خرید ارزان فصل دوم گستره نظری و پیشینه پژوهش سبک های مقابله ای ناکارآمد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

سبک های مقابله ای ناکارآمد فصل دوم: گستره نظری و پیشینه پژوهش سبکهای مقابله ای سبکهای مقابله ای آن پاسخ هایی هستند که در کاهش امور نامطلوب و ناخوشایند اثربخش هستند، اثربخشی سبکهای مقابلهای در توانایی آن ها برای کاهش فوری درماندگی و همچنین برای پیامدهای طولانی مدت مثل رفاه و بهزیستی روان شناختی و موقعیتهای ناخوشی میباشد (اشنایدر، 1990؛ به نقل از چیارا و تیندال، 2009). بر اساس نظریه های روان شناختی، سبک های مقابله ای نقش مهمی در کاهش استرس و درنتیجه سلامت روانی افراد دارند و مفهوم استرس به تنهایی در توضیح و پیش بینی وضعیت روانی افراد، بدون در نظر گرفتن سبک های مقابله ای آنان ارزش محدودی دارند، به عبارت دیگر هر چه منابع افراد برای مقابله بهتر باشد، کمتر احتمال دارد گرفتار موقعیت هایی شوند که در آن ها آسیب پذیرند (ساراسون و ساراسون، 1998؛ به نقل از بهروزیان و نعمت پور، 1388). .پژوهش کسیدی و لانگ (1996) نشان داد سبک های مقابله کارآمد با سازه هایی همچون رضایت از زندگی، عاطفه مثبت، بهزیستی شخصی، انگیزه پیشرفت و حمایت اجتماعی رابطه دارد و شیوه های ناکارآمد با متغیرهای اضطراب، افسردگی، ناامیدی، خصومت و استرس شغلی همبسته است.مانتس ـ برگس و همکاران (2007) در پژوهش خود نشان دادند که ارتباط مثبتی بین هوش هیجانی با سبک های مقابله ای، حمایت اجتماعی و سلامت روان وجود دارد.پژوهش لیپا (1994) نشان داد که افراد سخت کوش از روش های مقابله حل مسئله و حمایت اجتماعی استفاده می کنند و دانشجویان دارای سخت کوشی بالا به طور معناداری از روش های مقابله ای مسئله مدار استفاده می کنند. سبک های مقابله تطبیقی و غیر تطبیقی از مولفه های مهم الگوی استرس، پاسخ های افراد به استرس می باشد که این پاسخ ها میتواند در دو گروه (تیپ) متفاوت باشد. اول پاسخ های انطباقی که اعمالی هستند که در جهت آرام شدن او در برابر استرس به فرد کمک میکنند و سیستم فرد را به حالت تعادل درمی آورند. دوم، پاسخهای غیر انطباقی که اعمالی هستند که نیازهای موجود را تشدید و بدتر می کنند و سیستم را در حالت بی ثباتی نگه می دارند (پاول و انرایت، 1999؛ به نقل از هیل و داگنان،2001).سبک مقابله ای انطباقی شامل بازشناسی نیازها و استرس های بیرونی و آگاهی فرد از منابع شخصی برای مقابله با استرس می باشد. اساساً دانستن این که یک مشکل یا مسئله استرس زا ادامه پیدا کند باعث نگرانی در مورد سلامتی می شود و دانستن راهکار مسئله که باعث کاهش استرس های بیرونی می شود و همچنین ادغام اعمالی مثل آرام کردن بدن، تغییر الگوهای تفکر مخرب، ابراز هیجان های سرکوب شده و سعی داشتن برای تغییر رفتار می تواند باعث کاهش استرس درونی شود. از نتایج این راهبردهای مقابله ای افزایش تاثیرات بلندمدت و مثبت می باشد. استرس زاها می توانند به وسیله تلاش های فردی مثل افزایش مهارت، بهبود سلامتی و بهبود استقامت در برابر استرس زاهایی که در آینده ممکن است ایجاد گردد، کاهش یابند. سبک های مقابلهای غیر انطباقی آن هایی هستند که احتمالاً در آینده مشکلاتی را ایجاد کنند، از قبیل ناتوانی در درک آنچه اتفاق افتاده است، تفسیر نادرست و غیرمنطقی در مورد نشانههای بدنی که ناشی از یک موقعیت است. همچنین این سبک باعث افزایش اضطراب و نگرانی می شود. از تاثیرات بلندمدت این سبک انطباقی، کاهش کلی اطمینان و اعتماد در توانایی شخصی برای فائق آمدن بر استرس و مشکلات ثانوی (مثل اضطراب، فوبی، وابستگی به آرام بخش ها، الکل یا اعتیاد) بیماری جسمی و افسردگی است (سیفر، فرناندز و کلیفورد، 2002؛ به نقل از طاهری، 1389). انواع شیوه های مقابله با استرس دسته بندی روشهای مقابله، به فهم و مطالعه هر چه بهتر این زمینه کمک شایانی میکند. دسته بندی های متعددی توسط صاحب نظران این حوزه ارائه شده است که اکثر آن ها بسیار مشابه یکدیگرند. بیلینگز و موس (1981) برای اولین بار، پاسخ های مقابله ای را بر اساس شیوه های مقابل به صورت فعال و اجتناب دسته بندی کردند. در صورت تمرکز بر پاسخ می توان آن ها را بر اساس مسئله مدار یا هیجان مدار بودن تقسیم بندی کرد. باوم، فلمینگ و سینگر (1983) نیز در مطالعه خود شیوه های مقابله را به همین صورت دسته بندی کرده اند (لانگ، یودر و کانهام، 2009).لازاروس و فولکمن (1983) در مدل ابزاری خود دو روش مقابله را معرفی کردند. مقابله ابزاری و مقابله تسکین دهنده (یا مقابله مسئله مدار و مقابله هیجان مدار). مقابله ابزاری مستقیماً متوجه منبع تهدید است. مقابله تسکین دهنده با هیجانات ناشی از منبع مقابله می کند (لم، وونگ و شام، 2001). 1) سبک مقابله مسئله محور روش با مجموعه روش هایی که فرد به منظور کاهش با حذف پیامدهای ناخوشایند استرس از آن ها استفاده کرده و سعی می کند بر عامل استرس زا تسلط یابد. (مات فی و همکاران، 1986). این محققان چند روش مسئله مدار را مشخص کردند که شامل مهار فشار روانی، ساختارمندی و مهارت های اجتماعی میشود. مهار فشار روانی شامل آگاهی از افزایش فشار و کنش روانی، پرس وجو درباره منابع حمایتی موجود و طراحی برای استفاده از این روشها می باشد. مهارت های اجتماعی شامل خودابرازگری و صمیمیت ورزی است (شریدان و رادماچر، 2006). قابل ذکر است که مهارت های مقابله مسئله محور، همیشه کارآمد نیستند. مهارت های مقابله ای مسئله مدار کارآمد شامل پذیرش مسئولیت برای حل مسئله، جستجوی اطلاعات دقیق در مورد مسئله، جستجوی عامل حمایت کننده قابل اتکا، تدوین نقشه های عملی واقع بینانه، اجرای این نقشه ها به تنهایی یا با کمک دیگران، تمرکز از طریق به تعویق انداختن فعالیت های نامربوط و اتخاذ یک دید خوش بینانه از توان خود برای حل مسئله؛ اما راهبردهای مسئله مدار ناکارآمد شامل مسئولیت پذیری محدود برای حل مسئله، جستجوی اطلاعات غیردقیق یا نامربوط، جستجوی حمایت و راهنمایی از منابع نامناسب، طرح نقشه های غیرواقع بینانه، پیروی نکردن از نقشه های مسئله گشا، مسامحه و اتخاذ دیدگاهی بدبینانه نسبت به توان خود. (کار، 2004؛ به نقل از محمدی، 1392). 2) سبک مقابله هیجان محور مجموعه روش هایی که جهت مهار واکنشهای هیجانی مرتبط با استرس توسط فرد بکار گرفته می شود. برای مثال دانشجویی که در امتحان نمره پایینی گرفته است، ممکن است برای کاهش تنش ناشی از آن به جوک گفتن و یا بازی بپردازد. این روش غالباً شامل باز ارزیابی است. اگر مشکل حل نشود، یک روش برای مهار تنش این است که آن را محدود ارزیابی کنیم. برای این کار فر موقعیت خود را با سایر افراد مقایسه میکند و ممکن است به این نتیجه برسد که شرایط او خیلی هم بد نبوده است (شریدان و رادماچر، 2006). شیوههای مقابله هیجان محور اگرچه ممکن است روش هایی مشکل آفرین به نظر برسند، اما همان طور که لازاروس (1983) متذکر شده است، اندکی خیال بافی برای سلامتی روان شناختی لازم است. (شریدان و رادماجر، 2006).شیوههای مقابله هیجان محور کارآمد شامل جستجوی حمایت معنوی، چارچوب بندی مجدد شناختی، نگریستن به فشارهای روانی از منظر شوخ طبعی، آرمیدگی و ورزش جسمانی است. در مقابل این روشها، راهبردهای مقابلهای هیجان محور ناکارآمد شامل ایجاد دوستیهای مخرب به جای دوستی های حمایت گر، پرداختن به افکار بلندمدت به جای تخلیه هیجانی، توسل به شیوه رویارویی بجای چارچوب بندی مجدد سازنده، جدی گرفتن زیاد از حد فشارهای روانی به جای خندیدن به آن ها، سوء مصرف مواد و الکل به جای استفاده از برنامه های آرمیدگی و پرخاشگری به جای پرداختن به ورزش جسمانی. (کار، 2004؛ به نقل از محمدی،1392). 3) سبک مقابله اجتنابی به عقیده شریدان و رادماچر (2006) اجتناب (دوری عینی) از عامل استرس زا و انکار (دوری ذهنی) از عامل استرس زا، جز روشهای مقابله ای هیجان محور می باشند؛ اما ازآنجاکه روش مقابلهای اجتنابی 1) مستقیماً به مهار، حذف یا کاهش هیجانات ناخوشایند ناشی از استرس نمی پردازند و 2) خود این شیوه اشکال مختلفی دارد، شاید بهتر این باشد که مقابله اجتنابی را به عنوان یک شیوه مجزا در نظر بگیریم. مثال از این شیوه، تماس با یک دوست (روی آوردن به اجتماع) خرید کردن و خوردن تنقلات (روی آوردن به فعالیت ها) هنگام مواجهه با استرس است (محمدی،1392). نظریه سبک های مقابله ای اندلر و پارکر بر اساس نظرات اندلر و پارکر (1990) راهبردهای مقابله ای را می توان به سه دسته تقسیم نمود: 1) راهبرد تکلیف مدار: این مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبردها استفاده می کنند، تلاش میکنند تا فعالیت های خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام فعالیت مبادرت می ورزند. 2) راهبرد هیجان محور: این راهبرد مستلزم یافتن روش هایی برای کنترل هیجان ها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه به موقعیت های تنش زا است. افرادی از این روش استفاده میکنند، ضمن اینکه بر هیجانات خودکنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا ناامیدی را نشان دهند. در این راهبرد تمام تلاش متوجه کاهش احساسات ناخوشایند خود را به صورت ابراز آن و یا مدیریت آن است. 3) راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیت های تنش زا است. افرادی که از این راهبرد استفاده میکنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را واپس کرده و تفکرات دیگری را جایگزین آن میکنند. افرادی که اضطراب و استرس بیشتری را تجربه می کنند، از راهبردهای هیجان محور و اجتناب مدار بیش از راهبرد تکلیف مدار استفاده می کنند (اندلر و پارکر، 1990؛ به نقل از حسینی، 1390). رفتارهای مقابله ای اجتنابی ممکن است به شکل روی آوردن و درگیر شدن در یک فعالیت تازه و یا به شکل اجتناب از اجتماع و افراد دیگر ظاهر شود (هارن و میشل، 1999). البته تعیین این که کدام یک از راهبردها در کاهش اضطراب موثرترند، بسیار مشکل است، زیرا میزان موثر بودن هر راهبرد به ماهیت موقعیت تنش زا و ویژگی های شخصیتی هر فرد بستگی دارد. به طورکلی، هنگامی که افراد نتوانند به طور منطقی موقعیت های تنش زا را طبقه بندی کنند، راهبرد مسئله محور بیشترین تاثیر را دارد ولی درصورتی که افراد نتوانند موقعیت های تنش زا را پیش بینی کنند و برای آن راه حل هایی اتخاذ کنند، راهبرد هیجان محور موثرتر واقع می شود (آیزنک، 2000). راهبردهای مقابله ای مناسب از بروز بیماری های ناشی از استرس جلوگیری می کنند، اگرچه بیماری ها منشا و علل مختلفی دارند، سبک زندگی و ویژگی شخصیتی نیز در بروز آن ها دخالت دارند. روان شناسان معتقدند حتی درمان وخیم ترین بیماری های جسمانی مستلزم تغییر الگوهای پاسخ افراد است. (برانون و فیست، 2000؛ به نقل از کلین و توروی، 2007). مقابله از نظر لازاروس و فولکمن لازاروس و همکاران (1981) مقابله را کوششهای شناختی و رفتاری میدانند که برای کنترل نیازهای بیرونی و درونی و تعارضات بین آن ها صورت می گیرد. آن ها معتقدند این اعمال یا کوششهای شناختی و رفتاری برای غلبه یافتن، تحمل کردن، کاهش و پا به حداقل رساندن نیازهای درونی و برونی تعارضاتی انجام می گیرد که بر فرد فشار وارد می کند (مایر، 2001). در نظریه فولکمن و لازاروس (1981؛ به نقل از بهنیا، 1393) هیجده راهبرد مقابلهای در سه نوع سبک کلی مقابله ای طبقه بندی میشوند که کارآمدی یا ناکارآمدی مقابله ای را نشان میدهند. از بین هیجده راهبرد، دو راهبرد در دو سبک قرار می گیرند و بقیه در یک سبک کلی.سبک اول که سبک حل مشکل و مقابله ی کارآمد نامیده می شود که از هشت راهبرد کنار آمدن (حمایت اجتماعی، تمرکز بر حل مشکل، تفریحات فیزیکی، راههای آرام بخش، تقویت رابطه با دوستان، حفظ تعلق خاطر، سخت کوشی و موفقیت و تمرکز بر جنبه های مثبت) تشکیل شده است و روش مقابله ای را ارائه می دهد که فرد درحالی که خوش بین، سالم و آرام و در اجتماع است بر روی حل مشکل کار میکند. سبک دوم مراجعه به دیگران که شامل چهار راهبرد (جستجوی حمایت اجتماعی، حمایت معنوی، کمک حرفه ای و اقدام اجتماعی) است که بارو آوردن به دیگران، چه همسالان یا متخصصین یا نیروهای الهی برای حمایت متمرکز می شود. سبک سوم شامل کنار آمدن ناکارآمد است که از هشت راهبرد (نگرانی، حفظ تعلق خاطر، تفکر آرزومندانه، کنار نیامدن، نادیده گرفتن مشکل، کاهش تنش، خودداری و سرزنش خود) تشکیل می شود. این راهبردها ترکیبی ازآنچه ممکن است، راهبردهای اجتنابی ناکارآمد خوانده شوند، می باشند و به طور تجربی با ناتوانی در کنار آمدن و مقابله مرتبط هستند (به نقل از به نیا، 1393). راهبردهای هیجده گانه مقابلهای در سه سبک که جنبه های کارآمدی و ناکارآمدی را مشخص می کنند، گروه بندی می شوند. این راهبردها در جدول 2-2 فهرست شده است. جدول2- 2: راهبردهای مقابله ای نام راهبرد تعریف  اقدام اجتماعی عملی که فرد طی آن دیگران را از مشکل خود باخبر می سازد و یا طلب حمایت از طریق مکاتبه یا سازمان دهی فعالیتی مثل اجتماعات یا مسابقات دیگران را مطلع می کند. مثل عبارت (برای رفع مشکلم با افراد و مراجع مسئول و دارای صلاحیت مکاتبه می کنم).  کاهش تنش تلاشی را برای داشتن احساس بهتر از طریق تخلیه تنش منعکس می سازد. مثل عبارت (با انجام کارهایی مثل سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل یا استعمال مواد مخدر خودم را تسکین می دهم)  کنار نیامدن ناتوانی فرد را در کنار آمدن با مشکل نشان می دهد و با شکایات روان تنی همراه است. مثل عبارت (هیچ راهی برای حل مشکلم به نظر نمی رسد).  نادیده گرفتن دور شدن از مشکل و تسلیم شدن همراه با پذیرش اینکه هیچ راهی برای مقابله وجود ندارد را نشان می دهد. مثل عبارت (مشکل را نادیده می گیرم تا از شر آن راحت شوم).  سرزنش خود فرد خود را برای مشکل یا نگرانی مسئول می داند. مثل عبارت (متوجه می شوم که به دست خودم برای خودم مشکل می تراشم).  
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید