معرفی کتاب جرئت بسیار زندگی شجاعانه زیرعنوان کتاب: چگونگی شهامت آسیب پذیر بودن در زندگی، عشق ورزی

درباره کتاب جرئت بسیار

نویسنده در مقدمهٔ کتاب می گوید برای این که وارد میدان زندگی شویم در انتظار کامل شدن و ضدضربه شدن می مانیم، غافل از این که در طی این انتظار روابط و فرصت ها را به نحوی جبران ناپذیر از دست می دهیم، وقت باارزشمان را تلف می کنیم و موهبت هایی را که در اختیار داریم و نقشی را که ایفای آن فقط از دست ما ساخته است نادیده می گیریم.

باید یاد بگیریم هیچ تلاشی بی اشتباه و کاستی نیست ولی کسی که تلاش می کند، کسی که اشتیاق را می شناسد، کسی که ایثار می کند، همان کسی است که در بهترین حالت طعم پیروزی را بیش از دیگران می چشد و در بدترین حالت و در صورت شکست، حداقل پردل وجرئت شکست می خورد و این شکست به معنای ضعف نیست چون انسان درهرصورت آسیب پذیر است و این آسیب پذیری ذاتی او است.

عدم اطمینان، ریسک و احساساتی که هر روز با آن ها مواجهیم انتخابی نیستند. یگانه انتخابی که داریم نوع درگیر شدنمان در زندگی است؛ و پذیرش نقاط آسیب پذیرمان تعیین کنندهٔ عمق شهامت و وضوح هدف ماست. برنه براون نویسنده «جرئت بسیار» در کتابش قصد دارد همین نکته را برای شما درونی کند. «پر دل وجرئت بودن».

براون در این کتاب از معنای جرئت و با جرئت بودن حرف می زند و به عمق باور «کافی نبودن» در انسان ها نگاهی می اندازد. با استدلال هایی تصورات غلط درباره آسیب پذیری را باطل می کند و راه هایی برای مبارزه با خجالتی بودن پیشنهاد می کند. در انتها نیز به والدین می آموزد که چگونه فرزندان پردل وجرئت تربیت کنند.

خواندن کتاب جرئت بسیار را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

مطالعه این کتاب برای همه به خصوص والدین جوانی که کودکی در آستانه پا نهادن به اجتماع دارند مفید است.

بخشی از کتاب جرئت بسیار

«"پس چه کار می کنی؟"

"خانه را تمیز می کنم. کرهٔ بادام زمینی می خورم. مردم را سرزنش می کنم. سعی می کنم همه چیز در اطرافم کامل و بی نقص باشد. هر چیزی را که می توانم، کنترل می کنم ــ هر چیزی که احتمال تغییر آن وجود دارد."

"چه زمانی بیش از همیشه احساس آسیب پذیر بودن می کنی؟"

"وقتی می ترسم." به دایانا نگاه می کنم و می بینم مثل هر روانشناس دیگری مکثی آزاردهنده می کند و سرش را در تایید تکان می دهد تا بیشتر از من حرف بکشد. "وقتی که مضطربم و نمی دانم اوضاع چطور پیش خواهد رفت، یا وقتی درگیر گفت وگویی دشوار هستم، یا وقتی می خواهم کار جدیدی انجام دهم یا کاری انجام می دهم که مرا معذب می کند یا در معرض انتقاد یا قضاوت قرار می دهد." همچنان مکث می کند و سرش را در همدلی با من تکان می دهد. "وقتی فکر می کنم چقدر استیو و فرزندانم را دوست دارم و اگر اتفاقی برای آن ها بیفتد همه چیز برایم تمام خواهد شد. وقتی کسانی را که دوست دارم در تقلا و زحمت می بینم و کاری از دستم برایشان ساخته نیست یا نمی توانم باعث بهبود اوضاع شوم. تنها کاری که می توانم بکنم این است که در کنارشان باشم."

"می فهمم."

"زمانی آن را احساس می کنم که از این که همه چیز خیلی خوب یا خیلی ترسناک است می ترسم. واقعاً دلم می خواهد فکر کنم حسی فوق العاده است؛ ولی در حال حاضر که فقط تحمل ناپذیر است. آیا می توان این حس را تغییر داد؟"

"بله به نظر من می توان آن را تغییر داد."»

تعداد       50 اسلاید  وفایل پاورپوینت در حالت به صورت فشرده در قالب  winzipقابل دانلود می باشد.

فایل پاورپوینت است با برنامه آفیس باز می شود

نقل قول های کتاب جرئت بسیار (زندگی شجاعانه): شجاعت با نشون دادن خودمون و ازجایی شروع میشه که به خودمون اجازه دیده شدن بدیم. از اونجا که احساس تعلق واقعی فقط وقتی اتفاق میافته که ما خود واقعی و ناقصمون رو به جهانیان نشون میدیم، این احساس هرگز نمیتونه از سطح پذیرش خود فراتر بره. آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره. حقیقت و شجاعت همیشه راحت نیستند، اما هیچ وقت به معنی ضعف هم نیستند. اگر بتونیم ماجرامون رو برای کسی تعریف کنیم که با همدلی و درک پاسخ بده، خجالت معنی ای نداره. آسیب پذیری زادگاه عشق، تعلق، لذت، شجاعت، همدلی و خلاقیته. منشا امید، همدلی، مسئولیت و اصالته. اگر به دنبال وضوح بیشتری در مقاصدمون و عمق بیشتری در زندگی معنویمون باشیم، آسیب پذیری یه مسیره که باید از اون رد بشیم. وقتی به خودشیفتگی از لنز آسیب پذیری نگاه میکنم، ترس از معمولی بودن رو میبینم که از خجالت زدگی ناشی میشه. متوجه ترسی میشم که از این تفکر نشات میگیره، من به اندازه کافی غیرمعمولی نیستم که جلب توجه کنم، دو.ست داشتنی باشم، یا به چیزی یا کسیتعلق داشته باشم و بتونم هدفی داشته باشم. چیزهایی که میدونیم مهمن، اما اینکه چه کسی هستیم مهمتره. تمایل به جلب توجه کردن مارو تغییر میده، و هر بار ما رو کمی شجاع تر میکنه. جلوی تاریکی رو گرفتن مثل از بین بردن روشناییه. آسیب پذیری عین حقیقت به نظر میرسه و احساس شجاعت رو داره. ما بخاطر ارتباط برقرار کردن اینجا هستیم. همون چیزی که به زندگی ما هدف و معنا میده. قدرت ارتباطات زمانی در زندگی انسان اثبات شد که مشخص شد بزرگترین نگرانی در روابط جدایی است. ترس از کاری که انجام دادیم یا در انجام دادنش شکست خوردیم، ترس از اینکه فردی که هستیم یا جایی که از اون اومدیم باعث شده باشه دوست داشتنی یا شایسته ارتباط نباشیم. برای من قضیه «کوچک، شیرین، ساکت و متواضع بمون یعنی توقعی که اکثر جوامع از زنان دارن» یک مسئله منسوخه. اما واقعیت اینه که ما زنان هر وقت سعی میکنیم صدای خودمون رو پیدا کنیم و حرف بزنیم با این خواسته روبرو میشیم. خجالت، قدرت خودش رو از بیان نشدنی بودن میگیره. من فقط زمانی چیزی رو به اشتراک میذارم که نیازی برای براورده شدن از طریق اون به اشتراک گذاری نداشته باشم. به شدت اعتقاد دارم، آسیب پذیری در برابر مخاطبان بیشتر تنها زمانی ایده خوبی به شمار میره که اشتراک گذاری به درمان کمک کنه، نه وقتی که انتظارداشته باشم پاسخ خاصی دریافت کنم. سوال اصلی از والدین باید این باشه: آیا درگیر تربیت فرزند شدید؟ به این موضوع به اندازه کافی توجه می کنید؟ پس، برنامه تون این باشه که تصمیمات بد بگیرید و اشتباه کنید. فرزندپروری ناقص برای ما مثل یک هدیه است که باعث میشه فرزندانمون تلاش ما رو برای درک اشتباهاتمون و بهتر شدن در دفعات بعدی ببینند. ماموریت ما این نیست که بی نقص باشیم و فرزندانی شاد پرورش بدیم. بی نقصی وجود نداره و فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن. من آسیب پذیری رو عدم قطعیت، خطر و در معرض احساست بودن تعریف میکنم. بیاید با چنین تعریفی به عشق فکر کنیم. به این فکر کنیدکه هر روز از خواب بیدار شیم و کسی رو دوست داشته باشیم که ممکنه ما رودوست داشته یا نداشته باشه، کسی که نمیتونیم درکنارش امنیتمون رو تضمین کنیم. کسی که ممکنه تویزندگیمون بمونه یا بی توجه ترکمون کنه. ممکنه تا اخر عمر بهمون وفادار بمونه یا همین فردا بهمون خیانت کنه. این عین آسیب پذیریه. چیزی که بیشتر از هر چیزی زندگی منو تغییر داد درک این موضوع بود که ارزش من در گرو واکنشی که مردم به من نشون میدن نیست. با همه وجود کار کردن. اصول زیادی درباره با همه وجود کارکردن وجود داره، اما آسیب پذیری در مرکزیته. روبرو شدن با عدم قطعیت و در معرض خطر احساسات بودن و دانستن اینکه من کافی هستم. فهمیدم چیزی که بچه ها رو شاد میکنه لزوما باعث نمیشه اونها به بزرگسالانی شجاع و فعال تبدیل بشن. شاید دوست داشتن خودمون و حمایت از همدیگه درمسیر واقعی شدن بزرگترین نتیجه شجاعت زیاده. فردی که هستیم و نحوه تعامل ما با دنیا بهتر از نحوه برخورد فرزندانمون میتونند نشان دهنده آگاهی ما از فرزندپروری باشند. امید تابعی از مبارزه است.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید