خرید ارزان وضع حجاب در جاهلیت عرب 48 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

وضع حجاب در جاهلیت عرب تا آنجا که من در کتاب های مربوطه خوانده ام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بوسیله اسلام در عرب پیدا شده است. ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجع به قوم یهود و قانون تلمود می نویسد : « اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت : چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هر سخنی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در ان صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد ». علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانچه بعداً شرح خواهیم داد بسی سخت تر و مشکل تر بوده است. در جلد اول تاریخ تمدن صفحۀ 552 راجع به ایرانیان قدیم می گوید : « در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد می کردند ... » آنگاه چنین می گوید : « پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد، زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند، ولی در مورد زنان دیگر، گوشه نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود، زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند، و هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند، زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند، در نقش هائی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد ... » چنانکه ملاحظه می فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می شده اند. به عقیدۀ ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا می شده که در اتاقی محبوس بوده همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می جسته اند و از معاشرت با او پرهیز داشته اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است. در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می شده است. اما اینکه می گوید : « و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود » منظورش چیست؟ آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا می شود؟! همه می دانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد. زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است، و هم خوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگان هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملاً مجبور به گوشه نشینی شود. و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدن شان به سایر مسلمانان سرایت کرد، باز هم سخن نادرستی است. زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است. از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می شود یعنی هم مدعی است که حجاب وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدن شان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک هم خوابگی با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشه گیری آنان موثر بوده است. در جلد 11 صفحه 112 (ترجمه فارسی) می گوید : « ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی درباره عفاف و فضیلت زن تلافی می کردند، عمر به قوم خود می گفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رای ایشان رفتار کنند. ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می کردند و در کوچه ها پهلو به پهلوی می رفتند و در مسجد با هم نماز می کردند. حجاب و خواجه داری در ایام ولید دوم (126 – 127 هجری ) معمول شد. گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند. » در صفحه 111 می گوید : پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می گرفتند، همۀ طبقات زیورهائی داشتند. زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می آراستند، موی خود را به زیبایی دسته می کردند یا به دو طرف سر می ریختند، یا به دسته ها بافته به پشت سر می آویختند و گاهی اوقات با رشته های سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر می کردند، غالباً خود را به جواهر و گل می آراستند، پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب می پوشیدند، از آن پس این عادت همچنان رواج بود. » ویل دورانت در جلد 10 تاریخ تمدن صفحۀ 233 راجع به ایرانیان باستان می گوید : « داشتن متعه بلامانع بود، این متعه ها مانند معشوقه های یونانی آزاد بودند که در میان مدم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولاً در اندون خانه نگهداری می شدند، این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد ». ویل دورانت طوری سخن می گوید که گوئی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری درباره پوشیدگی زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد می کرده اند. و حال آنکه قطعاً چنین نیست. تاریخ قطعی برخلاف آن شهادت می دهد، بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف می کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد. عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد : « مرحبا به زنان انصار، همین که ایات سورۀ نور نازل شد یک نفر از انان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است. » در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همین مطلب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید : « پس از آنکه آیۀ سورۀ احزاب ( یدنین علیهن من جلابیبهن ) نازل شد، زنان انصار چنین کردند. » کنت گوبینو، در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد که حجاب شدید دوره ساسانی، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند. او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است، مدعی است که خونسردی موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمی گذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان می کرد، زیرا اگر معلوم می شد که چنین خانم خوشگلی در خانه اش هست دیگر مالک او و احیاناً مالک جان خودش هم نبود. جواهر لعل نهرو نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب « نگاهی به تاریخ جهان » جلد اول ص 328 ضمن ستایش از تمدن اسلامی، به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره می کند و از آنجمله می گوید : « یک تغییر بزرگ و تاسف آور نیز تدریجاً روی نمود و آن در وضع زنان بود، در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت، زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی کردند، بلکه در اماکن عمومی حضور می رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می پرداختند. اما عربها نیز بر اثر موفقیت ها تدریجاً بیش از پیش رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجو داشت اقتباس کردند. عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند. اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند. به قراری که نقل شده است مخصوصاً بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدائی زنان از مردان و پرده نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد. تدریجاً سیستم « حرم » آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند. » سخن درستی نیست، فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد، نه اینکه اساساً به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است. از سخنان نهرو برمی آید که رومیان نیز (شاید تحت تاثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم «حرمسرا» داری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تایید کرده اند. علت پیدایش حجاب علت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل استانی پدید آمد؟ اسلام که دینی است که در همۀ دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟ مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید