دانلود تحقیق نظريه ها در مورد ظهور انقلاب

عنوان: دانلود تحقیق نظريه ها در مورد ظهور انقلاب

فرمت: Word قابل ویرایش

تعداد صفحه: 30


قسمتی از متن
نظريه‎هاي ماركسي و ماركسيستي

منظور از نظرية ماركسي انقلاب نظريه‎اي است كه ماركس و انگلس در زمينه انقلاب ارائه كرده‎اند. در حالي كه نظريه‎هاي ماركسيستي توسط طرفداران ماركس مانند لنين، مائو، تيتو، كاسترو و غيره بيان گرديده‎اند در اينجا به معرفي نظريه ماركسي انقلاب مي‎پردازيم.

نظريه ماركسي انقلاب:

نظريه كلي: براي درك اين نظريه ابتدا به مفاهيم زير كه شالوده و مبناي ديدگاه ماركس بوده و گرايش اصلي نظرات وي بر پايه آنها قرار دارد توجه مي‎كنيم.
1- ديالكتيك هگل: ماركس مبناي ديالكتيك خود را از نظر هگل گرفت كه هر هستي، هر فكر و هر نهاد داراي مراحل سه گانه تز (تصديق) آنتي تز (نفي) ‌سنتز (نفي نفي) است.
هگل اين مطلب را در مورد پندار به كار مي‎رود، اما ماركس آن را دربارة ماده در نظر گرفت. با اين توضيح كه هگل معقول را عين واقعيت و واقعيت را عين معقول مي‎دانست. اما ماركس به چيزي جز ماده معتقد نبود و معقول را نيز امري مادي مي‎دانست.
2- ماديگرايي ديالكتيك ماركس (ماديگرائي فلسفي). ماركس با استفاده از نظر فوئرباخ كه مفهوم از خود بيگانگي ديني را مطرح كرده و نظرات داروين و ديالكتيك هگل و تأكيد بر گذار كميت به كيفيت (هر چيزي پس از رسيدن به درجه‎اي از تحول به چيز ديگري تبديل مي‎شود، مثلاً آب توسط حرارت به بخار تبديل مي‎شود، پيشه‎ور با كسب مقداري سرمايه به سرمايه‎دار) به ماديگرائي ديالكتيك معتقد شد.
3- ماديگرايي اقتصادي ‎- فوئرباخ مي‎گفت انسان بايد با از خودبيگانگي مبارزه كند. ماركس گفت انسان‎گرائي باخ جنبه انتزاعي دارد. ماركس اين نظر موئيزهس را كه پول را مايه از خودبيگانگي بشر مي‎دانست به نظر باخ اضافه كرد و ريشه از خودبيگانگي را وضع نيروهاي مادي دانست. بدين ترتيب ماركس از ماديگرائي فلسفي به ماديگرائي اقتصادي عبور مي‎كند.
4- ماديگرائي تاريخي ‎- ماركس ماديگرائي اقتصادي را وارد تاريخ مي‎كند و مي‎گويد تاريخ را واقعيت‎هاي مادي پديد مي‎آورند نه انديشه‎ها، جامعه داراي زيربنا و روبناست كه قواي اقتصادي زيربنا و افكار، آداب و رسوم، نهادهاي حقوقي، سياسي، مذهبي و غيره روبناست، اگر زيربنا و روبنا سازگار نباشند، جامعه دچار بحران مي‎شود و به انقلاب مي‎انجامد.
به عنوان مثال، در جامعة معاصر كه شيوة توليد (زيربنا) به صورت جمعي شده است، يعني به صورت تمركز هر چه بيشتر نيروي كار در كارخانه‎ها، وي مالكيت (روبناي حقوقي) هم‎چنان خصوصي است، اين ناسازگاري به بحران و انقلاب خواهد كشيد.
به نظر ماركس چه فرد، چه جامعه، منعكس‎كنندة ساخت اقتصادي‌اند. در زمانهاي قديم كه شيوه توليد مبني بر كار بردگان بود، برده به صورت كالا فروخته مي‎شد. در دورة فئوداري كه شيوه توليد مبتني بر سرفها بود، ‌مالك زمين از او باج مي‎گرفت و مقداري از غذاي توليد شده را به او مي‎داد و در جامعه سرمايه‎داري از كارگر 8 تا 15 ساعت كار خواسته مي‎شود و او بخش از دسترنج خود را مجاناً در اختيار دارنده ابزار توليد قرار مي‎دهد.
5- مبارزات طبقاتي - ماركس پس از تفكيك زيربنا و روبنا مي‎گويد كه حاصل مناسبات اقتصادي در هر عصري طبقات هستند و سراسر تاريخ عبارت است از يك رشته مبارزات طبقاتي. اين مبارزات طبقاتي نهايتاً به ايجاد جامعة بي‎طبقه منجر خواهد شد. «مبارزات طبقاتي الزاماً به ديكتاتوري طبقه پرولتر منتهي مي‎شود. اين ديكتاتوري صرفاً به منزلة دورة انتقال به سوي از ميان رفتن تمام طبقات و ايجاد يك جامعة بدون طبقه مي‎باشد. پيروزي نظريه كلي ماركسي انقلاب را به صورت زير ترسيم مي‎كند.

و...

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید