کد فایل 1347821
قیمت: 57٬000 تومان
معنای لغوی پژوهش کردن . پژوهیدن . جویا شدن . پی جوئی کردن . بازجوئی کردن . بازجستن . جستجو کردن . تفحص کردن . تجسس کردن . تحقیق کردن . کاویدن . استفسار. تتبع. تفتیش : ز هر کشوری گرد کن مهتران از اخترشناسان و افسونگران سخن سر بسر مهتران را بگوی پژوهش کن و راستی بازجوی . فردوسی . وزین هرچه گوی