فرق اضافه تشبیهی و استعاری در چیست ؟ همراه با مثال

پاسخ به یک سوال همیشگی شما

فرق اضافه تشبیهی و استعاری در چیست ؟

برای پاسخ به این سوال باید اول صفت و مضاف الیه را بشناسیم.

 

اگر دو واژه با فاصلۀ یک کسره (ـِـ) پس از یکدیگر بیایند، ترکیبی می سازند که واژۀ دوم نقش «صفت» یا «مُضاف اِلیه» دارد.

 

به ترکیب (اسم + ـِـ + صفت)، «ترکیب وصفی» می گویند و به ترکیب (اسم + ـِـ + اسم)، «ترکیب اضافی» می گویند.

 

نُکتـه: «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی» هم با هم شباهت دارند و هم تفاوت!

 

شباهت «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی»: در هر دو؛ یک واژه با فاصلۀ یک کسره (ـِـ)، بعد از یک اسم آمده است.

 

تفاوت «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی»: در «ترکیب وصفی» واژۀ اضافه شده بعد از کسره، یک «صفت» است!

 

ولی در «ترکیب اضافی» واژۀ اضافه شده بعد از کسره، یک اسم است!

 

برای تشخیص «صفت» از «مُضاف اِلیه» پس از دو واژه که با فاصلۀ یک کسره در کنار هم آمده اند، یک فعل ربطی (اِسنادی) «است» می آوریم و بین دو واژه مَکث می کنیم.

 

اگر جملۀ ما معنا داشت، دو واژۀ مورد نظر «ترکیب وصفی» تشکیل داده اند؛ یعنی واژۀ اول موصوف و واژۀ دوم «صفت» است.

 

اما اگر جملۀ ما معنا نداشت، دو واژۀ مورد نظر «ترکیب اضافی» تشکیل داده اند؛ یعنی واژۀ اول مضاف و واژۀ دوم «مُضاف اِلیه» است.

 

مثال: کتاب ِ زیبا : (کتاب ، زیبا است.)

همانطور که می بینیم، این جمله معنای درستی دارد؛ چون کتاب، زیبا است!

 

یعنی واژۀ اول اسم است و واژۀ دوم «صفت» و ویژگی آن است.

 

کتاب، کتاب است و زیبا، «صفت» کتاب است و از خود هویت مستقل ندارد و یک ویژگی وابسته به کتاب است.

می توانید این مطلب را هم ببینید؛  آدم های آسمانیِ زمین

پس این یک «ترکیب وصفی» است.

مثال: کتاب ِ علی : (کتاب ، علی است.)

همانطور که می بینیم، این جمله معنای درستی ندارد؛ چون کتاب، علی نیست!

یعنی هر دو اسم هستند و کتاب، کتاب است و علی، علی است. یعنی هر اسم برای خود هویت مستقل دارد.

پس این یک «ترکیب اضافی» است.

 

«ترکیب اضافی» یا همان «مضاف و مضاف الیه» به «اضافه» هم معروف است و انواعی دارد.

ما در اینجا به «اضافۀ تشبیهی» و «اضافۀ استعاری» می پردازیم.

اضافۀ تشبیهی و اضافۀ استعاری

 

اضافۀ تشبیهی

در اضافۀ تشبیهی «مضاف» به «مضاف الیه» تشبیه می شود:

لبِ لعل: لب مانند لعل است.

لب به لعل (جواهر سرخ رنگ) تشبیه شده است.

یا «مضاف الیه» به «مضاف» تشبیه می شود:

نور دانش: دانش مانند نور است.

دانش به نور تشبیه شده است.

 

اضافۀ استعاری

در اضافۀ استعاری، «مضاف الیه» استعاره از موجودی است که «مضاف» دارد.

دست ستم: ستم استعاره از انسانی است که دست دارد.

چشم روزگار: روزگار استعاره از موجودی است که چشم دارد.

نکتۀ بسیار مهم: در تشخیص نوع «مضاف و مضاف الیه» یا یک ترکیب اضافی؛ از این روش استفاده می کنیم.

 

 

 

هر اسمی می تواند کُل باشد یا جزء:

کُل: اسمی است که به چیزی وصل نباشد، یعنی خود از اجزای چیز بزرگتری نباشد. مثل: کتاب، انسان، قلم، خانه، میز.

 

جزء: اسمی است که به چیز دیگری وصل باشد، یعنی خود از اجزای چیز بزرگ تری باشد. مثل: جلد، دست، جوهر، دیوار، پایه.

نکته: کوچکی و بزرگی اسم در کُل یا جزء بودن آن تاثیری ندارد. مثل: گندم، میخ، چکش، درفش، ساختمان، پُل.

 

می توانید این مطلب را هم ببینید؛  آموزش و پرورش کارآمد!

وقتی در یک ترکیب اضافی، بین اضافۀ استعاری و اضافۀ تشبیهی شک داشتیم؛

اگر مضاف (کلمۀ اول) کُل بود؛ ترکیب ما اضافۀ تشبیهی است.

و اگر مضاف (کلمۀ اول) جزء بود، ترکیب ما اضافۀ استعاری است.

 

 

 

 

مثال: کدام ترکیب اضافۀ تشبیهی و کدام اضافۀ استعاری است؟

خانۀ محبت: اضافۀ تشبیهی

(چون خانه کل است و از اجزای چیز دیگری نیست)

شرابِ عشق: اضافۀ تشبیهی

(چون شراب کل است و از اجزای چیز دیگری نیست)

کوهِ صبر: اضافۀ تشبیهی

 

 

(چون کوه کل است و از اجزای چیز دیگری نیست)

آبروی فقر: اضافۀ استعاری

(چون آبرو جزء است و از اجزای چیز دیگری است)

چشمِ آیینه: اضافۀ استعاری

(چون چشم جزء است و از اجزای چیز دیگری است)

دستِ تجاوز: اضافۀ استعاری

(چون دست جزء است و از اجزای چیز دیگر است)

تعداد    18  اسلاید وفایل پاورپوینت در حالت به صورت فشرده در قالب  winzipقابل دانلود می باشد.
فایل پاورپوینت است با برنامه آفیس باز می شود

پاسخ به یک سوال همیشگی شما فرق اضافه تشبیهی و استعاری در چیست ؟ برای پاسخ به این سوال باید اول صفت و مضاف الیه را بشناسیم. اگر دو واژه با فاصلۀ یک کسره (ـِـ) پس از یکدیگر بیایند، ترکیبی می سازند که واژۀ دوم نقش «صفت» یا «مُضاف اِلیه» دارد. به ترکیب (اسم + ـِـ + صفت)، «ترکیب وصفی» می گویند و به ترکیب (اسم + ـِـ + اسم)، «ترکیب اضافی» می گویند. نُکتـه: «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی» هم با هم شباهت دارند و هم تفاوت! شباهت «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی»: در هر دو؛ یک واژه با فاصلۀ یک کسره (ـِـ)، بعد از یک اسم آمده است. تفاوت «ترکیب وصفی» و «ترکیب اضافی»: در «ترکیب وصفی» واژۀ اضافه شده بعد از کسره، یک «صفت» است! ولی در «ترکیب اضافی» واژۀ اضافه شده بعد از کسره، یک اسم است! برای تشخیص «صفت» از «مُضاف اِلیه» پس از دو واژه که با فاصلۀ یک کسره در کنار هم آمده اند، یک فعل ربطی (اِسنادی) «است» می آوریم و بین دو واژه مَکث می کنیم. اگر جملۀ ما معنا داشت، دو واژۀ مورد نظر «ترکیب وصفی» تشکیل داده اند؛ یعنی واژۀ اول موصوف و واژۀ دوم «صفت» است. اما اگر جملۀ ما معنا نداشت، دو واژۀ مورد نظر «ترکیب اضافی» تشکیل داده اند؛ یعنی واژۀ اول مضاف و واژۀ دوم «مُضاف اِلیه» است. مثال: کتاب ِ زیبا : (کتاب ، زیبا است.) همانطور که می بینیم، این جمله معنای درستی دارد؛ چون کتاب، زیبا است! یعنی واژۀ اول اسم است و واژۀ دوم «صفت» و ویژگی آن است. کتاب، کتاب است و زیبا، «صفت» کتاب است و از خود هویت مستقل ندارد و یک ویژگی وابسته به کتاب است. می توانید این مطلب را هم ببینید؛ آدم های آسمانیِ زمین پس این یک «ترکیب وصفی» است. مثال: کتاب ِ علی : (کتاب ، علی است.) همانطور که می بینیم، این جمله معنای درستی ندارد؛ چون کتاب، علی نیست! یعنی هر دو اسم هستند و کتاب، کتاب است و علی، علی است. یعنی هر اسم برای خود هویت مستقل دارد. پس این یک «ترکیب اضافی» است. «ترکیب اضافی» یا همان «مضاف و مضاف الیه» به «اضافه» هم معروف است و انواعی دارد. ما در اینجا به «اضافۀ تشبیهی» و «اضافۀ استعاری» می پردازیم. اضافۀ تشبیهی و اضافۀ استعاری اضافۀ تشبیهی در اضافۀ تشبیهی «مضاف» به «مضاف الیه» تشبیه می شود: لبِ لعل: لب مانند لعل است. لب به لعل (جواهر سرخ رنگ) تشبیه شده است. یا «مضاف الیه» به «مضاف» تشبیه می شود: نور دانش: دانش مانند نور است. دانش به نور تشبیه شده است. اضافۀ استعاری در اضافۀ استعاری، «مضاف الیه» استعاره از موجودی است که «مضاف» دارد. دست ستم: ستم استعاره از انسانی است که دست دارد. چشم روزگار: روزگار استعاره از موجودی است که چشم دارد. نکتۀ بسیار مهم: در تشخیص نوع «مضاف و مضاف الیه» یا یک ترکیب اضافی؛ از این روش استفاده می کنیم. هر اسمی می تواند کُل باشد یا جزء: کُل: اسمی است که به چیزی وصل نباشد، یعنی خود از اجزای چیز بزرگتری نباشد. مثل: کتاب، انسان، قلم، خانه، میز. جزء: اسمی است که به چیز دیگری وصل باشد، یعنی خود از اجزای چیز بزرگ تری باشد. مثل: جلد، دست، جوهر، دیوار، پایه. نکته: کوچکی و بزرگی اسم در کُل یا جزء بودن آن تاثیری ندارد. مثل: گندم، میخ، چکش، درفش، ساختمان، پُل. می توانید این مطلب را هم ببینید؛ آموزش و پرورش کارآمد! وقتی در یک ترکیب اضافی، بین اضافۀ استعاری و اضافۀ تشبیهی شک داشتیم؛ اگر مضاف (کلمۀ اول) کُل بود؛ ترکیب ما اضافۀ تشبیهی است. و اگر مضاف (کلمۀ اول) جزء بود، ترکیب ما اضافۀ استعاری است. مثال: کدام ترکیب اضافۀ تشبیهی و کدام اضافۀ استعاری است؟ خانۀ محبت: اضافۀ تشبیهی (چون خانه کل است و از اجزای چیز دیگری نیست) شرابِ عشق: اضافۀ تشبیهی (چون شراب کل است و از اجزای چیز دیگری نیست) کوهِ صبر: اضافۀ تشبیهی (چون کوه کل است و از اجزای چیز دیگری نیست) آبروی فقر: اضافۀ استعاری (چون آبرو جزء است و از اجزای چیز دیگری است) چشمِ آیینه: اضافۀ استعاری (چون چشم جزء است و از اجزای چیز دیگری است) دستِ تجاوز: اضافۀ استعاری (چون دست جزء است و از اجزای چیز دیگر است)

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید