لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری
1-2-2- تعارض زناشويي
در دهه حاضر مطالعات علمي پيرامون تعارض زناشويي توجه زيادي را به خود جلب کرده است. در مقايسه با يافته هاي علمي دهه هاي گذشته در این دهه حجم زيادي ازمطالعات به جنبه هاي مختلف تعارض زناشويي اختصاص داشته است. درک کيفيت و ارزش ازدواج وسيله اي براي درک اثرات ان بر روي تمام فرايندهاي داخلي و خارج خانواده است. دلايل معقول و منطقي مطالعه برروي جزييات تعارض زناشويي، درک محدوديت ان در عدم سلامت خانواده و اشخاص ،اهمیت ان براي جامعه در حاليکه ازدواج هاي موفق شکل مي گيرد، دست کشيدن از جرم و نياز به گسترش مداخلات تجربي براي زوجين به منظور جلوگيري يا کم کردن فشارهاي زناشويي و طلاق است (برادبري و ديگران Bradbery
، 2007،به نقل از نظري، 1387).
رابطه زناشويي و زندگي مشترک مانند هر رابطه ديگري داراي جنبه هاي مثبت و منفي است.صميميت و مشارکت از جنبه هاي مثبت آن و ناسازگاري و عدم رضايت از جنبه هاي منفي آن به حساب مي ايد (فينچام2011 Finchaam
).
از نگاه ترمن Ter man,D
(2007،به نقل از شیخی،1388) عدم ثبات و استواري عواطف در زندگي زناشويي موجب ناخرسندي و تعارض مي گردد که تاثیرات سوء آن بر کودکان غیر قابل انکار خواهد بود . هنگامی که دو نفر به عنوان زن و شوهر با یکدیگر زندگی میکنند تعارض به وجود خواهد آمد. در تعاملهای بسیار طبیعی زن و شوهر، مواقعی هست که اختلافهایی به وجود میآید و یا نیازها برآورده نمیشوند، در نتیجه، هر دو شریک نسبت به هم احساس خشم، ناکامی و نارضایتی میکنند. بنابراین اگر تعارض به وجود میآید، زن و شوهر باید برای آن آماده شوند. این آمادگی باید نه تنها بر حسب توانایی برقراری ارتباط مؤثر باشد بلکه با توجه به انجام راهبرد حل مساله به شیوه نظامدار که ساختار و نظمی برای جلسات حل تعارض فراهم میآورد، به وجود آید.
مهمترين عامل و شاخص تعيين کننده کيفيت ازدواج نوع رابطه بين زن و شوهر است و يکي از عوامل مهم در هر رابطه زناشويي رضايت خاطري است که زن و شوهر از ان احساس مي کنند (همان منبع).
رابطه زناشويي رضايت بخش تاثير زيادي بر سلامت رواني و رشد شخصي زوجين و فرزندان انان دارد. ميزان رضايت خاطر از رابطه زناشويي روي ارسال و دريافت پيام تاثير مي گذارد. شوهري که از ازدواج خود ناراضي است به حوادث منفي زندگي توجه مي کند و از پيام همسرش برداشت منفي مي نمايد در حاليکه شوهر راضي برداشت هايي مثبت دارد.
وقتي زوجين به طور پيوسته دچار مشكل مي شوند ميتوان آنها را در چند علّت رديابي كرد. تعارض زماني به وجود مي آيد كه زوجين به دليل همكاري و تصميمات مشتركي كه مي گيرند درجات مختلفي از استقلال و همبستگي را نشان ميدهند كه اين تفاوت ها را مي توان روي يك پيوستار از تعارض خفيف تا تعارض كامل طبقه بندي كرد (لانگ Lung
، 2008). از نظر گلاسر Glasser
(2000، به نقل از قرباني، 1384)تعارض زناشويي ناشي از ناهماهنگي زن و شوهر در نوع نيازها و روش ارضاي آن، خودمحوري، اختلاف در خواسته ها، طرحواره هاي رفتاري و رفتار غير مسئولانه نسبت به ارتباط زناشويي و ازدواج است (گلاسر،2000؛ فرحبخش، 1383). يكي ديگر از اين عوامل مهم، مبهم و نارسا بودن ارتباطات به صورت غير مستقيم است. در خانواده هاي آشفته اصولاً ارتباطات غير كلامي به شكل كاملاً منفي احساس و ابراز مي شود (موسوي ، 1389). همچنين از مهمترين مسائلي كه زوجين با آن دست به گريبان هستند عدم آشنايي كافي از همديگر است كه بلافاصله بعد از زندگي مشترك بروز پيدا ميكند (بريچلر Brichler
، 2011).
تعاریف متعدد برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است.درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری میدانند (براتی، ۱۳8۵)
از نظر وایل Wayl
(2007)کنش و واکنش دو فرد که قادر نیستند منظور خود را تفهیم نمایند، تعارض یا تنازع نامیده میشود.
کلینیکه Ckilinikeh
(2003، نقل از والیپور1389) معتقد است اختلاف در روابط نزدیک وقتی بوجود میآید که نزدیکان کارهایی انجام دهند که ما دوست نداریم یا از انجام کارهایی امتناع ورزند که دوست داریم.
هالفورد Halford
(2011) ضمن بحثي درمورد آشفتگي روابط زناشويي به گزارش نارضايتي مهم و مداوم در رابطه توسط حداقل يكي از زوجين اشاره مينمايد. در اينجا منظور از اصطلاح «مهم» تأثير اين موضوع بر كاركرد همسر و منظور از «مداوم» اشاره به اختلافات دائمي ميباشد. به نظر كاهن Kahen
(2002، به نقل از ماركمن Marckman
، 2008 هرجا عدم توافق، تفاوت يا ناسازگاري بين همسران وجود داشته باشد تعارض به وجود ميآيد. فاورز و السون Fawes & Olson
(2009) نيز زوجين متعارض را ناراضي از عادات و شخصيت همسر و داراي مشكل ارتباطي در حوزههاي گوناگون ميدانند.
در مورد تعارض دو دیدگاه متداول وجود دارد و هرکدام از جنبهای به آن میپردازند.دیدگاه سنتی که نظریهای غالب است تعارض را موجب افت و تخریب و مسبب بحران میداند و بر پیامدهای مخرب و معایب آن تمرکز دارد؛بنابراین جهتگیری این دیدگاه درمان و حل سریع تعارض میباشد.از طرف دیگر، دیدگاه تعاملی اختلاف ادراک و نظرات مختلف و عدم توافق در تصمیمات را موجب بهبود و رشد و رفع نقایص و عامل پویای و تحرک میداند(بهارستان، ۱۳۸۳)
بر همین اساس ابتدا به پیامدهای مثبت و آنگاه به تأثیرات سوءتعارض زناشویی پرداخته میشود.ترنر Terner
(2004) به نقل از ویکز و تریت Wicks & Trit
( 2008) اصطلاح بهرهبرداری از تعارض را عنوان میکند و آن را فرایندی فعال و پویا در جهت
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 44 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
مبانی نظری
1-2-2- تعارض زناشويي
در دهه حاضر مطالعات علمي پيرامون تعارض زناشويي توجه زيادي را به خود جلب کرده است. در مقايسه با يافته هاي علمي دهه هاي گذشته در این دهه حجم زيادي ازمطالعات به جنبه هاي مختلف تعارض زناشويي اختصاص داشته است. درک کيفيت و ارزش ازدواج وسيله اي براي درک اثرات ان بر روي تمام فرايندهاي داخلي و خارج خانواده است. دلايل معقول و منطقي مطالعه برروي جزييات تعارض زناشويي، درک محدوديت ان در عدم سلامت خانواده و اشخاص ،اهمیت ان براي جامعه در حاليکه ازدواج هاي موفق شکل مي گيرد، دست کشيدن از جرم و نياز به گسترش مداخلات تجربي براي زوجين به منظور جلوگيري يا کم کردن فشارهاي زناشويي و طلاق است (برادبري و ديگران Bradbery
، 2007،به نقل از نظري، 1387).
رابطه زناشويي و زندگي مشترک مانند هر رابطه ديگري داراي جنبه هاي مثبت و منفي است.صميميت و مشارکت از جنبه هاي مثبت آن و ناسازگاري و عدم رضايت از جنبه هاي منفي آن به حساب مي ايد (فينچام2011 Finchaam
).
از نگاه ترمن Ter man,D
(2007،به نقل از شیخی،1388) عدم ثبات و استواري عواطف در زندگي زناشويي موجب ناخرسندي و تعارض مي گردد که تاثیرات سوء آن بر کودکان غیر قابل انکار خواهد بود . هنگامی که دو نفر به عنوان زن و شوهر با یکدیگر زندگی میکنند تعارض به وجود خواهد آمد. در تعاملهای بسیار طبیعی زن و شوهر، مواقعی هست که اختلافهایی به وجود میآید و یا نیازها برآورده نمیشوند، در نتیجه، هر دو شریک نسبت به هم احساس خشم، ناکامی و نارضایتی میکنند. بنابراین اگر تعارض به وجود میآید، زن و شوهر باید برای آن آماده شوند. این آمادگی باید نه تنها بر حسب توانایی برقراری ارتباط مؤثر باشد بلکه با توجه به انجام راهبرد حل مساله به شیوه نظامدار که ساختار و نظمی برای جلسات حل تعارض فراهم میآورد، به وجود آید.
مهمترين عامل و شاخص تعيين کننده کيفيت ازدواج نوع رابطه بين زن و شوهر است و يکي از عوامل مهم در هر رابطه زناشويي رضايت خاطري است که زن و شوهر از ان احساس مي کنند (همان منبع).
رابطه زناشويي رضايت بخش تاثير زيادي بر سلامت رواني و رشد شخصي زوجين و فرزندان انان دارد. ميزان رضايت خاطر از رابطه زناشويي روي ارسال و دريافت پيام تاثير مي گذارد. شوهري که از ازدواج خود ناراضي است به حوادث منفي زندگي توجه مي کند و از پيام همسرش برداشت منفي مي نمايد در حاليکه شوهر راضي برداشت هايي مثبت دارد.
وقتي زوجين به طور پيوسته دچار مشكل مي شوند ميتوان آنها را در چند علّت رديابي كرد. تعارض زماني به وجود مي آيد كه زوجين به دليل همكاري و تصميمات مشتركي كه مي گيرند درجات مختلفي از استقلال و همبستگي را نشان ميدهند كه اين تفاوت ها را مي توان روي يك پيوستار از تعارض خفيف تا تعارض كامل طبقه بندي كرد (لانگ Lung
، 2008). از نظر گلاسر Glasser
(2000، به نقل از قرباني، 1384)تعارض زناشويي ناشي از ناهماهنگي زن و شوهر در نوع نيازها و روش ارضاي آن، خودمحوري، اختلاف در خواسته ها، طرحواره هاي رفتاري و رفتار غير مسئولانه نسبت به ارتباط زناشويي و ازدواج است (گلاسر،2000؛ فرحبخش، 1383). يكي ديگر از اين عوامل مهم، مبهم و نارسا بودن ارتباطات به صورت غير مستقيم است. در خانواده هاي آشفته اصولاً ارتباطات غير كلامي به شكل كاملاً منفي احساس و ابراز مي شود (موسوي ، 1389). همچنين از مهمترين مسائلي كه زوجين با آن دست به گريبان هستند عدم آشنايي كافي از همديگر است كه بلافاصله بعد از زندگي مشترك بروز پيدا ميكند (بريچلر Brichler
، 2011).
تعاریف متعدد برای واژه تعارض زناشویی ارائه شده است.درمانگران سیستمی تعارض زناشویی را تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت و حذف امتیازات دیگری میدانند (براتی، ۱۳8۵)
از نظر وایل Wayl
(2007)کنش و واکنش دو فرد که قادر نیستند منظور خود را تفهیم نمایند، تعارض یا تنازع نامیده میشود.
کلینیکه Ckilinikeh
(2003، نقل از والیپور1389) معتقد است اختلاف در روابط نزدیک وقتی بوجود میآید که نزدیکان کارهایی انجام دهند که ما دوست نداریم یا از انجام کارهایی امتناع ورزند که دوست داریم.
هالفورد Halford
(2011) ضمن بحثي درمورد آشفتگي روابط زناشويي به گزارش نارضايتي مهم و مداوم در رابطه توسط حداقل يكي از زوجين اشاره مينمايد. در اينجا منظور از اصطلاح «مهم» تأثير اين موضوع بر كاركرد همسر و منظور از «مداوم» اشاره به اختلافات دائمي ميباشد. به نظر كاهن Kahen
(2002، به نقل از ماركمن Marckman
، 2008 هرجا عدم توافق، تفاوت يا ناسازگاري بين همسران وجود داشته باشد تعارض به وجود ميآيد. فاورز و السون Fawes & Olson
(2009) نيز زوجين متعارض را ناراضي از عادات و شخصيت همسر و داراي مشكل ارتباطي در حوزههاي گوناگون ميدانند.
در مورد تعارض دو دیدگاه متداول وجود دارد و هرکدام از جنبهای به آن میپردازند.دیدگاه سنتی که نظریهای غالب است تعارض را موجب افت و تخریب و مسبب بحران میداند و بر پیامدهای مخرب و معایب آن تمرکز دارد؛بنابراین جهتگیری این دیدگاه درمان و حل سریع تعارض میباشد.از طرف دیگر، دیدگاه تعاملی اختلاف ادراک و نظرات مختلف و عدم توافق در تصمیمات را موجب بهبود و رشد و رفع نقایص و عامل پویای و تحرک میداند(بهارستان، ۱۳۸۳)
بر همین اساس ابتدا به پیامدهای مثبت و آنگاه به تأثیرات سوءتعارض زناشویی پرداخته میشود.ترنر Terner
(2004) به نقل از ویکز و تریت Wicks & Trit
( 2008) اصطلاح بهرهبرداری از تعارض را عنوان میکند و آن را فرایندی فعال و پویا در جهت