لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
درقرون اوليه اسلامي كارگاه هاي پارچه بافي ساساني در شوش ، ري و مرو به كار خود ادامه دادند و با همان كيفيت به توليد پارچه پرداختند ، زيرا مراكز نساجي بر مبناي عوامل متعددي پا گرفته بودند ؛ از جمله نزديك بودن به جاده هاي تجاري و دسترسي به آب كافي . در اين ميان پارچه بافي شوشتر به خاطر توليد ابريشمينه هاي «رومي» از شهرت خاص برخورداربود.
« خفتان » كه براي دوخت نوعي جوشن به اين نام معروف شده بود ،در ميان منسوجات صدر اسلام از مركز ماوراء النهر به نقاط جنوبي و غربي اشاعه يافت . در فسا پارچة پرده اي از ابريشم و پم با حاشيه هاي ويژه به صورت اختصاصي براي امراي وقت يافته مي شد . يكي از اين نمونه ها كه بسيار آشيب ديده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داري مي شود ، مربوط به سال هاي 127 تا 132 هـ . ق است .
از مراكز ديگر پارچه بافي شهر «طراز » بود كه در جنوب تركستان شرقي و شمال افغانستان كنوني قرار داست و «ديباي » آن رواج جهاني يافت . در اين پارچه ها كتيبه نويسي تزييني و سوزن دوزي در حاشية پارچه متداول شد كه مشخصه اصلي بسياري از منسوجات خلافت امويان است .
اين پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه كه براي پادشاه و امير و نزديكانشان بافته مي شد و حتي گاهي اوقات كارگاه هاي آن در كاخ شاهي داير مي شد و تحت نظارت خاندان شاهي كار مي كرد . نوع دوم ، طراز عامه كه براي دولتمندان توليد مي شد . مهمترين و با ارزش ترين مورد مصرف اين پارچه هاي كتيبه دار براي پوشش « كعبه » خانة خدا بود .
در اين دوره مراكز پرورش كرم ابريشم بيشتر در ايالات شمالي ايران ، يعني آذربايجان ، طبرستان و خراسان متمركز بود . در خراسان هشتاد كارگاه توليد پارچه وجود داشت كه براي بازارهاي فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه هاي پنبه اي مخصوص عمامه و ابريشمينه هايي براي انواع لباس ، چادر و روسري توليد مي كرد .
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
درقرون اوليه اسلامي كارگاه هاي پارچه بافي ساساني در شوش ، ري و مرو به كار خود ادامه دادند و با همان كيفيت به توليد پارچه پرداختند ، زيرا مراكز نساجي بر مبناي عوامل متعددي پا گرفته بودند ؛ از جمله نزديك بودن به جاده هاي تجاري و دسترسي به آب كافي . در اين ميان پارچه بافي شوشتر به خاطر توليد ابريشمينه هاي «رومي» از شهرت خاص برخورداربود.
« خفتان » كه براي دوخت نوعي جوشن به اين نام معروف شده بود ،در ميان منسوجات صدر اسلام از مركز ماوراء النهر به نقاط جنوبي و غربي اشاعه يافت . در فسا پارچة پرده اي از ابريشم و پم با حاشيه هاي ويژه به صورت اختصاصي براي امراي وقت يافته مي شد . يكي از اين نمونه ها كه بسيار آشيب ديده و امروز در موزه منسوجات واشنگتن نگه داري مي شود ، مربوط به سال هاي 127 تا 132 هـ . ق است .
از مراكز ديگر پارچه بافي شهر «طراز » بود كه در جنوب تركستان شرقي و شمال افغانستان كنوني قرار داست و «ديباي » آن رواج جهاني يافت . در اين پارچه ها كتيبه نويسي تزييني و سوزن دوزي در حاشية پارچه متداول شد كه مشخصه اصلي بسياري از منسوجات خلافت امويان است .
اين پارچه دو نوع داشت ؛ طراز شاهانه كه براي پادشاه و امير و نزديكانشان بافته مي شد و حتي گاهي اوقات كارگاه هاي آن در كاخ شاهي داير مي شد و تحت نظارت خاندان شاهي كار مي كرد . نوع دوم ، طراز عامه كه براي دولتمندان توليد مي شد . مهمترين و با ارزش ترين مورد مصرف اين پارچه هاي كتيبه دار براي پوشش « كعبه » خانة خدا بود .
در اين دوره مراكز پرورش كرم ابريشم بيشتر در ايالات شمالي ايران ، يعني آذربايجان ، طبرستان و خراسان متمركز بود . در خراسان هشتاد كارگاه توليد پارچه وجود داشت كه براي بازارهاي فروش خود در شوش و اهواز ،پارچه هاي پنبه اي مخصوص عمامه و ابريشمينه هايي براي انواع لباس ، چادر و روسري توليد مي كرد .