انواع حروف در زبان فارسی انواع : که ، چه ، چون ، را ، ی ... همراه با مثال نسخه قابل ویرایش

انواع حروف در زبان فارسی✅✅✅

تمامی پایه ها

#هفتم

#هشتم

#نهم

🔻انواع « که»

مطلق (وابستگی ) که مفهوم خاصی ندارد : آنان که رفتند . آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند ...

بیان علّت یا تعلیل : به معنی زیرا، چون و... : زبان درکش ای مرد بسیار دان     که فردا قلم نیست بر بی زبان

حرف اضافه: به معنی «از» و معمولاً بعد از صفت برتر می آید : جُوی مشک، بهتر که یک توده گِل

ضمیر پرسشی : به معنی چه کسی؟ که گفتت برو دست رستم ببند ؟

ضمیر مبهم : در معنی کسی یا هرکسی : هر که آمد عمارتی نو ساخت * خبر از دوست ندارد که ز خود بی خبر است

🔻انواع « چه »

صفت پرسشی: قبل از اسم یا ضمیرمی آید: چه کسی راز مرا می داند؟ چه کتابی می خوانی ؟

ضمیر پرسشی: به تنهایی و به قصد پرسش می آید و می توان آن را جمع بست: او چه کرد آن جا که توآموختی؟

ضمیر تعجبی: برای بیان تعجّب می آید و می توان آن را جمع بست : این مُلک چه ها دید و چه کردند بدین خلق !

صفت تعجبی: قبل از اسم یا ضمیر و برای بیان تعجّب می آید: چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی !

حرف ربط بیان علت یا تعلیل: به معنی زیرا، زیرا که ، به علت این که و … : چه، هر یکی را از این غذای دیگر است .

حرف ربط همپایگی: هرگاه دو بار درجمله به معنی « یا » بیاید : چه بخواهی چه نخواهی او می آید

پسوند تصغیر : اگر درآخر اسم قرار گیرد و نشانه کوچکیِ کلمه قبل از خود باشد : زاغچه، باغچه

🔻انواع « تا »

حرف ربط به معنی تا این که ، زیرا که، وقتی که ، که : بیا تا قدر یک دیگر بدانیم ؛ بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران