مبانی نظری دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی

عنوان: مبانی نظری دلبستگی شغلی و تعهد سازمانی

فرمت ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 50

پیشینه تحقیق کامل خارجی و داخلی

همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن

منابع کامل

ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.



قسمتی از متن:


دلبستگی شغلی:

دلبستگی شغلی یک حالت شخصی عالی برای سازمان تلقی می شود. و ممکن است بیشتر در مورد چگونگی ارتباط افراد با شغل جاریشان باشد تا در مورد روابطشان با سرپرستان. داشتن کارکنانی با دلبستگی شغلی بالا ممکن است به سازمان سود برساند زیرا وقتی که افراد در کارشان غوطه ور می شوند انگیزش آنها افزایش می یابد، که این خود ممکن است ﺘﺄثیر مثبتی بر عملکرد شغلی آنها بگذارد. به طور کلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان ﺘﺄثیر می گذارد. از نظر سازمانی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمندان و افزایش تولید محسوب می شود و از نظر فردی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای انگیزش، عملکرد، رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می شود. دلبستگی شغلی به اثر بخشی سازمانی، تولید و روحیه ی کارمندی به شکل مهمی از طریق درگیر کردن کارمندان به طور عمیق در کارشان و همچنین از این طریق که کار را یک تجربه ی با معنا و کامل می سازد کمک می کند(کارملی1، ٢٠٠٥).

تعاریف دلبستگی شغلی :
دلبستگی شغلی همانند سایر اصطلاحات رایج در روانشناسی واجد یک تعریف خاص و منحصر به فرد نمی باشد. در اینجا به چند نمونه از این تعاریف اشاره می شود:
لوداهل و کیچنر (١٩٦٥) واژه ی دلبستگی شغلی را به عنوان درونی کردن ارزش خوبی و اهمیت کار در ارزش های شخص تعریف کرده اند(روبی، براون و بلی2، ٢٠٠٥).
دلبستگی شغلی اشاره دارد به توصیفی از شغل فعلی فرد و گرایش دارد تابعی از آن مقداری باشد که شغل میتواند نیاز های کنونی فرد را ارضا کند(کارملی، ٢٠٠٥).
دلبستگی شغلی اشاره دارد به درجه ای که بر حسب آن فرد به طور روانشناختی مجذوب، درگیر و مرتبط با شغل کنونی اش می شود(روتنبری و موبرگ1، ٢٠٠٧).
دلبستگی شغلی به همانند سازی روانشناختی با شغل یا به درجه ای که بر حسب آن شغل مرکز هویت شخص می شود اشاره دارد(رید2، 2٠٠8).

مفاهیم دلبستگی شغلی:

الف) دلبستگی به عنوان ارتباط بین عزت نفس - عملکرد :
اولين طبقه از تعاريف دلبستگي شغلي،به ميزاني که عزت نفس تحت تأثير سطح عملكرد شغلي قرار مي گيرد، اشاره دارد. بسياری از واژه هايي که در بالا ذکر شدند با اين تعريف هماهنگ هستند. همچنين، اصطلاح دلبستگي را به عنوان ميزاني که عملكرد بر عزت نفس اثر مي گذارد تعريف مي کنند. براساس ديدگاه وروم (1962) مي توان گفت که دلبستگي شغلي زماني وجود دارد که عزت نفس فرد در اثر انجام خوب کار افزايش مي يابد و با انجام نامطلوب کار، کاهش مي يابد.
به عبارت ديگر، بر اساس اين ديدگاه مي توان گفت زماني فرد به کار خود دلبستگي دارد که آن کار بخش مهمي از زندگي فرد محسوب مي شود و به ميزان زيادی تحت تأثير موقعيت کلي شغل، خودِکار، همكاران، شرکت و مواردی ازاين قبيل قرار مي گيرد. از طرفي ديگر، فردی که دلبستگي شغلي پاييني دارد، بخش مهم زندگي او، خارج از محدوده ی کاريش قرار دارد و کارش، به عنوان يك بخش مهم زندگي روانشناختي او محسوب نمي شود. علاقه مندی اوبه ساير حيطه های زندگي بيشتر است و تصور فرد از خود، که به نوعي هويتش را تشكيل مي دهد، تحت تأثير نوع وکيفيت کاری که انجام مي دهد نیست(به نقل از واحدیان، 1386).
ب ) دلبستگی شغلی به عنوان یک مؤلفه تصور از خود :
توصيف ها و مطالب گفته شده در بالا ما را به تعريف دومي از دلبستگي شغلي نزديك مي کند. بر اين اساس، دلبستگي شغلي را مي توان به ميزان همانند سازی روانشناختي فرد با کار خود تعريف کرد. به عبارت ديگر، دلبستگي شغلي به اهميت نقش کار در تشكيل تصور از خود گفته مي شود. دلبستگي شغلي به عنوان همانند سازی روانشناختي فرد با کار خويش واينكه تا چه اندازه، شغل در مرکزيت زندگي و هويت فرد قرار دارد، تعريف مي کنند(رید، 2008).
ماورر (1969) از واژه انگيزش نقش کار، برای توصيف درجه ای که يك فرد فكر مي کند از نقش شغلي مهمي برخوردار است، همچنين به ميزاني که فرد کار خود را تعريف وارزيابي مي کند ونيز موفقيت خود را مشخص مي نمايد استفاده کرده است. اين ويژگي هايي که ماورر مطرح کرده است دقيقاً شبيه به مفهوم همانندسازی روانشناختي است که در تعريف دلبستگي شغلي وجود دارد. پچن(1970) درتعريف دلبستگي شغلي از يك مفهوم کلي استفاده کرده است وآن را به عنوان اهداف مشخصي انگيزش ها واحساسات فرد در مورد شغل معرفي مي کند . فردی که دلبستگي شغلي دارد ،فردی برانگيخته است و نسبت به شغل خود احساس مباهات وافتخار ميكند . اين ديدگاه شبيه به رويكرد عزت نفس – عملكرد مي باشد. پچن(1970) از مقياسي تحت عنوان ميزان همانند سازی با حرفه استفاده کرده است و به ميزان اهميتي که حرفه در ايجاد تصور از خود بر اساس نقش دارد اشاره مي کند. بنابراين فردی که خود را بيشتر براساس حرفه و کارش تعريف کند، احتمال بيشتری دارد که در هنگام موفقيت شغلي احساس افتخار و مباهات کند تا کسي که حرفه وکارش نقش بسيار کوچكي در هويتش داشته باشد . بنابراين ميتوان مشاهده کرد نظريه ای که پچن مطرح کرده است، هردو مفهوم دلبستگي شغلي را دربر مي گيرد(به نقل از حیدری، 1391).

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

لوکس فایل بزرگترین سایت فروش فایل
ایردراپ12
لوکس فایل بزرگترین سایت فروش فایل
اد ممبر بینهایت کانال،ربات و گروه تلگرام
کسب درآمد 2 میلیون تومان روزانه (تضمین شده با گارانتی بازگشت وجه)

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید