خرید ارزان پروپوزال روانشناسی تاثیر افسردگی و اضطراب بر تعارضات زناشویی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

فرم پیشنهاد تحقیق پایان‏نامه ی دوره کارشناسی ارشد عنوان: بررسی ارتباط اضطراب و افسردگی با تعارضات زناشویی در مراجعین به مراکز مشاوره دانشجو: شماره دانشجویی:   نام دانشجو:   نام خانوادگی دانشجو:   جنسیت: زن ( مرد(  گروه عمده تحصیلی: پزشکی( علوم انسانی( علوم پایه( فنی و مهندسی( کشاورزی و دامپروری( هنر(  رشته تحصیلی: روانشناسی  زمان ورود به مقطع جاری: نیمسال اول( نیسمال دوم( سال تحصیلی 9- 139  زمان اخذ واحد پایان نامه: نیمسال اول( نیسمال دوم( سال تحصیلی 9- 139  شماره تماس مستقیم:   مشخصات استاد راهنما: مشخصات استاد مشاور(انتخاب استاد مشاور در شرایط خاص با تایید شورای پژوهشی) :  نام:  نام:    نام خانوادگی:  نام خانوادگی:    شماره شناسنامه:  شماره شناسنامه:    سال صدور:  سال صدور:    استان محل تولد:  استان محل تولد:    شهرستان محل تولد:  شهرستان محل تولد:    کد ملی:  کد ملی:    مرتبه علمی:  مرتبه علمی:     مقدمه: خانواده ، کانون مهر ، محبت و تربیت ومبنای شکلگیری زندگی اجتماعی انسانها است . سنگ بنای خانواده با ازدواج گذاشته میشود. ازدواج در کنار تولد ومرگ ، یکی از سه حادثه مهم زندگی است. تولد بدون اطلاع و اراده مولود اتفاق می افتد . مرگ هم تا حد زیادی خارج از کنترل افراد است . اما ازدواج وتشکیل خانواده در این میان تنها حادثه ای است که امکان انتخاب در آن وجود دارد . ازدواج را از دو جنبه اصلی آن یعنی کیفیت وپایداری بررسی می کنند. کیفیت ازدواج ناظر بر چگونگی شکل گیری رابطه زوجی است و پایداری بیانگر حفظ رابطه زوجی در گذر زمان است . ازدواج حتی اگر با عالی ترین کیفیت شکل بگیرد نمی تواند تضمین کننده حفظ پایداری و سازگاری آن در گذر زمان باشد(بنی اسدی،1381). آنچه در خانواده ویگانگی زن ومرد نقش بیشتری به عهده دارد سازگاری زنا شویی است . به همین دلیل بررسی مساله تعارضات زناشویی از جهات گوناگون چه ابعاد فردی وچه ابعاد اجتماعی امری مهم است. در بعد فردی این مساله مهم است چرا که اگر یک زوج در روابطشان با یگدیگر نتوانند به یک توافق نسبی و در نتیجه سازگاری دست یابند ، کارکردهای خانواده مختل می شود و شاید تنها راه حل آن جدایی باشد که این راه حل نیز پیامد های منفی بسیاری برای هر یک از زوج ها و فرزندان آنها در پی خواهد داشت . در بعد اجتماعی این مساله اهمیتی ویژه دارد ، زیرا اگر خانواده که کوچکترین واحد اجتماعی است دچار دگرگونی وآسیب شود بر کل جامعه تاثیر می گذارد و سلامت جامعه را با مخاطره روبه رو می سازد(معین ، غیاثی و مسموعی ،1390). هر جامعه ای برای تداوم وبقای خود نیاز به حفظ و بسط ارزش های خود در قالب خانواده دارد . در این بین مشکلات خانواده وبه ویژه تعارض بین زن ومرد می تواند باعث ناسازگاری های در زندگی افراد شود وبه اعضای خانواده آسیب برساند ، فرایند سازگاری ونا سازگاری زناشویی رامی توان خطی پیوسته ، طولانی ومدرج تصور کرد که هر نقطه از آن، منعکس کننده درجه خاصی از سازگاری است . فضای عاطفی ، ارزش های اساسی و چگونگی ارتباط های حاکم در خانواده بر نحوه شکل گیری استوانه های شخصیتی اعضای آن تاثیر های ژرف وپایدار دارد. خانواده ضمن آنکه به عنوان یک نظام کنشی بسته از استقلال نسبی در برابر محیط پیرامونی برخوردار است از ارتباط دایم و تاثیر پذیری متقابل با آن نیز بسر می برد. در دوران گذشته تشکیل یک خانواده نوبنیاد ، حلقه ای از دایره ارتباطی فراگیر ، یعنی خانواده گسترده به شمار می رفت، اما خانواده هسته ای امروز بر محور رابطه زوج ها استوار گردیده است و این زوج ها هستند که باید راهکارهای غلبه بر بحران را در فرآیند گفتگو و ارایه راهکارهای عملی بیابند(پیر مرادی،1379). توجه به عدم تعارض بین افراد، زمینه را برای رشد وتوسعه جامعه فراهم می آورد(موسوی اشرفی ،1386). برای بهره گیری هرچه بهتر از جامعه سالم و با نشاط تر، آموزش به عنوان موثر ترین اهرم همواره از اهمیت خاصی برخوردار است، البته باید اذغان کرد آموزش نمی تواند مشکل گشای تمام نارسایی های جامعه باشد. ولی بدون تردید یکی از مهم ترین تدابیر و عوامل برای بهبود امور جامعه بشمار می رود. از طرف دیگر خانواده به عنوان بافت اصلی جامعه می تواند نقش اساسی را در پیشرفت کشور ایفا نماید. رکن اساسی تمام جوامع را خانواده ها تشکیل می دهند. بی شک این بافت با آفات و خطرهایی رو در رو است، که برای حفظ و پایداری این کانون مهم باید راهکارهای مهمی اندیشید. یکی ازاین راهکارها کاهش تعارضات بین زن و شوهر در خانواده است. زندگی زناشویی مستلزم آزادسازی احساساتی است که در کمترین روابط میان فردی در جامعه می توان نظیر آن رایافت. پر واضح است که سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده بین زوجین بستگی دارد، و چنانچه پایه و بنیاد خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد چنین خانواده هایی وجود جوی منفی، فضایی بی روح و افرادی که ممکن است دچار انواع مسائل جسمی، روانی و اجتماعی هستند می باشد(سالاس و کتزنبگر،2004). طلاق به هر دلیل درست یا نادرست پیامدهایی برای فرد و جامعه بدنبال دارد. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می کند و زوج های متارکه کرده را به انزوای موقت یا دایمی می کشاند (والچاک و برنز، 1984 ؛ ترجمه طاهری، 1366). در دنیای لجام گسیخته کنونی که مادیات، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده و عواطف انسانی، احساسات، و نوع دوستی به فراموشی سپرده شده، در دنیایی که فقر و تنگدستی، جنگ و خونریزی، فساد و تباهی هر روز، رو به افزایش است، چیزی جز پشتوانه معنوی، مثبت اندیشی، امیدواری، تغییر و تحول درونی نمی تواند بشر را از این همه نابسامانی، از هم گسیختگی و از هم پاشیدگی های روانی نجات دهد(کویلیام، 2003). به خصوص زوجین جامعه، که توجه به سلامت جسمانی و روانی آن ها بسیار حائز اهمیت بوده و برخورداری از روحیه ی امیدوار، سرزنده و شاداب می تواند تاثیر بسزایی در نحوه ی کارکرد و فعالیت آن ها داشته و به نوبه خود موجبات شادی نسل بعد را فراهم کند و مهم تر از آن، با وجود تعارضات بین زن و شوهر آنان باید نگاه تلخ جامعه به خود را متحمل شوند که اغلب به همین دلیل، دچار سرخوردگی، یاس و ناامیدی می گردند. درزندگی ماشینی امروزه استرس ، اضطراب وافسردگی وطبعات آنها نقش موثری در روابط بین ما انسانها بخصوص زوجها دارد و تقریبا هیچکس نمی تواند از آن فراری داشته باشد. زوجها اغلب در زندگی روزمره مواجه با موقعیتهایی هستند که اضطراب زا بوده و روابط آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این اضطراب واسترسهای روزانه دارای دو منشاء اصلی هستند، یا از درون خانواده منشاء می گیرند و یا اینکه خارج از خانواده و از محیط بیرون به زوجها تحمیل می شوند. در ضمن واکنش افراد به این موارد فوق العاده متغییر می باشد. اولاً هر موقعیتی که برای یک زوج حالت استرس زا و اضطرابی تلقی می شود، ممکن است برای زوج دیگری کاملاً عادی باشد. ثانیاً واکنش افراد نسبت در این موقیت ها نیز متفاوت است. بیان مساله خانواده اولین پایه گذار شخصیت، ارزش ها و نگرش های انسانی است و پیدایش آن به سبک کنونی از ویژگی های با ارزش نسل انسان در مقایسه با سایر موجودات می باشد. از این رو، خانواده به عنوان بزرگترین ثروت و نیروی جامعه شناخته می شود و تعارضات زناشویی یک مشکل جدی اجتماعی به حساب می آید، که تاثیرات منفی به سلامت جسمانی و روانی زوجین و فرزندانشان دارد. روابط زوجین سیستم پیچیده ایی است که تعامل عوامل مختلف تفاهم و تضاد آنها را پیش گویی می کند (گاتمن 2002). پایه اختلافات صرفاً در سوء نیت و بد ذاتی طرفین نیست، محققین عدم آگاهی از مهارت های برقراری ارتباط ، سبک های دلبستگی ، اطلاع ناکافی از خصوصیات شخصیتی همسر، را از جمله عوامل پدید آورنده تعارضات معرفی می کنند. بحرانها و مشکلات تجاربی هستند که همواره زوجین را برای بررسی کردن زندگی و ارزش هایشان بر می انگیزد. بحران چه شدید باشد، چه خفیف، برای زوجینی که درگیر آن می شوند، تکان دهنده است، آنها ممکن است توانمند و با شهامت به آن پاسخ گویند و یا با ناتوانی و ضعف به آن عکس العمل نشان دهند. از همان روزهای آغازین رابطه زناشویی ، عدم توافق های جدی ومکرر به وجود می آیند که اگر حل نگردند، می توانند رضایت وثبات زناشویی را با تهدید جدی مواجه کنند(تالمن و هسایو،2004). به عبارت دیگر یکی از جنبه های یک سیستم زناشویی ، رضایتی است که همسران در رابطه خویش احساس وتجربه می کنند(تانیگوچی و همکاران،2006). پژوهشگران در هر دو حوزه ی روانشناسی وارتباطات ادعا دارند که الگوههای ارتباطی براساس رمز گردانی و رمز گشایی پیام های که بین افراد خانواده رد وبدل می شود شکل می گیرند و در نحوه بکارگیری داده ها در تعاملات آینده مورد استفاده قرار می گیرند(سپهر و پاکدامن،1389). احساس رضایت از ازدواج ورابطه زناشویی نقش مهمی را در میزان کارکردهای بهنجار در خانواده ایفا می کند(یوسفی و همکاران،1389). مشکلات زناشویی به قدمت ازدواج و آن نیز به قدمت تاریخ است. سلامت یا نارساکنش روی خانواده به عنوان یک کلیت یا سیستم بر اعضای آن تاثیر دارد. آمارهای منتشر شده در کشور، در چند دهه ی گذشته، حکایت از افزایش روزافزون نارضایتی زناشویی در بین زوج ها دارد که در پی آن در بسیاری از موارد، به متارکه و طلاق منتهی می شود. در زمینه تاثیرات مخرب تعارض می توان به پیامدهای جسمی، روانی و رابطه ای آن اشاره نمود؛ از لحاظ روانی، اکثر افراد تعارض در روابط را بی نهایت تنش زا تجربه می کنند. تعارض با خطر فزاینده انواع اختلالات روانی از جمله افسردگی خصوصاً در زنان، سوء مصرف مواد خصوصاً در مردان، ناکارآمدی جنسی در هر دو جنس و مشکلات رفتاری رو به افزایش در فرزندان خصوصاً اختلالات رفتاری پسران ارتباط دارد (هالفورد، 2001). علاوه بر اختلالات روان، تعارض بر سلامتی جسمی نیز تاثیر دارد. رابطه مستندی بین درد و رفتارهای سازگارانه با بیماری های مزمن و تقویت غیرعمدی رفتار بیماری در روابط دارای مشکل، وجود دارد. به همین ترتیب مشکلات زناشویی تاثیرات مستقیمی بر فرآیندهای فیزیولوژیک بر جای می گذارد؛ از جمله تعارض در رابطه با کاهش ایمنی بدن، افزایش فشارخون، احتمال تصلب شرایین رابطه دارد . تعارض زناشویی با پدیده خشونت نیز مرتبط است. خشونت تقریباً همیشه با آشفتگی ارتباط دارد. تعارض در روابط زناشویی بر کل رابطه نیز تاثیر دارد. پژوهش نشان می دهد زوجین متعارض کمترین میزان رضایت مندی از ازدواج و بیشترین احتمال طلاق را نشان می دهند (فاورز و السون، 2000).
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید