تحقیق در مورد فرار مغز ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فرار مغز ها
‏گفت و گو از حسن كرمى
نخبگان و متخصصان در حالى از كشور مى روندكه آمارهاى سازمان ملل متحد نشان مى دهد ايران در ميان كشورهاى در حال توسعه موقعيت مناسبى ندارد. در چنين شرايطى دانشگاهيان راه حل هايى براى كندكردن روند فرار مغزها پيشنهاد مى دهند كه گويا اراده و علاقه كافى براى توجه به اين راه حل ها هم از بين رفته است. با اين وصف دكتر ناصر اقبالى، استاد دانشگاه هنگامى كه به آسيب شناسى فرار مغزها مى پردازد، پيشنهادهاى بديعى براى كاستن از دامنه فرار مغزها ارائه مى دهد.
يكى از معضلات كشورهاى در حال توسعه فرار مغزها است. عده اى معتقدند اين پديده در اثر نابسامانيهاى درون سيستمى يك نظام شكل مى گيرد وعده اى شكل گيرى اين معضل را حاصل نظام برنامه ريزى كشورهاى صنعتى يا نابرابرى ميان كشورهاى پيشرفته و جهان سوم مى دانند. به نظر شما كداميك از اين دو عامل در مهاجرت نخبگان از ايران مؤثر است؟
به اعتقاد من هيچ يك از اين دو عامل به تنهايى عامل مهاجرت نخبگان نيست. نقطه اى كه اين مهاجرين متخصص از آن خارج مى شوند «مبدأ» و نقطه اى كه به آنجا مى روند «مقصد» است كه در اينجا، مبدأ حركت كشورهاى جهان سوم و مقصد، كشورهاى پيشرفته صنعتى هستند. مجموعه اى از عوامل منفى در نقاط مبدأ باعث مى شود متخصصان ترك ديار كنند و به مناطقى بروند كه انگيزه فعاليت در آنجا بيشتر است. بنابراين در شناخت مسائل مربوط به مهاجرت وسيع نخبگان بايد هم منطقه مهاجر فرست را مورد مطالعه قرار داد و هم منطقه مهاجرپذير. حال اگر بخواهيم اولويتى در نظر بگيريم، ابتدا بايد به بررسى مسائل كشورهاى مبدأ ومهاجرت فرست توجه كنيم.
آيا فرار مغزها مسأله اى اجتماعى است و اگر هست چه فاكتورها و مشخصه هايى محدوده آن را مشخص مى كند؟
ما در زمره كشورهاى غيرصنعتى و مهاجر فرست هستيم و خروج متخصصان در كشور ما بالاتر از حد معمول است. كسى هم نمى تواند آن را انكار كند.
بخصوص در چند سال اخير كه مجموعه عوامل اجتماعى و اقتصادى سبب گسترش مهاجرت در ميان اقشار جامعه شده است.
حال بايد توجه كرد مسائل مربوط به متفكران، مقوله اى است كه نمى توان براى آن نسخه اى جهانى پيچيد. يعنى نمى توانيم مهاجرت نخبگان را در ايران و پاكستان در يك گروه بررسى كنيم. چرا كه در ايران به دليل سابقه مدنيت ، ريشه قوميت و هويت ملى مطرح است. در حالى كه در كشور تازه تأسيس پاكستان عنصر مليت كم تر مورد توجه و تأكيد قرار گرفته است.
تبيين مسأله مهاجرت نخبگان براى هر كشورى نياز به مطالعه موردى دارد. اما به اين مسأله كه «آيا اين معضل مسأله اى اجتماعى است يا خير؟ مى توان از دو رويكرد كاملاً متفاوت نگاه كرد. اگر از پشت عينك كشورهاى جهان سوم به آن نظر بيفكنيم با بار ارزشى تحت عنوان فرار مغزها ديده مى شود و اگر از منظر كشورهاى مترقى به اين پديده توجه كنيم، به عنوان سر ريز يا خروج كادر تربيت شده از آن ياد مى شود. بنابراين در سطح كلان نمى توان به طور مطلق حكم صادر كرد. به طور كلى مهاجرت امرى مذموم و ناپسند نيست، ليكن پديده فرار مغزها كه به خروج وسيع متخصصان و انديشمندان يك كشور اشاره دارد براى كشور مبدأ بار ارزشى منفى دارد و مذموم تلقى مى شود و اين پديده زمانى به عنوان يك مسأله اجتماعى مطرح مى شود كه كشور مهاجر فرست از فقدان چنين افرادى در رنج و كمبود باشد. عامل ديگرى كه اين قضيه را تشديد مى كند، بيكارى متخصصان و تحصيل كردگان دانشگاه ها و مؤسسات و آموزش عالى است . جامعه ما سالها؛ سرمايه گذارى و مغزها را تربيت مى كند و خب انتظار اين است كه جذب جامعه شوند اما چنين اتفاقى نمى افتد چرا كه هيچ گونه تعادلى بين ظرفيت دانشگاهها و نيروى انسانى مورد نياز در بخش هاى مختلف وجود ندارد.
به نظر مى رسد عامل مهاجرت نخبگان را در ناكارآمدى آموزش عالى ايران به جهت ضعف در تربيت نيروى انسانى متناسب با بازار كار مى دانيد. حال براى من اين سؤال مطرح است كه فرار مغزها ريشه در ضعف و ناكارآمدى نظام آموزش عالى ايران دارد يا ناشى از ضعف نهادها وسازمانهاى ديگر است كه به موازات آموزش عالى رشد نيافته اند. مثلاً آيا مى توان گفت ما به تعداد لازم پزشك تربيت كرده ايم اما گسترش بيمارستانها متناسب با اين تعداد نبوده است؟
من صرفاً آموزش عالى را مقصر نمى دانم. وظيفه آموزش عالى تربيت نيروى متخصص و كارشناس براى سازمانها ونهادهاست.
به نظر من سيستمى كه نظام آموزش عالى جزو آن است، زمينه اى به وجود مى آورد كه منجر به فرار مغزها مى شود. اگرچه ضعف نظام برنامه ريزى آموزش عالى يك عامل خروج متخصصان است ولى عوامل ديگرى هم وجود دارد كه نمى توان آنها را ناديده گرفت.
در تحليل پديده مهاجرت بايد مجموعه عوامل اقتصادى، سياسى، اجتماعى، فرهنگى را در نظر داشت و به صورت انتزاعى با آن برخورد نكرد.
امروزه نيروى انسانى يكى از پيش زمينه هاى توسعه همه جانبه است و نيروى انسانى متخصص و تحصيل كرده به موتور محركه جامعه قلمداد مى شود. بنابراين از دست دادن اين نيروها به مفهوم از دست دادن سرمايه هاى اصلى كشور است. در قرن بيست و يكم تجارت مختص كالاهاى اقتصادى نيست و مغزها را به عنوان يك كالاى استراتژيك و قابل معامله در برمى گيرد. بعد از انقلاب ، دولتمردان با توجه به بالارفتن نرخ رشد جمعيت جوان،نظام آموزش عالى را رشد و گسترش دادند اما به موازات آن نظام اشتغال در كشور توسعه نيافت. به طورى كه اكنون بالغ بر سه ميليون بيكار داريم و دولت در خوشبينانه ترين وضعيت نمى تواند بيشتر از

 

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید