↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:14
قسمتی از متن فایل دانلودی:
اشاره
نوشتار زير متن سخنراني آيتا مصباح يزدي است كه در همايش «دين و اخلاق» در سال 1377 القا گرديده و اينك پس از ويرايش تقديم ارباب فضل و دانش ميشود.
خدا را شكر كه در عصري زندگي ميكنيم كه به بركت انقلاب اسلامي ايران زمينة طرح مباحث عميق ديني و انساني فراهم شده و اين امكان براي دانشپژوهان، محققان و فضلا ميسر شده است كه مسائل ريشهاي فكري و اعتقادي و نظري را مورد بحث و تحقيق قرار داده و به نيازهاي فرهنگي جامعه پاسخ مثبتي بدهند.
در اين گفتار موضوع بحث و بررسي، رابطة دين و اخلاق است. اين موضوع بهصورت مستقل در جامعة ما كمتر مطرح شده است. در مباحث مختلف كلامي و اخلاقي بحثهايي مربوط به اين موضوع وجود دارد ولي اينكه رابطة دين و اخلاق بهعنوان يك بحث مستقل بررسي شود، كمتر مورد توجه واقع شده است. اما برخلاف جامعة ما در جوامع غربي اينگونه مسائل بهصورت خيلي گسترده مطرح ميشود. بررسي اينكه چه عواملي موجب شد كه در آنجا اين مسائل خيلي مورد توجه قرار گيرد و كتابهاي زيادي نوشته و بحثهاي زيادي مطرح شود و چرا در جوامع ما چنين نبوده است، احتياج به يك تحقيق جامعهشناختي دارد. اما به كنار از اين مطلب، اگر بخواهيم خوشبينانه راجع بهعلت كمبود تحقيق در زمينة دين، اخلاق، فلسفة اخلاق و موضوعاتي از اين قبيل قضاوت كنيم بايد بگوييم كه در كشورهاي اسلامي به بركت اسلام و رواج معارف اسلامي و بخصوص معارف اهلبيت «سلام الله عليهم اجمعين» چندان نيازي به بررسي اين مسائل احساس نميشد. براي جوامع مسلمان مسائل ديني و مسائل اخلاقي روشن بود و اينكه حالا دين چه پايگاهي در اجتماع يا اخلاق دارد و چه رابطهاي بين اينهاست و كدام اصالت دارد يا ندارد، اهميتي نداشت. همچنين در شاخههاي ديگر معرفت هم ميشود چنين توجيهاتي كرد. شايد خيلي هم بعيد از واقعيت نباشد ولي در عين حال بايد اعتراف كرد كه ما آنچنانكه بايد همت و تلاش در بررسي و تحقيق در اين مسائل به خرج نداديم. كوتاهيهايي هم انجام گرفته است كه اميدواريم به بركت انقلاب و مطرح شدن مسائل اسلامي و توجه مردم به ريشههاي معرفتي اسلام، كمكم اين مسائل جايگاه خودش را در جامعه و بهخصوص در حوزة علمية قم پيدا كند و تحقيقات كافي و شافي انجام بگيرد. همانطور كه استحضار داريد در مغربزمين تحولات و نوسانات فكري زيادي در اين زمينه انجام گرفته است. نقطة عطف مهم در تاريخ فرهنگي اجتماعي مغربزمين رنسانس است، يعني از آن وقتيكه توجه جوامع غربي به مسائل جديد جلب شد. تا قبل از رنسانس، دين رايج در آن ديار كه همان مسيحيت بود بر همة شئون زندگي مردم از جمله علم، فرهنگ، سياست، اجتماع، اخلاق و ساير مسائل حاكم بود و با شكست كليسا در صحنههاي مختلف، مردم نيز از دين و گرايشهاي ديني بيزار شدند و بهجاي گرايش به خدا، گرايش به انسانمداري مطرح شد.
و...