لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
مالکیت شرکتی از طریق مالکیت سهام، تاثیر چشمگیری بر روش کنترل شرکتها داشت. بدین ترتیب، مالکان اداره شرکت را به مدیران تفویض کردند و بازارهای بورس اوراق بهادار شکل گرفت. یکی از ابزارهای تخصیص بهینه منابع، بازارهای اوراق بهادار میباشد. لذا هر مشکلی که در بازار مذکور بوجود آید، تنها مسأله اقتصادی نیست بلکه به مسألهای اجتماعی مبدل میشود که در آن منافع عمومی جامعه به خطر خواهد افتاد. برای حل و فصل مشکلات مذکور، یکی از مفاهیم با اهمیت مطرح شده در دو دهه اخیر، مفهوم حاکمیت شرکتی است. رسواييهاي حسابداري و سقوط شركتهايي در آمريكا نظير انرون و ولدكام، و در استراليا مانند شركتهاي تل وان، نگرانيهاي جدي را در مورد مديريت سود، استفاده از سود گزارش شده و مسائل اخلاقي كساني كه اين گزارشها را تهيه و حسابرسي مي كنند، بوجود آورد. سازمانهاي قانونگذار در آمريكا بر اساس قوانيني مثل قانون ساربينز اكسلي، مديران شركتها را ملزم به تضمين گزارشهاي مالي، توانمند كردن حاكميت شركتي و بهبود استقلال حسابرس نمود تا از اين طريق، مديريت سود كاهش و كيفيت گزارشگري مالي بهبود يابد.
يكي از قابل تأملترين و چالش برانگيزترين مسائل عصر حاضر، بحث توسعهي اقتصادي است؛ به گونهاي كه تحقق آن به يكي از اهداف اساسي سياستگذاريها و تصميمگيري هاي اقتصادي كشورها تبديل شده است. از عوامل مؤثر بر رشد و توسعه ي پايدار اقتصادي، سرمايهگذاري مؤثر است. بدين
منظور، يك واحد اقتصادي براي سرمايهگذاري در طرحهاي مختلف، بايد حد يا ميزان سرمايهگذاري را با توجه به محدوديت منابع، مورد توجه قرار دهد. اين امر از طريق روش هاي ارزيابي طرح ها، از جمله ارزش فعلي خالص انجام ميشود. طبق اين روش، در يك يا چند طرح وقتي سرمايهگذاري انجام مي گيرد كه، ارزش فعلي خالص آن طرح، مثبت باشد.
یکی از مهم ترین تصمیمات مالی، نحوه تأمین مالی بنگاههای اقتصادی است که نقش بسزایی در استمرار و رشد سودآوری آنها دارد. توانایی بنگاه ها در دستیابی به منابع مالی داخل و خارج از بنگاه به منظور سرمایهگذاری و اجرای طرحهای توسعهای آن از عوامل اصلی رشد سودآوری محسوب می شود. شرکتها اغلب هنگامی که به منابع مالی جدید نیاز دارند، یا از طریق بهرهگیری از منابع داخلی بنگاه اعم از سود انباشته و ذخایر، نیاز خود را مرتفع میسازند، یا از طریق دریافت وام و اعتبارات از بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری و یا انتشار سهام و سایر انواع اوراق بهادار بدهی و سرمایه ای.
در فصل اول به بیان کلیات تحقیق پرداخته شد. در این فصل به بیان ادبیات منحصر به تحقیق پرداخته میشود. در ابتدا مبانی نظری تحقیق که شامل حاکمیت شرکتی و انواع آن، ساختار مالکیت، سرمایهگذاری و تأمین مالی و روشهای آن بیان میشود و در آخر نیز تحقیقهای داخلی و خارجی صورت گرفته در این رابطه ذکر میشود.
2-2- ادبیات و مبانی نظری تحقیق
2-2-1- حاکمیت شرکتی
براي سالیان متمادي در گذشته، اقتصاددانان فرض می کردند که تمامی گروه هاي مربوط به یک شرکت سهامی براي یک هدف مشترك فعالیت می کنند. اما در 30 سال گذشته موارد بسیاري از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شرکتها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است. این موارد به طور کلی، تحت عنوان تئوري نمایندگی در حسابداري بیان می شود. رابطه نمایندگی قراردادي است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیمگیري را به او تفویض می کند. در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداکثرسازي ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت میکنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار میدهند. فعالیتهاي مدیران توسط برخی عوامل، هدایت یا بعضاً محدود میشود. این عوامل باید براي حاکمیت شرکتی مناسبتر، مطرح و مستقر شود و شرکتها مقررات و الزامات بسیار زیادي را در انجام وظایف، رعایت کنند و نهادهاي مختلفی بر حسن جریان فعالیت هاي واحدهاي اقتصادي نظارت نمایند. این عوامل مواردي از قبیل هیئت مدیره (که حق استخدام، اخراج و پاداش دادن به مدیران را دارند)، قوانین و مقررات، قراردادهاي کارگري، بازار و حتی محیط رقابتی را در بر میگیرد. به طور کلی عوامل فوق را
میتوان در دو قالب ساز و کارهاي کنترل بیرونی (نظیر بازار) و ساز و کارهاي کنترل درونی (نظیر هیئت مدیره) در نظر گرفت (کرمی، 1387).
یکی از ساز و کار هاي کنترل بیرونی مؤثر بر حاکمیت شرکتی که داراي اهمیت فزاینده اي بوده، ظهور سرمایهگذاران نهادي به عنوان مالکین سرمایه است. مطابق با تعریف بوشی (1998)، سرمایهگذاران نهادي، سرمایهگذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهاي بیمه، شرکتهاي سرمایهگذاري و غیره هستند. وي بیان میدارد که سرمایهگذاران نهادي از طریق جمع آوري اطلاعات و قیمتگذاري تصمیمات مدیریت به طور ضمنی و از طریق اداره نحوه عمل شرکت به طور صریح بر شرکت نظارت میکنند. به عبارت بهتر، سرمایهگذاران نهادي منابعی براي نفوذ و نظارت بر مدیران دارند و اینکه آیا سرمایهگذاران نهادي از قدرتشان براي نظارت استفاده میکنند یا خیر، تابعی از میزان مالکیت آنهاست. در ادبیات حاکمیت شرکتی، دو نگرش در مورد سرمایهگذاران نهادي وجود دارد میکند. "فرضیه نظارت کارآمد" بیان میکند که با سرمایهگذاري بیشتر سهامداران نهادي، نظارت کاراتري توسط آنها اعمال میشود و اختلافات عقیده و مشاجرات نمایندگی به احتمال قوي بر طرف میگردد. در مقابل "فرضیه همگرایی منافع "، بیان میدارد که سهامداران نهادي بزرگ، اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. در سطوح بالاي مالکیت، سرمایهگذاران نهادي حتی ممکن است هیئت مدیره را به اخذ تصمیمات غیربهینه ترغیب کنند. به طور کلی، هر کشور با توجه به نوع فرهنگ، زمینۀ تاریخی، فضاي حقوقی و نهادهاي حاکم بر آن داراي چارچوب خاصی براي حکمرانی میباشد. در کشور ما طی چند سال اخیر، کوششهایی براي شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد نظارت بر بنگاه هاي اقتصادي صورت پذیرفته است. در سازمان بورس اوراق بهادار ایران، صرفاً آیین نامه اي تحت عنوان " نظام راهبري شرکت" تهیه و ارائه شده است و لیکن از بعد قوانین و مقررات، فعالیت و اقدامات خاصی براي نهادینه کردن این مقوله در سطح شرکتها و اعمال آن در بازار سرمایه صورت نگرفته است (بابایی و همکاران، 1387).
حاکميت شرکتي طي قرن گذشته با هدف ترويج و ارتقاي کارآيي تخصيص پس اندازهاي مردم به سرمايهگذاريهاي پر بازده مطرح شده است. اولين مفهوم حاکميت شرکتي از واژه لاتين گابرينر- Gubernare
به معناي هدايت کردن گرفته شده است و دلالت بر اولين تعريف حاکميت شرکتي به راهبري تمرکز دارد تا کنترل. روشهاي متعددي براي تعريف حاکميت شرکتي وجود دارد که از تعاريف محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آنها تا تعاريف جامع و در برگيرنده پاسخگويي شرکتها در قبال گروه کثيري از سهامدارن، افراد يا ذي نفعان متغير هستند. با اين وجود ميتوان بر اساس يک تعريف عمومي، حاکميت شرکتي را نظامي ناميد که شرکتها با آن هدايت و کنترل ميشوند (حساس يگانه، 1384،ص 11). همچنين با توجه به تعريف فايننش
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه
مالکیت شرکتی از طریق مالکیت سهام، تاثیر چشمگیری بر روش کنترل شرکتها داشت. بدین ترتیب، مالکان اداره شرکت را به مدیران تفویض کردند و بازارهای بورس اوراق بهادار شکل گرفت. یکی از ابزارهای تخصیص بهینه منابع، بازارهای اوراق بهادار میباشد. لذا هر مشکلی که در بازار مذکور بوجود آید، تنها مسأله اقتصادی نیست بلکه به مسألهای اجتماعی مبدل میشود که در آن منافع عمومی جامعه به خطر خواهد افتاد. برای حل و فصل مشکلات مذکور، یکی از مفاهیم با اهمیت مطرح شده در دو دهه اخیر، مفهوم حاکمیت شرکتی است. رسواييهاي حسابداري و سقوط شركتهايي در آمريكا نظير انرون و ولدكام، و در استراليا مانند شركتهاي تل وان، نگرانيهاي جدي را در مورد مديريت سود، استفاده از سود گزارش شده و مسائل اخلاقي كساني كه اين گزارشها را تهيه و حسابرسي مي كنند، بوجود آورد. سازمانهاي قانونگذار در آمريكا بر اساس قوانيني مثل قانون ساربينز اكسلي، مديران شركتها را ملزم به تضمين گزارشهاي مالي، توانمند كردن حاكميت شركتي و بهبود استقلال حسابرس نمود تا از اين طريق، مديريت سود كاهش و كيفيت گزارشگري مالي بهبود يابد.
يكي از قابل تأملترين و چالش برانگيزترين مسائل عصر حاضر، بحث توسعهي اقتصادي است؛ به گونهاي كه تحقق آن به يكي از اهداف اساسي سياستگذاريها و تصميمگيري هاي اقتصادي كشورها تبديل شده است. از عوامل مؤثر بر رشد و توسعه ي پايدار اقتصادي، سرمايهگذاري مؤثر است. بدين
منظور، يك واحد اقتصادي براي سرمايهگذاري در طرحهاي مختلف، بايد حد يا ميزان سرمايهگذاري را با توجه به محدوديت منابع، مورد توجه قرار دهد. اين امر از طريق روش هاي ارزيابي طرح ها، از جمله ارزش فعلي خالص انجام ميشود. طبق اين روش، در يك يا چند طرح وقتي سرمايهگذاري انجام مي گيرد كه، ارزش فعلي خالص آن طرح، مثبت باشد.
یکی از مهم ترین تصمیمات مالی، نحوه تأمین مالی بنگاههای اقتصادی است که نقش بسزایی در استمرار و رشد سودآوری آنها دارد. توانایی بنگاه ها در دستیابی به منابع مالی داخل و خارج از بنگاه به منظور سرمایهگذاری و اجرای طرحهای توسعهای آن از عوامل اصلی رشد سودآوری محسوب می شود. شرکتها اغلب هنگامی که به منابع مالی جدید نیاز دارند، یا از طریق بهرهگیری از منابع داخلی بنگاه اعم از سود انباشته و ذخایر، نیاز خود را مرتفع میسازند، یا از طریق دریافت وام و اعتبارات از بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری و یا انتشار سهام و سایر انواع اوراق بهادار بدهی و سرمایه ای.
در فصل اول به بیان کلیات تحقیق پرداخته شد. در این فصل به بیان ادبیات منحصر به تحقیق پرداخته میشود. در ابتدا مبانی نظری تحقیق که شامل حاکمیت شرکتی و انواع آن، ساختار مالکیت، سرمایهگذاری و تأمین مالی و روشهای آن بیان میشود و در آخر نیز تحقیقهای داخلی و خارجی صورت گرفته در این رابطه ذکر میشود.
2-2- ادبیات و مبانی نظری تحقیق
2-2-1- حاکمیت شرکتی
براي سالیان متمادي در گذشته، اقتصاددانان فرض می کردند که تمامی گروه هاي مربوط به یک شرکت سهامی براي یک هدف مشترك فعالیت می کنند. اما در 30 سال گذشته موارد بسیاري از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شرکتها با این گونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است. این موارد به طور کلی، تحت عنوان تئوري نمایندگی در حسابداري بیان می شود. رابطه نمایندگی قراردادي است که بر اساس آن صاحب کار یا مالک، نماینده یا عامل را از جانب خود منصوب و اختیار تصمیمگیري را به او تفویض می کند. در روابط نمایندگی، هدف مالکان حداکثرسازي ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت میکنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار میدهند. فعالیتهاي مدیران توسط برخی عوامل، هدایت یا بعضاً محدود میشود. این عوامل باید براي حاکمیت شرکتی مناسبتر، مطرح و مستقر شود و شرکتها مقررات و الزامات بسیار زیادي را در انجام وظایف، رعایت کنند و نهادهاي مختلفی بر حسن جریان فعالیت هاي واحدهاي اقتصادي نظارت نمایند. این عوامل مواردي از قبیل هیئت مدیره (که حق استخدام، اخراج و پاداش دادن به مدیران را دارند)، قوانین و مقررات، قراردادهاي کارگري، بازار و حتی محیط رقابتی را در بر میگیرد. به طور کلی عوامل فوق را
میتوان در دو قالب ساز و کارهاي کنترل بیرونی (نظیر بازار) و ساز و کارهاي کنترل درونی (نظیر هیئت مدیره) در نظر گرفت (کرمی، 1387).
یکی از ساز و کار هاي کنترل بیرونی مؤثر بر حاکمیت شرکتی که داراي اهمیت فزاینده اي بوده، ظهور سرمایهگذاران نهادي به عنوان مالکین سرمایه است. مطابق با تعریف بوشی (1998)، سرمایهگذاران نهادي، سرمایهگذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهاي بیمه، شرکتهاي سرمایهگذاري و غیره هستند. وي بیان میدارد که سرمایهگذاران نهادي از طریق جمع آوري اطلاعات و قیمتگذاري تصمیمات مدیریت به طور ضمنی و از طریق اداره نحوه عمل شرکت به طور صریح بر شرکت نظارت میکنند. به عبارت بهتر، سرمایهگذاران نهادي منابعی براي نفوذ و نظارت بر مدیران دارند و اینکه آیا سرمایهگذاران نهادي از قدرتشان براي نظارت استفاده میکنند یا خیر، تابعی از میزان مالکیت آنهاست. در ادبیات حاکمیت شرکتی، دو نگرش در مورد سرمایهگذاران نهادي وجود دارد میکند. "فرضیه نظارت کارآمد" بیان میکند که با سرمایهگذاري بیشتر سهامداران نهادي، نظارت کاراتري توسط آنها اعمال میشود و اختلافات عقیده و مشاجرات نمایندگی به احتمال قوي بر طرف میگردد. در مقابل "فرضیه همگرایی منافع "، بیان میدارد که سهامداران نهادي بزرگ، اتحاد و پیوستگی استراتژیکی با مدیریت دارند. در سطوح بالاي مالکیت، سرمایهگذاران نهادي حتی ممکن است هیئت مدیره را به اخذ تصمیمات غیربهینه ترغیب کنند. به طور کلی، هر کشور با توجه به نوع فرهنگ، زمینۀ تاریخی، فضاي حقوقی و نهادهاي حاکم بر آن داراي چارچوب خاصی براي حکمرانی میباشد. در کشور ما طی چند سال اخیر، کوششهایی براي شناساندن ماهیت نظام حاکمیت شرکتی و اهمیت آن از بعد نظارت بر بنگاه هاي اقتصادي صورت پذیرفته است. در سازمان بورس اوراق بهادار ایران، صرفاً آیین نامه اي تحت عنوان " نظام راهبري شرکت" تهیه و ارائه شده است و لیکن از بعد قوانین و مقررات، فعالیت و اقدامات خاصی براي نهادینه کردن این مقوله در سطح شرکتها و اعمال آن در بازار سرمایه صورت نگرفته است (بابایی و همکاران، 1387).
حاکميت شرکتي طي قرن گذشته با هدف ترويج و ارتقاي کارآيي تخصيص پس اندازهاي مردم به سرمايهگذاريهاي پر بازده مطرح شده است. اولين مفهوم حاکميت شرکتي از واژه لاتين گابرينر- Gubernare
به معناي هدايت کردن گرفته شده است و دلالت بر اولين تعريف حاکميت شرکتي به راهبري تمرکز دارد تا کنترل. روشهاي متعددي براي تعريف حاکميت شرکتي وجود دارد که از تعاريف محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آنها تا تعاريف جامع و در برگيرنده پاسخگويي شرکتها در قبال گروه کثيري از سهامدارن، افراد يا ذي نفعان متغير هستند. با اين وجود ميتوان بر اساس يک تعريف عمومي، حاکميت شرکتي را نظامي ناميد که شرکتها با آن هدايت و کنترل ميشوند (حساس يگانه، 1384،ص 11). همچنين با توجه به تعريف فايننش