لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
رفتارگرايي وطرح درس دربوته نقد
چكيده
از انقلاب صنعتي به بعد, تمايل روز افزوني براي كنترل معلم وجود داشته است. در آموزش, نگاه به انسان؛ به صورت نگاه به ماشين بوده است, و انتظار داشتند كه معلم, ماشين تدريس باشد. طرح درس براي كنترل معلم بود. كنترل جامعهي صنعتي و سرمايه داري كه طبق برنامهي زمانبندي مشخص, كارهاي معلم را چك كند (همانند يك سركارگر كه در كارخانه از روي چك ليست مورد نظر، كارهاي قابل انجام توسط هر يك از كارگرها را كنترل ميكند). لذا قطعات تدريس مشخص ميشد؛ سطح انتظارات تعريف ميگشت و به دنبال آن بودند كه دانشآموز به سطح مطلوب از چيرگي برسد. براي رساندن او به سطح مورد نظر از انتظارات,از تكرار و تمرين, كلاسهاي جبراني, كتابهاي كمك درسي, تشويق و تنبيه, ... استفاده ميشد (بدون توجه به مولفههايي مانند تفاوتهاي فردي و غيره).
معلم براي آنكه وقتش تلف نشود, طرح درس مينوشت. همه چيز را پيش بيني ميكرد؛ حتي سلام و عليك را. لذا ارزياب بيروني راحت ميتوانست او را كنترل كند. اما نوشتن اهداف رفتاري معمولاً مصنوعي بود و از نگاه ساده انگارانه به حرفهي معلمي ناشي ميشد. چون معلمها عموماً عادت ندارند طبق برنامه درس بدهند. آنها دوست دارند ياد گيرنده را نيز به حساب بياورند. يعني بجاي آنكه ماشين تدريس باشند, با يك فرايند پويا و انعطاف پذير تدريس كنند.
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
رفتارگرايي وطرح درس دربوته نقد
چكيده
از انقلاب صنعتي به بعد, تمايل روز افزوني براي كنترل معلم وجود داشته است. در آموزش, نگاه به انسان؛ به صورت نگاه به ماشين بوده است, و انتظار داشتند كه معلم, ماشين تدريس باشد. طرح درس براي كنترل معلم بود. كنترل جامعهي صنعتي و سرمايه داري كه طبق برنامهي زمانبندي مشخص, كارهاي معلم را چك كند (همانند يك سركارگر كه در كارخانه از روي چك ليست مورد نظر، كارهاي قابل انجام توسط هر يك از كارگرها را كنترل ميكند). لذا قطعات تدريس مشخص ميشد؛ سطح انتظارات تعريف ميگشت و به دنبال آن بودند كه دانشآموز به سطح مطلوب از چيرگي برسد. براي رساندن او به سطح مورد نظر از انتظارات,از تكرار و تمرين, كلاسهاي جبراني, كتابهاي كمك درسي, تشويق و تنبيه, ... استفاده ميشد (بدون توجه به مولفههايي مانند تفاوتهاي فردي و غيره).
معلم براي آنكه وقتش تلف نشود, طرح درس مينوشت. همه چيز را پيش بيني ميكرد؛ حتي سلام و عليك را. لذا ارزياب بيروني راحت ميتوانست او را كنترل كند. اما نوشتن اهداف رفتاري معمولاً مصنوعي بود و از نگاه ساده انگارانه به حرفهي معلمي ناشي ميشد. چون معلمها عموماً عادت ندارند طبق برنامه درس بدهند. آنها دوست دارند ياد گيرنده را نيز به حساب بياورند. يعني بجاي آنكه ماشين تدريس باشند, با يك فرايند پويا و انعطاف پذير تدريس كنند.