دانلود مقاله با عنوان مكتب ِناتوراليست

↓↓لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓

فرمت فایل: word

(قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات:32

 

قسمتی از متن فایل دانلودی:

ظاهرا ً نامگذاري ِ «مكتب ِ ناتوراليست» روز ِ 16 ِ آوريل ِ 1877 در رستوران ِ «تراپ» بر سر ِ ميز ِ شامي كه گوستاو فلوبر، ادمون دوگنكور، اميل زولا و گروه ِ آينده ي «مدان» گرد آمده بودند صورت گرفت و اين عنوان كه از زبان ِ علم و فلسفه و نقد ِ هنر گرفته شده بود وارد ِ ادبيات شد.

      از قرن ِ هفدهم، آكادمي ِ هنرهاي زيباي فرانسه، عقيده اي را كه تقليد از طبيعت را در هر چيزي ضروري مي شمرد، ناتوراليستي مي ناميد. اين اصطلاح به ويژه در مورد ِ نقاشي به كار رفته بود. بودلر معتقد بود كه: «انگرIngre مشهورترين نماينده ي مكتب ِ ناتوراليست در طراحي است.»

      در فلسفه، ناتوراليسم نظام ِ كساني است كه طبيعت را به عنوان ِ اصل ِ اوّليه قبول دارند و همه چيز را به آن حمل مي كنند. از اپيكوريان گرفته تا پوزيتيويست ها و از جمله گاسندي Gassendi و اصحاب ِ دائرة المعارف را مي توان در اين طبقه بندي قرار داد.

      اين كلمه سرانجام در قاموس برخي از منتقدان مفهومي قياسي مي گيرد و به كوشش ِ نويسنده اي اطلاق مي شود كه به گفته ي ويكتور هوگو (افسانه ي قرون ِ 1859) « مي كوشد با مسائل ِ اجتماعي همان رفتاري را بكند كه دانشمند ِ علوم ِ طبيعي با جانور شناسي مي كند... » بودلر در سال ِ 1848، بالزاك را « دانشمند... مشاهده گر... و ناتوراليست.» مي خواند.

      ناتوراليسم ِ زولا درعين ِ حال نوعي زيبا شناختي ِ وفاداري ِ بي گذشت به حقيقت است و دادن ِ ضرورت ِ ادبي به فلسفه ي تحققي ( پوزيتيويسم) و بالاخره نوعي انتقال ِ روش هاي تاريخ ِ طبيعي است به رمان.

 

 

ناتورالیسم از نظر فلسفی به قدرت کامل و محض طبیعت که نظم بی نظیری داشته باشد گفته می شود. از جهت ادبی تقلید موبه مو و دقیق از طبیعت را گویند.

برخی از نویسندگان ناتورالیست معتقدند که ادبیات و هنر بایستی جنبه علمی داشته باشد. به گفته امیل زولا همانطور که زیست شناس درباره موجود جاندار به بررسی می پردازد نویسنده باید شیوه یک زیست شناس را پیروی کند و روش تجربی باید مورد توجه نویسندگان قرار گیرد.

اختصاصات سبک ناتورالیسم عبارتند از:

امیل زولا


شاعران و نویسندگان ناتورالیست برخی از کشورها

عبارتند از:


امیل زولا پیشوای ناتورالیست های فرانسه

جرج مور از انگلستان

وان لانپ امانتس از هلند

کرتزر، هولتس شلاف، هوپتمان از آلمان

ناتورالیسم زاده فلسفه اثباتی "اگوست کنت" و شارح و مفسر آن هیپولیت تن نقاد معروف فرانسوی است. تن می گوید همان طور که زندگی به وسیله علوم طبیعی مورد مطالعه قرار می گیرد، هنر و ادبیات نیز باید به قوانین علمی تطبیق کند. او معتقد است آنچه نویسنده به وجود می آورد اجباراً به عواملی وابسته است و فکر انسان از قوانین نیرومندی که رفتار او را تعیین می کند اطاعت می نماید.

ناتورالیسم پا به پای رئالیسم به وجود می آید. بزرگ ترین نماینده ناتورالیسم فرانسه امیل زولا است. او و یارانش سعی دارند به هنر و ادبیات جنبه علمی بدهند.

به عقیده او نویسنده باید تخیل را کنار بگذارد و دارای حس واقع بینی باشد و مانند یک شیمی دان یا فیزیک دان که درباره مواد بی جان کار می کند و یا چون فیزیولوژی دان که اجسام زنده را مورد آزمایش قرار می دهد، نویسنده هم باید راجع به صفات و مشخصات و رفتار و عادات افراد و اجتماعات بشری به همان طریق کار کند.

ناتورالیسم معتقد به جبر علمی است و می گوید حوادثی که در دنیا اتفاق می افتد، مطابق قوانین علمی و تحت تأثیر علل جبری است و مطابق این جبر از شرایط معین نتایج معین به دست می آید.

به عقیده این گروه کیفیت روانی و رفتار اشخاص را در اجتماع، شرایط جسمی آنها تعیین می کند. زولای دنیای بشیری را تابع همان جبری می داند که بر سایر موجودات طبیعت حکمفرماست. وی رمان نویس را تشریح کننده ی وضع فردی و اجتماعی بشر می داند و تاثیر وراثت را در تکوین شخصیت می پذیرد. شخصیت در رمانهای زولا تحت تاثیر وضع مزاجی و ارثی و عوامل دیگری از این قبیل است از این رو مجبور به انجام دادن کارهایی معین می شود.

نویسنده ناتورالیسم به توصیف جزئیات می پردازد و این جزئیات را برای اثبات نظر علمی خاص خودش مورد توجه قرار می دهد.

او وضع روانی را نتیجه مستقیم وضع جسمی می داند. وضع جسمی هم از نظر او چیزی است که به ارث به او رسیده است. از نکات مهمی که در شیوه ناتورالیسم هست یکی توجه به آنها زبان است و دیگر توجه به توصیف زشتیها، نویسنده سعی می کند در نقل گفتار هر یک از شخصیت های داستانی همان جملات و عباراتی را بیارود که طبعاً باید به زبان آورد. اگر چه آن عبارات و کلمات زشت و ناهنجار باشد.

از کسانی که با طولا دوست و همکار هستند و تا حدی شیوه او را می پسندند یکی "گوستاو فلوپر" است و دیگر "موپاسان". با این همه فلوبر در بسیاری موارد با زولا موافق نیست و به او اعتراضی دارد و "گی دو ماپاسان" که در واقع نخستین بار داستان کوتاه را در ادبیات فرانسوی وارد می کند، هر چند با زولا دوست و هم عقیده است اما ناتورالیسم او نوعی رئالیسم اغراق آمیز است و با آنچه زولا می گوید تفاوت دارد.

 

 

   

      فلسفه ي ناتوراليستي

      به گفته ي ديدرو Diderot (1713‍ــ1784) در قرن ِ هجدهم، ناتوراليست ها كساني هستند كه «حرفه شان مشاهده ي دقيق ِ طبيعت و يگانه آئين شان آئين ِ طبيعت است.» ديدرو نمي توانست روش ِ خاص ِ خود را بهتر از اين توصيف كند. او كه مانند ِ هر فيلسوف ِ ديگر در آرزوي ِ شرح و توصيف ِ طبيعت و انسان از طريق ِ استلال بر پايه ي تجربه بود و هر چيز ِ فوق ِ طبيعي را رد مي كرد، فلسفه اش به نوعي، ماترياليسم ِ پانته ايستي منجر مي شد.

      سنت بوو در سال ِ 1839 فلسفه ي  قرن ِ هجدهم را «ماديگرائي يا دهري مذهبي و يا با نامي كه مي خواهند به آن بدهند، ناتوراليسم» مي نامند.

      سنّت ِ فلاسفه كه ايدئولوگ ها (كابانيس Cabanis و دستوت دوتراسي Destutt de Tracy) به آن وفادار مانده اند، در قرن ِ نوزدهم نيز قدرت ِ خود را حفظ كرده است: سن سيمون مانند ِ اصحاب ِ دائرة المعارف معتقد است كه ثروت، صلح و پيشرفت به همراه مي آورد و فرمانراوائي ِ صنعت و علم را اعلام مي دارد. شاگرد ِ او اوگوست كنت (1798ــ1859) جامعه شناسي را بنيان مي نهد و به همراه ِ او عصر ِ فلسفه ي تحقّقي آغاز مي شود.

      رنان Renan (1823ــ1892) و برتلو Berthelot (1828ــ1907) روياي بشريتي را كه در سايه ي علم زندگي ِ دوباره يافته است رواج مي دهند... و بازهم فلسفه ي قرن ِ هجدهم، يعني يكي از شاهكارهاي ذهن ِ بشري است كه انديشه ي تن Tain (1828ــ1893) را تغذيه مي كند. او كه وارث ِ كندياك Condillac است ادّعا مي كند كه به تحليل ِ رواني دقتِ آزمايش هاي شيمي را بدهد و با تاريخ ِ ادبيات ِ انگليس (1843) نوعي نقد ِ قاطع ِ جبري را افتتاح مي كند. زولا اين اثر را با شيفتگي تحسين مي كند و اين جمله ي مشهور ِ « مقدّمه ي» آن را: «رذيلت و فضيلت محصولاتي هستند مثل ِ كات كبود و قند.» سر لوحه ي ترزراكن قرار مي دهد.

      در حوالي ِ سال ِ 1870، وقتي كه روگون ماكار شكل مي گيرد، انديشه ي ناتوراليستي پيروز مي شود. از همان قرن ِ هجدهم، اين فلسفه بار ِ خود را سنگين كرده است. روح ِ نظام سازي جاي آزادي را گرفته و خوشبيني جاي ِ خود را به ديد ِ نا كجا آبادي داده است.

      شوپنهاور

      فلسفه ي شوپنهار Schopenhauer (1788ــ1860) كه به طور ِ پراكنده نويسندگان ِ متعددي را تحت ِ تأثير قرار داده است¹ در نويسندگان ِ ناتوراليست هم بي تأثير نبوده است. دوستان ِ زولا بي آنكه چندان به ژرفاي جهان به عنوان ِ اراده و بازنمود پي ببرند، در آن به دنبال ِ نوميدي ِ طنزآلود و نوعي «شعر ِ سياه» مي گشتند كه از همان جبرگرائي رايج ِ زمانه مايه مي گرفت. اين بدبيني هر چند كه به اعتماد ِ شجاعانه ي زولا لطمه اي نمي زد ولي اتكاء ِ بيش از حد به آن ممكن بود همه ي معجزات ِ علم را كه آنان معتقد بودند ضايع كند، هر چند كه بعدها وقتي كه آن اعتماد ِ قاطع از ميان رفت تأثير ِ فلسفه ي شوپنهاور در نويسندگان ِ بعدي بيشتر شد. بطوري كه موپاسان در داستان ِ پس از يك مرگ (1883) «خنده ي فراموش نشدني» فيلسوف ِ آلماني را به گوش ِ ما مي رساند. ...

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

ایردراپ12
لوکس فایل بزرگترین سایت فروش فایل
لوکس فایل بزرگترین سایت فروش فایل
اد ممبر بینهایت کانال،ربات و گروه تلگرام
کسب درآمد 2 میلیون تومان روزانه (تضمین شده با گارانتی بازگشت وجه)

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید