامیده شدند.
ژنهای پاسخ ایمنی:
تا ۲۰ سال بعد از کشف MHC تنها نقشی که برای آنها می دانستند رد پیوند بود مسئله ای که مطرح بود این بود که عمل پیوند یک پدیده غیر طبیعی است بنابراین دلیلی برای حفاظت از این ژنها در طول تکامل وجود ندارد.اما در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مشخص شد که ژن هایMHC از اهمیت بنیادی برای تمام پاسخ های ایمنی در مقابل آنتی ژن های پروتئینی برخوردارند. امروز به ژنهایMHC، ژن های پاسخ ایمنی هم می گویند که مولکولهای MHC راکد میکنند این مولکولها به پپتید های مشتق از آنتی ژن های پروتئینی متصل می شود.کمپلکس پپتید-MHC را تشکیل می دهند، توسط سلول های T کمکی شناسایی می شوند، در ادامه این سلول های T به سلول های B در تولید آنتی بادی کمک میکنند.می توان نتیجه گرفت که MHC در مرکز مکانیسم های کنترل کننده پاسخ ایمنی قرار می گیرند.
پدیده محدودیت MHC:
مدرکی که نشان دهنده نقش MHC در شناسایی آنتی ژن توسط سلولT است، پدیده محدودیتMHC است که توسط رولف زینکر و پیتر ۲ هرتی توصیف شده است.- زمانی که موش به یک ویروس آلوده میشود سلولهای (CD8+T) اختصاصی برای آن ویروس فعال می شود و به CTL ها تمایز می یابند.این CTL ها زمانی سلول های آلوده به ویروس را شناسایی میکنند و میکشند که همان سلول های آلوده مولکولهای MHC را تولید میکند که در حیوانی کهCTL ها از آن جدا شدند نیز بیان میشوند بنابراین سلولT نه تنها برای آنتی ژن بلکه برای مولکولهایMHC نیز باید اختصاصی باشد، شناسایی آنتی ژن ها به وسیله مولکول های MHC که سلولهایT میبرد محدود می شود.1- شناسایی نتیجه به وسیله CTL های CD8+ باMHC کلاس ۱ محدود می شوند2-پاسخ لنفوسیت هایT کمکی CD4+ به آنتی ژن ها توسطMHC کلاس ۲ محدود می شوند.
ژن های MHC:
پلی مورف: حاوی ۲ ژن کلاس ۱ و کلاس ۲ باشد که دو گروه پروتئین متمایز از نظر ساختاری می سازند.غیر پلی مورف: مخصولاتشان در عرصه آنتی ژن دخالت دارد.ژن های کلاس ۱ و ۲ عملکردشان باعث عرضه آنتی ژن به سلول های TCD8+ و TCD4+ می شود، از طریق تولید مولکول های MHC که به پپتید های حاصل از آمتی ژن می چسبند.کمپلکس MHC - پپتید تشکیل می شود، توسط سلول های T کمکی شناسایی می شوند در ادامه این سلول ها T به سلول های B در تولید آنتی بادی کمک می کنند.
ژن های MHC کلاس 1 و 2 بلی مورف ترین ژن های موجود در ژنوم پستانداران هستند.
تعداد آلل های HLA با توالی های آمینو اسیدی محتلف بیش از 10 هزار تا می باشد.
پلی مرفیسم های MHCبه این دلیل تکامل یافته اند که جمعیت های انسانی بتوانند به صورت مجازی با تنوع نامحدودی از میکروب ها مواجه شوند و در مقابل مرگ و میر های ناشی از عفونت های جدید محافظت شوند، به عبارت دیگر با حفظ تعداد بسیاری از مولکول های MHC در جمعیت، تقریبا همیشه افرادی وجود دارند که بتوانند پپتید هایی از تقریبا هر میکروبی را به سلول های T خود عرضه کنند.
لوکوس های ژن MHC انسان و موش:
MHC در انسان، روی بازوی کوتاه کروموزم قرار گرفته و حاوی قطعه ی بزرگی از DNA به اندازه ی تقریبی 3500 کیلوباز است.
3ژن از MHC کلاس 1: HLA-A، HLA-B، HLA-C
3 تا لوکوس MHC کلاس 2: HLA-DP، HLA-DQ، HLA-DR
لوکوس های DP، DQ، DR روی هر کروموزوم، هر کدام حاوی ژن های مجزای BOA هستند که به ترتیب زنجیره های آلفا و بتا را کد می کنند.
هر فرد دارای دو ژن HLA-DP، 2ژن HLA-DQ آلفا، یک ژن HLA-DQ بتا، یک ژن HLA-DR آلفا، یک یا دو ژن HLA-DR بتا می باشد.
MHC موش، بر روی هر کروموزوم 17 واقع شده است و حدود 2000 کیلو باز از DNA را اشغال می کند:
به مجموعه آلل های MHC موجود در هرکروموزوم، یک هاپلوتایپ MHC می گویند.
به عنوان مثال یک هاپلوتایپ هر فرد می تواندDR3، B5، HLA-A2 و مانند این باشد.در تمامی افراد هتروزیگوت، 2 هاپلوتایپ HLA وجود دارد، موش های خالص که هموزیگوت اند داری یک هاپلوتایپ هستند.
ژن های MHC به سدت به هم وابسته اند و بنابراین هاپوتایپ ها به صورت یک بلوک با هم به ارث می رسند و افراد معمولا تمامی آلل های MHC هر دو هاپلوتایپ به ارث رسیده از والدینشان را بیان می کنند.