پاورپوینت مديريت دولتي (pptx) 11 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 11 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
موضوع : مديريت دولتي
مقدمه
مدیریت دولتی همچون سایر نهادها دراین ایام درمعرض دگرگونی ها و تحولات چشمگیری قرار گرفته است ، به گونه ای که بقای آن در آینده با رویکردهای کنونی غیرممکن به نظر می رسد. رویارویی با این تغییر و تحولات نیاز به تحول ذهنی مدیران و تغییرات ساختاری در مدیریت دولتی دارد تا بتواند بر چالش های رویاروی خود توفیق یابد.
تحولاتی که مدیریت دولتی معاصر با آنها روبروست ازاین جمله اند:
1 - ابداعات خارق العاده و تکنولوژیک
2 – دانشی شدن سازمانها
3 – جهانی شدن
4 – تنوع و تعدد فرهنگی
5 – کاهش اعتماد به نهادهای دولتی
ابداعات و نواوری های خارق العاده و سریع تکنولوژیک
ابداعات و نوآوری های تکنولوژیک در زمینه های مختلف صورت گرفته است که شاید مهمترین آنها از جهت اثرگذاری بر مدیریت دولتی ، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بوده است .
مزایا
1- در حال حاضر مدیران به سادگی اطلاعات بسیار زیادی را در رایانه های خود، همراهشان حمل می کنند وهرزمان که اراده کنند می توانند از آنها بهره برداری نمایند.
2- رایانه ، ظرفیت ها و توانمندیهای زیادی را در اختیار مدیر دولتی قرار می دهد و مدیر می تواند با شبکه های اطلاعات جهانی ارتباط برقرارکند وهمین قدرت و بینش مدیران دولتی را متحول می سازد.
3-بافنون و ابزارهای اطلاعاتی جدید مدیران می توانند ضمن تفویض اختیار، جریان مستمر اطلاعات را در دست داشته باشند.
4- درزمینه خط مشی گذاری ، شاید در آینده ای نه چندان دور افراد بتوانند درخانه های خود با استفاده از رایانه های شخصی رای و نظرخود را به مرکز تصمیم گیری ارسال دارند و نظرات آنان همواره در خط مشی ها منعکس می شود و این امر بیانگر نوعی دموکراسی و مشارکت مستقیم است. ازنظر دنهارت این شیوه نوعی دموکراسی ناب به شمارمی آید چون همگان در تصمیم گیریها سهیمند و دیگر واسطه و نماینده ای در میان نیست.
5- ایجاد سازمان های مجازی و همچنین حذف ساختارهای سلسله مراتبی – خرید و فروش در شبکه ارتباط جهانی
6- حذف ثبت و ضبط های انبوه کاغذی ،حذف کاغذبازی و تشریفات اداری و حذف کندی وتاخیر در امور و دخالت های انسانی
7- برخورداری ارباب رجوع از خدماتی سریعتر وبا کیفیت تر
در تمامی این موارد مدیر باید به گونه ای از این ابداعات تکنولوژیک بهره برداری نماید که تکنولوژی در اختیار وی باشد، نه اینکه او وسازمان در اختیار تکنولوژی قرار گیرند و الزامات تکنولوژیک منطق منافع ومصالح انسانها و جامعه رامخدوش سازند.
1- دانشی شدن سازمان ها
بر اساس نظریه دراکر درآینده جوامعی انتظارتوسعه وپیشرفت خواهند داشت که سهم بیشتری از دانش را به خود اختصاص دهند نه سهم بیشتری از منابع طبیعی .منابع بدون دانش هرز می روند ونعمت نمی شوند بلکه محنت و زحمت می آفرینند.مدیران دانش آفرین با اعتقاد به اینکه شیوه های جدید و کارآمدتری وجود دارد روش های گذشته راتخریب می کنند تا آینده رابسازند که روش آنان تخریب خلاق نام دارد ، روشی که درآن همواره نوآوری و نوجویی ترغیب می شود. البته این مدیران باید با سنت گرایان سازمانی که از شیوه های قدیمی در سازمان پاسداری می کنند به توافق برسند وبه کمک هم اندیشه های نو را به عمل تبدیل کنند، بدون آنکه اصالت سازمان راازمیان ببرند.
فرآیند دانش سازی
درفرآیند دانش سازی ، ابتدا اطلاعات خام یا داده ها بوسیله افراد درهر سطح دریافت شده و به آنها الگو وساختاری داده شده ودارای معنی می شوند. سپس افراد اطلاعات پرورده راموردتحلیل واستنتاج قرار می دهند ومفاهیم تازه ای از آنها می سازند که به معنای ایجاد دانش است ودر نهایت اعضای سازمان ابزارو شیوه های بکارگیری دانش حاصله راابداع می کنند که تکنولوژی نام دارد.این فرآیند که از دریافت اطلاعات آغاز شده و تا طراحی تکنولوژی ادامه می یابد نوعی یادگیری خلاق بوجود می آورد که حاصل آن ایجاد دانش است.
درحلقه یادگیری خلاق و تولید دانش ،افراد درسطوح مختلف سازمان ،نقش متفاوت اما مرتبط بهم ایفا می کنند. افرادخلاق ، اعضای واحدهای تحقیق و توسعه فرصت های نو را تشخیص می دهند و طی فرآیندهای پژوهشی ایده های جدید و نو می آفرینند.سپس این ایده ها به کمک مدیران اجرائی الگو سازی شده و شکل عملی پیدا می کند. شیوه های عملیاتی باکمک سطوح بعدی مشخص شده و دانش تولید شده به عرصه عمل پا می نهد. نمودار شماره فرایند ایجاد دانش در سازمانها را نشان می دهد.
2- جهانی شدن
درفضای جهانی شدن ، دولت ها برای حفظ ارزشهای انسانی وطبیعتی که بستر رشد انسان است باید با یکدیگربه تلاش بپردازند واز طریق این آشتی و یکی شدن که بقای بشریت در آینده تضمین خواهد شد. یکی از نمودهای جهانی شدن دردرون کشورها کمرنگ شدن تمایز بین بخش عمومی و بخش خصوصی و دولت- ملت خواهد بود. درچنین حالتی دیگرنمی توان به طور دقیق ازمسئولیت های بخش عمومی وسازمانهای دولتی سخن گفت و مرزهای دقیقی بین آنها و سازمانهای خصوصی قائل شد. دراین عصر مفاهیمی چون توجه به حقوق فردی ، ارزش های رقابتی ، حرمت نهادن به انسانهاوروحیه کارآفرینی در سازمان های دولتی به عنوان ارزش مطرح شده است.در این عصر مدیران در معرض قضاوت های شهروندان وکلیه انسانها قرار دارند واین امر مسئولیت آنها را فراتر از مرزهای کشورشان می برد وآنان را در مقابل نوع بشر مسئول می سازد.
3- تغییردرترکیب جمعیت ها و تنوع وتعدد فرهنگی
وجود مهاجرت های شدید، مدیریت دولتی را با مشکلات زیادی درتبیین و تعیین مصلحت عامه روبرو کرده است. زیرا که همه شهروندان مایلند درلوای قانون که مصلحت عامه را پوشش می دهد به خواسته های خود برسند و تحقق این امر درحالتی که تفاوت میان انتظارات زیاد است کاری دشوار و گاهی محال می شود. کارمدیریت دولتی تنها هدایت گروهها نیست بلکه ساختن و تشکیل شبکه هائی است که درعین ناهمگونی ، اهداف واحدی را دنبال می کنند. مدیردولتی عصرما باید مجموعه ای ازمنافع متنوع را آنچنان هماهنگ سازد که به تقاضای متفاوت پاسخ داده ونوعی انسجام ویکپارچگی درعین افتراق و تفاوت بوجود آورد. مدیران دولتی می توانند در کاهش قطبی شدن جوامع ، پذیرش نگرش های متفاوت و احترام به نظر دیگران ، ایجاد ائتلاف ، حل اختلافات و مذاکره ومصالحه نقش سازنده ای ایفا کنند.
استراتژیهای آینده مدیریت دولتی
مدیران دولتی درآینده باید دیدگاهی ((شهروند محور)) پیدا کنند و ((مشارکت جویی )) راجایگزین نگرش سنتی سلسه مراتبی نمایند. با این دو استراتژی است که آنان خواهند توانست نقش واقعی خود را درآینده ایفا کنند.