لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
پایان نامه روانشناسی درباره عملکرد اجرایی مغز
عملکرد اجرایی
اکثر پژوهشگران پذیرفتهاند که کارکردهای اجرایی، خود تنظیم شوندهاند و تـوانایی کـودک را در بـازداری، خود تغییری، برنامهریزی، سازمان دهی، استفاده از حافظۀ کاری، حل مسأله، هدفگذاری برای انجام تکلیف و فعالیتهای درسـی نشان میدهند(ویلکات Willcutt, E. G
و همکاران، 2005؛ زلازوو Zelazo, P. D.,
همکاران، 2003). کارکردهای اجرایی و توجه، کانون نظریههای اخیرعصب-روانشناختی کـودکان در مـعرض خطر ناتوانی، به ویژه کودکان ناتوان در یادگیری و کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی است(سیدمنSeidman, L. J
، 2006).
کارکردهای اجرایی عصبی-شناختیساختارهای مهمی هستند که با فرآیندهای روانشناختی مسؤول کنترل هوشیاری،تفکر و عمل مرتبط میباشند.اگرچه کارکردهای اجرایی در درجه اول از چشمانداز عصبی-شناختی مطالعه شدهاند ولی در سالهای اخیر تحول و آسیبشناسی آنها مـورد عـلاقه صاحبنظران بسیاری بوده است(زلازوZelazo, P. D
و مولرMüller, U
،2002).
کارکردهای اجرایی،کارکردهای عالی شناختی و فراشناختیMetacognitive
هستند که مجموعهای از تواناییهای عالی شامل خودگردانیSelf-regulation
، بازداریInhibition
، خودآغازگریself-initiation
، برنامهریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانه را بـه انـجام مـیرسانند(ویانت
3
Weyandt, W. L
و ویلیسWillis, G
، 1994).در واقع،کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیمگیری، حافظهء کـاریWorking memory
، حفظ و تـبدیلMaintanence and shift
،کنترل حـرکتی، احساس و ادراک زمانTime sensation and perseptipn
، پیشبینی آینده، بازسازیReconstruction
، زبان درونی و حل مسأله را میتوان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی عصبشناسی دانست که در زندگی انجام تکالیف یادگیری و کنشهای هوشی به انـسان کـمک مـیکنند(بارکلی،1998؛ ولشو پنینگتون،1988؛ به نقل از علیزاده، 1385).
بهطورکلی در میان صاحبنظران تعریفی یکسان و قابل قبول همگان در مـورد کـارکردهای اجرایی وجود ندارد.در تعریفهای ارایه شده برخی از جنبههای خاص این کارکردها مورد تأکید قرار گرفته است.برای مثال، پنینگتون و اوزونوف (1996)کـارکردهای اجـرایی را حـوزهای خاص از تواناییها میدانند که شامل سازماندهی در فضا،بازداری انتخابی، آمادهسازی پاسـخ، هدفمداری، برنامهریزی و انعطاف است. بارکلی(1997)نیز کارکردهای اجرایی را اعمال خودفرمانی میداند که برای خودگردانی به کار گرفته میشوند. او معتقد است کـه بـهطور خـلاصه میتوان کارکردهای اجرایی را اعمالی دانست که فرد برای خود و برای هـدایت خـود انجام میدهد تا خود کنترلی، رفتار هدفمدار و بیشینهسازیپیامدهای آینده را به اجرا درآورد. در واقع از این طریق فرد مـیتواند ضـمن کـنترل رفتار در طول زمان، که براساس ادراک زمان رخ میدهد، پاسخ نهایی را به گونهای اصلاح و هـدایت کـند کـه تقویت کنندهء بزرگتری بهدست آورد. بارکلی(1997)معتقد است که در فرآیند رشد،رفتارهای خود فرمان به تدریج درونی و نـاآشکار مـیشوند و زبـان درونی یا همان گفتار شخصینمونهء بارزی از این فرآیندها است
3
(علیزاده، 1385).
تحول کارکردهای اجرایی
براساس نظریهء پیچیدگی و کنترل شـناختی،تحول کـارکردهای اجرایی را میتوان در قالب رشد وابسته به سن و در چارچوب حداکثر عملیات و قوانین پیچیدهای کـه کـودک مـیتواند تدوین کند و برای حل مسأله مورد استفاده قرار دهد درک کرد(زلازو و همکاران،2003). استفاده از آزمونهای روانشناختی بـه درک بـهتر برخی از مهمترین سؤالهای مربوط به تحول کارکردهای اجرایی کمک میکند(زلازو و مولر،2002) ولی چنین رویـکردی مـشکلاتی را در خـصوص شناسایی،طبقهبندی و بر چسب زدن به کارکردها ایجاد کرده است.برای مثال،استفاده از آزمون ردیف کردن کارتهای ویسکانسینتوسط بـرخی از پژوهـشگران برای عامل درجاماندگی/نابازداریPerseveration/disinhibition
و توسط برخی دیگر برای عامل تبدیل یا انعطاف شـناختی بـه کـار گرفته شده است(زلازو و همکاران،2003).از این رو،چنین رویکردی موجب ابهام و نوعی اغتشاش در درک کـارکردهای اجـرایی خـواهد شد. برای مثال،آیا تبدیل به کنترل یا بازداری وابسته است و یا ایـنکه بـازداری پیامد تبدیل است؟
بررسیهای تحولی کارکردهای اجرایی نشان دادهاند که این کارکردها:الف)از همان دوران اولیه رشد(احتمالا پایـان سـال اول زندگی)ظهور میکنند؛ ب)به تدریج رشد مینمایند و در سالهای دو تا پنج تغییرات بسیار مهمی در آنـها رخ مـیدهد و در حدود 12 سالگی عملکرد کودک تا حد بـسیار زیـادی شـبیه عملکرد بزرگسالان میشود؛پ)میتوان ناکامی کودک را در انجام کـارکردهای اجـرایی براساس پیچیدگی تکالیف مشخص کرد؛ت) میتوان بین تحول جنبههای عاطفی نسبتا«داغ
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
پایان نامه روانشناسی درباره عملکرد اجرایی مغز
عملکرد اجرایی
اکثر پژوهشگران پذیرفتهاند که کارکردهای اجرایی، خود تنظیم شوندهاند و تـوانایی کـودک را در بـازداری، خود تغییری، برنامهریزی، سازمان دهی، استفاده از حافظۀ کاری، حل مسأله، هدفگذاری برای انجام تکلیف و فعالیتهای درسـی نشان میدهند(ویلکات Willcutt, E. G
و همکاران، 2005؛ زلازوو Zelazo, P. D.,
همکاران، 2003). کارکردهای اجرایی و توجه، کانون نظریههای اخیرعصب-روانشناختی کـودکان در مـعرض خطر ناتوانی، به ویژه کودکان ناتوان در یادگیری و کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی است(سیدمنSeidman, L. J
، 2006).
کارکردهای اجرایی عصبی-شناختیساختارهای مهمی هستند که با فرآیندهای روانشناختی مسؤول کنترل هوشیاری،تفکر و عمل مرتبط میباشند.اگرچه کارکردهای اجرایی در درجه اول از چشمانداز عصبی-شناختی مطالعه شدهاند ولی در سالهای اخیر تحول و آسیبشناسی آنها مـورد عـلاقه صاحبنظران بسیاری بوده است(زلازوZelazo, P. D
و مولرMüller, U
،2002).
کارکردهای اجرایی،کارکردهای عالی شناختی و فراشناختیMetacognitive
هستند که مجموعهای از تواناییهای عالی شامل خودگردانیSelf-regulation
، بازداریInhibition
، خودآغازگریself-initiation
، برنامهریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانه را بـه انـجام مـیرسانند(ویانت
3
Weyandt, W. L
و ویلیسWillis, G
، 1994).در واقع،کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیمگیری، حافظهء کـاریWorking memory
، حفظ و تـبدیلMaintanence and shift
،کنترل حـرکتی، احساس و ادراک زمانTime sensation and perseptipn
، پیشبینی آینده، بازسازیReconstruction
، زبان درونی و حل مسأله را میتوان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی عصبشناسی دانست که در زندگی انجام تکالیف یادگیری و کنشهای هوشی به انـسان کـمک مـیکنند(بارکلی،1998؛ ولشو پنینگتون،1988؛ به نقل از علیزاده، 1385).
بهطورکلی در میان صاحبنظران تعریفی یکسان و قابل قبول همگان در مـورد کـارکردهای اجرایی وجود ندارد.در تعریفهای ارایه شده برخی از جنبههای خاص این کارکردها مورد تأکید قرار گرفته است.برای مثال، پنینگتون و اوزونوف (1996)کـارکردهای اجـرایی را حـوزهای خاص از تواناییها میدانند که شامل سازماندهی در فضا،بازداری انتخابی، آمادهسازی پاسـخ، هدفمداری، برنامهریزی و انعطاف است. بارکلی(1997)نیز کارکردهای اجرایی را اعمال خودفرمانی میداند که برای خودگردانی به کار گرفته میشوند. او معتقد است کـه بـهطور خـلاصه میتوان کارکردهای اجرایی را اعمالی دانست که فرد برای خود و برای هـدایت خـود انجام میدهد تا خود کنترلی، رفتار هدفمدار و بیشینهسازیپیامدهای آینده را به اجرا درآورد. در واقع از این طریق فرد مـیتواند ضـمن کـنترل رفتار در طول زمان، که براساس ادراک زمان رخ میدهد، پاسخ نهایی را به گونهای اصلاح و هـدایت کـند کـه تقویت کنندهء بزرگتری بهدست آورد. بارکلی(1997)معتقد است که در فرآیند رشد،رفتارهای خود فرمان به تدریج درونی و نـاآشکار مـیشوند و زبـان درونی یا همان گفتار شخصینمونهء بارزی از این فرآیندها است
3
(علیزاده، 1385).
تحول کارکردهای اجرایی
براساس نظریهء پیچیدگی و کنترل شـناختی،تحول کـارکردهای اجرایی را میتوان در قالب رشد وابسته به سن و در چارچوب حداکثر عملیات و قوانین پیچیدهای کـه کـودک مـیتواند تدوین کند و برای حل مسأله مورد استفاده قرار دهد درک کرد(زلازو و همکاران،2003). استفاده از آزمونهای روانشناختی بـه درک بـهتر برخی از مهمترین سؤالهای مربوط به تحول کارکردهای اجرایی کمک میکند(زلازو و مولر،2002) ولی چنین رویـکردی مـشکلاتی را در خـصوص شناسایی،طبقهبندی و بر چسب زدن به کارکردها ایجاد کرده است.برای مثال،استفاده از آزمون ردیف کردن کارتهای ویسکانسینتوسط بـرخی از پژوهـشگران برای عامل درجاماندگی/نابازداریPerseveration/disinhibition
و توسط برخی دیگر برای عامل تبدیل یا انعطاف شـناختی بـه کـار گرفته شده است(زلازو و همکاران،2003).از این رو،چنین رویکردی موجب ابهام و نوعی اغتشاش در درک کـارکردهای اجـرایی خـواهد شد. برای مثال،آیا تبدیل به کنترل یا بازداری وابسته است و یا ایـنکه بـازداری پیامد تبدیل است؟
بررسیهای تحولی کارکردهای اجرایی نشان دادهاند که این کارکردها:الف)از همان دوران اولیه رشد(احتمالا پایـان سـال اول زندگی)ظهور میکنند؛ ب)به تدریج رشد مینمایند و در سالهای دو تا پنج تغییرات بسیار مهمی در آنـها رخ مـیدهد و در حدود 12 سالگی عملکرد کودک تا حد بـسیار زیـادی شـبیه عملکرد بزرگسالان میشود؛پ)میتوان ناکامی کودک را در انجام کـارکردهای اجـرایی براساس پیچیدگی تکالیف مشخص کرد؛ت) میتوان بین تحول جنبههای عاطفی نسبتا«داغ