پیشینه و مبانی نظری کمال گرایی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 44 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

‏مباني نظري کمال‏‏گرایی
‏تعریف کمال در فرهنگ‏‏های لغت چنین است: «عالیترین درجه‏‏ی صحت و کامل بودن که قابل پیشی‏‏گرفتن نیست (فرهنگ لغت مریام ‏–‏ وبستر، 1993) Dictionary Merriam - Webster, 1993
‏.‏ ‏کمال‏‏گرایی مفهومی است که تاریخچه‏‏ی نسبتا طولانی دارد و توسط عده‏‏ای از روان‏‏شناسان تأثیرگذار و بزرگ دنبال شده است. ‏در این قسمت تعدادی از نظریه‏‏های کمال‏‏گرایی به اجمال بررسی میگردد:
‏فروید:‏ ‏فروید در سال 1957 در توصیف افراد کمال‏‏گرا بیان می‏‏دارد که محرک اصلی در زندگی این افراد رسیدن به خوشبختی نیست، بلکه تکامل و برتری یافتن است. آن ها باید در هر کاری به کمال دست یابند و به بهترین نحو آن را انجام دهند، در غیر این صورت راضی نخواهند شد. نرسیدن به کمال آن‏‏ها را دچار اضطراب و افسردگی و احساس گناه شدید می‏‏کند (وردی، سهرابی زاده هنرمند و نجاریان، 1387؛ به نقل از سرو،1387).
‏آدلر‏:‏ آدلر تلاش برای برتری را به عنوان واقعیت اساسی زندگی توصیف کرد. منظور او از برتری، انگیزه‏‏ای برای کمال بود. واژه‏ی‏ کمال از کلمه‏‏ی لاتین به معنی کامل بودن گرفته شده است. بنابراین، نظر آدلر این بود که ما برای برتری تلاش می‏‏کنیم تا خود را کامل کنیم و خود را به صورت یکپارچه در آوریم (شولتز و شولتز Schultz, D. P., and Schultz, S. E
‏،‏2001‏). آدلر کمال‏‏گرایی را هم به صورت سالم (تلاش افراد سالم برای بهتر کردن خودشان و جامعه‏‏شان و با هدف خلق یک جامعه‏ی‏ آرمانی و مترقی) و هم روان‏‏رنجور (فرار از بی‏‏اعتباری و بی‏‏آبرویی به دلیل احساس حقارت) مفهوم‏‏سازی کرد (جونز، 2007؛ به نقل از سرو، 1387).
‏هورنای‏:‏ هورنای 10 نیاز روان رنجور را برای انسان برشمرد که نیاز به کمال نیز در بین آن ها دیده می‏‏شود. به نظر هورنای کمال‏‏گرایی افراد‏ ناشی‏ از خود انگاره‏‏ی آرمانی غیر واقع بینانه است که بر پایه‏‏ی آرمان دست‏‏نیافتنی کمال مطلق استوار است. داشتن این خودانگاره، روان‏‏رنجورانه است و این افراد را برای تحقق بخشیدن ‏به این آرمان دست‏‏نیافتنی، به چیزی که هورنای آن را استبداد بایدها نامید می‏‏پردازند. آن‏‏ها به خودشان می‏‏گویند باید بهترین یا عالی‏‏ترین دانشجو، همسر، والد، معشوق، کارمند، دوست یا فرزند باشند. چون از نظر آن‏‏ها خودانگاره‏‏ی واقعیشان ناخوشایند است تصور می‏‏کنند که باید مطابق با خود آرمانی خیالی خود عمل کنند و به موجب آن خود را به صورت بسیار مثبت می‏‏بینند (شولتز و شولتز، ‏2001‏).
‏ ‏هاماچک‏:‏ هاماچک (1978؛ به نقل از محمودی کهریز، 1388) مانند آدلر میان کمال‏‏گرایی بهنجار و روان‏‏آزردگی تفاوت قائل شد. وی معتقد است، کمال‏‏گراهای بهنجار افرادی هستند که عزت نفسشان را از طریق عملکرد خوب، ارتقا می‏‏دهند. آن ها کار خوبشان را ت‏حسین‏ می‏‏کنند و از تلاش‏‏هایشان نتیجه
‏‏ی خوشایندی می‏‏گیرند. به علاوه، کمال‏‏گرایان بهنجار، اهداف مناسب و دست‏‏یافتنی برای عملکردشان تعیین می‏‏کنند، زیرا آن‏‏ها درک واقع بینانه‏‏ای از تواناییهایشان دارند. هاماچک مشاهده کرد که کمال‏‏گرایان روان ‏رنجور‏، به جای تمایل به پیشرفت، به وسیله‏‏ی ترس از شکست برانگیخته می‏‏شوند. آن‏‏ها نیازهای خود را در سطح بالاتری از تواناییهایشان قرار می‏‏دهند و به علت انتظارات غیر واقع بینانه، هیچ رضایتی از پیشرفتشان کسب نمی‏‏کنند. کمال‏‏گرایان روان‏رنجور‏، درگیر چرخه‏‏ی بی‏‏پایانی از رفتارهای متناقض خود هستند. در تلاش برای غلبه‏‏کردن بر حس قویشان از حقارت می‏‏کوشند تا از طریق دستیابی به اهدافشان به مقبولیت برسند و تأیید ش‏و‏ند. با این حال این اهداف، غیر واقع بینانه و غیر قابل دسترس هستند و آن‏‏ها هرگز نمی‏‏توانند به آرمان خود درباره‏ی‏ کمال دست یابند.
‏ ‏سورتزکین‏:‏ سورتزکین (1985؛ به نقل از محمودی کهریز، 1388) میان کمال‏‏گرایی خود‏‏دوستدار Narscissistic perfectionism
‏ و کمال‏‏گرایی روان‏رنجور‏ تمایز قائل شد. او کمال‏‏گرایی خود دوستدار را به عنوان تلاشی برای اجتناب از احساس گناه در نظر گرفت. کمال‏‏گرایان خود‏‏دوستدار تلاش می‏‏کنند تا تصویر خود را بزرگ‏‏نمایی کنند و روان ‏رنجور‏ها می‏‏کوشند، در جهت درخواست‏‏های یک فرامن خشن رفتار کنند. سورتزکین، همچنین چندمین سبک ‏شناختی افراد کمال‏‏گرا را مورد بحث قرار داد. او معتقد بود افکار کمال‏‏گراها دو بخشی است و رویدادها را تنها، به صورت سیاه و سفید می‏‏بینند. آن‏‏ها ارزش خود را به وسیله‏‏ی دستیابی به اهدافشان اندازه‏‏گیری می‏‏کنند و با توجه به اینکه این اهداف، غیر واقع بینانه هستند، هر گونه انحراف از آن ها به خود ‏–‏ انتقادی و عزت نفس پائین منتهی می‏‏شود.
‏ ‏پاتچ‏:‏ پاتچ Patch
‏ (1984؛ به نقل از محمودی کهریز، 1388) معتقد بود که کمال‏‏گرایی، تنها یک هدف ناسالم را ارائه می‏‏دهد. آنان در تلاشند تا به عنوان راهی برای مواجه شدن با احساس عدم محبوبیت، کامل باشند. کمال‏‏گراها ‏باور‏ دارند که احتمالا نمی‏‏توانند موفق شوند در نتیجه، دایما در حال ناامید شدن به وسیله‏‏ی شکست‏‏هایشان هستند. حتی دستیابی 95 یا 99 درصدی از هدفشان، به عنوان شکست تلقی می‏‏شود که منجر به احساس‏‏های منفی نسبت به خود می‏‏گردد. کمال‏‏گراها معتقدند یا انسان‏‏های شگفت‏‏آوری هستند و یا انسان‏‏های مهیب و ترسناک؛ حد وسطی وجود ندارد.
‏ ‏پیروت‏:‏ پیروت (1986؛ به نقل از محمودی کهریز، 1388) معتقد بود که کمال‏‏گراها در چرخه‏‏ی تضاد با خود درگیرند. وی اعتقاد داشت، آنان از طریق تمرکز بر روی خود به دنبال جبران عزت نفس پائین خویش هستند. هنگامی که کمال‏‏گراها تصور می‏‏کنند شکست خورده‏‏اند یا نالایق هستند، متحمل عزت نفس پائین می‏‏گردند که اضطراب یا افسردگی را در پی دارد.
‏هولنور:‏ هولنور (1987) کمال‏گرایی را ضرورت افزایش کیفیت عملکرد شاخصی از آن چه که در یک موقعیت مورد نیاز است، می داند (به نقل از شفران و منسل 2001)، برنز (1980) کمال‏گرایی را شبکه گسترده ای از شناخت ها می داند که شامل انتظارات، تفسیر حوادث و ارزیابی خود می باشد. او این اصطلاح را با جزئیات بیشتری بیان می‏کند: افرادی که معیارهای بسیار بالایی دارند، به طور مداوم و وسواس گونه به سوی اهداف ناممکن در تلاشند و ارزش خود را برحسب سودآوری و کامل بودن می سنجند.

 

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید