لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن Word (..docx) :
مبحث اول : مفهوم شرط برای فهم این که مراد و منظور ما از شرط چیست ناگزیر هستیم که واژه شرط، اقسام شرط، کارکردهای درج شرط و در نهایت شرط را در میان مفاهیم مشابه بازشناسی کنیم، لذا به طرح هر یک از این موارد میپردازیم. گفتار اول : معنای لغوی از جمله معانی که برای واژه شرط بیان شده «نخ» و «ریسمان» است و این که نوار کاست «شَریط» خوانده میشود را هم از همین ریشه میدانند. از معانی دیگر که از طرف عالمان علم لغت برای شرط در نظر گرفته شده الزام و التزام است. برخی از لغویون شرط را به الزام و التزام در ضمن عقود دیگر معنا کردهاند و برخی دیگر شرط را صرفاً به مطلق الزام و التزام معنا نمودهاند. البته به نظر میرسد اولین معنا، معنای لغوی باشد و معنای دوم هر چند در کتب لغت ذکر شده اما از معانی اصطلاحی شرط باشد. گفتار دوم : معنای اصطلاحی اگر به موارد استعمال واژه شرط بنگریم در هر علمی معنای خاصی را به خود اختصاص داده است که در این قسمت به خاطر روشن شدن مقصود خویش در میان استعمالات فراوان به آن میپردازیم. الف-شرط در ادبیات: شرط در ادبیات به جملهای اطلاق میشود که در فارسی پس از اداتی چون اگر، در صورتی که، و ... و در عربی پس از اِنْ، ما، لَوْ و ... ذکر میشود مثلا در آیه شریفه:«لَوْ کانَ فیهِما آلهه الّا الله فَفَسَدَتا»آنچه پس از «لوْ» و قبل از «لـَ» به کار رفته به عنوان شرط شناخته میشود. ب-شرط در اصول و فلسفه: در اصطلاح فلاسفه و علم اصول به آنچه از عدمش عدم چیز دیگر لازم آید بدون این که وجودش ملازمه با وجود آن چیز داشته باشد شرط گویند. ج -شرط در لسان شرع: اگر به برخی از روایات مربوط به خیارات بنگریم در مواردی شرط در معنای خیار آمده است. مانند «الْشَّرْطُ فِی الحَیوانِ ثَلاثَه» که منظور از شرط در این روایت خیار است که در حیوان به مدت سه روز است. در اصطلاحات شرعی، گاهی واژه شرط به معنای مطلق «عهد» آمده است؛ مانند «شَرطُ النّاسِ» که به معنای «عهد اَلناس» و یا «شَرْطُ الله» که به مفهوم «عَهدُ الله» است و عهد الله نیز به معنای احکام الله، اعم از احکام تکلیفی و وضعی است؛ چنان که در روایت زیر شرط به معنای عهد الهی (حکم الله) آمده است:مردی با همسرش ضمن عقد به نحو شرط نتیجه شرط کرده بود که چنانچه ازدواج مجدد کند، زوجه مطلق باشد. در این باره از امام (ع) سئوال شد و ایشان پاسخ دادند که این شرط باطل است. پرسشکننده در مورد علت بطلان توضیح خواست و امام (ع) پاسخ دادند: «لِاَنَّ شَرْطَ اللهِ اَسبَقُ مِنْ شُرُوطِکُم»؛ زیرا طلاق که از اختیارهای زوج است یک حکم الهی است و قراردادهای مردم نمیتواند خلاف آن باشد. در این حدیث شرط الله به معنای حکم الهی است. د-الزام و التزام: همان طور که ملاحظه شد یکی از معانی ارائه شده از طرف عالمان لغت الزام و التزام بود که البته برخی آن را مطلق التزام و برخی التزام در ضمن بیع و عقود دیگر معنا کردهاند. در میان فقها نیز بر سر این موضوع که آیا شرط مطلق الزام و التزام است یا الزام و التزام در ضمن عقود دیگر، نزاع علمی وسیعی درگرفته است که ورود به آن اولاً با توجه به ورود در معناشناسی لغوی از حیطه تخصص و توان ما خارج است و به نظر میرسد در وظیفه و تخصص لغتشناسان باشد و ثانیاً گزارش اختلاف عالمان در تشخیص معنای شرط هم خارج از حوصله و موضوع این مقال است و صرفاً در حجیم شدن موضوع نقشآفرین میباشد که از ورود به آن صرفنظر میکنیم. پس از آن که معانی اصطلاحی شرط ذکر شد لازم است متذکر شویم مراد ما از شرط همین الزام و التزام است که به آن پرداختیم. مبحث دوم : اقسام شرط شرط به اعتبارهای گوناگون موضوع بحث اندیشمندان این علم قرار گرفته است. در این قسمت ذکر اقسام شرط به اعتبارهای مختلف مفید میافتد. ابتدا اقسام شرط و در نهایت آنچه منظور ما در این رساله است بیان میگردد. گفتار اول : شرط به اعتبار ارتباط با عقد همان گونه که میدانیم شروط از جهتی به شرط ضمن عقد و شرط ابتدایی تقسیم میشوند که منظور از شرط ضمن عقد همان شرط در معنای حقیقی است که در ضمن یک عقد درج میشود و به تقیید دامنه عقد یا تکمیل آثار آن مدد میرساند و منظور از شرط ابتدایی هم عبارت است از شرطی که در ضمن عقد درج نمیشود و به تنهایی و مستقل در عالم اعتبار مطرح میشود. گفتار دوم : شرط به اعتبار بیان اراده شرط از این حیث به دو قسم صریح و ضمنی تقسیم میشود و مراد از شرط صریح عبارت از شرطی است که در مجموعه عقد به صراحت از آن یاد میشود و طرفین در قالب عقد به صراحت آن را متذکر میشوند و در عقد درج میگردد و منظور از شرط ضمنی شرطی است که در متن عقد از آن ذکری به میان نمیآید خواه پیش از عقد ذکر شود و عقد با لحاظ آن تشکیل گردد و خواه هیچ ذکری از آن نشود و اوضاع و احوال و سیره عرفی و یا قرائن وجود آن شرط استنباط گردد که همین شرط ضمنی نیز بر دو قسم است: شرط بنایی و ... گفتار سوم : اقسام شرط ضمن عقد شرط ضمن عقد ممکن است شرط صفت یا شرط فعل یا شرط نتیجه باشد.شرط صفت عبارت است از شرط راجعه به کیفیت یا کمیت مورد معامله (ماده 234 ق.م) چنان که در بیع عین معین صفتی از مبیع یا ثمن ذکر شود. شرط صفت ممکن است به یکی از دو شیوه ذیل باشد: 1- گاه مقصود شارط تحصیل صفتی از ناحیه مشروط علیه است. این قسم از شرط صفت نوعی شرط فعل تلقی شده و در جای خودش مورد بحث قرار میگیرد. هر گاه شرط صفت مربوط به عین کلی باشد قابل اسقاط است زیرا شرط، قید فعل مشروط نیز هست و متعهد باید کالایی را با آن وصف در اختیار مشروط له بگذارد وگرنه به تعهد خود عمل نکرده است.
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن Word (..docx) :
مبحث اول : مفهوم شرط برای فهم این که مراد و منظور ما از شرط چیست ناگزیر هستیم که واژه شرط، اقسام شرط، کارکردهای درج شرط و در نهایت شرط را در میان مفاهیم مشابه بازشناسی کنیم، لذا به طرح هر یک از این موارد میپردازیم. گفتار اول : معنای لغوی از جمله معانی که برای واژه شرط بیان شده «نخ» و «ریسمان» است و این که نوار کاست «شَریط» خوانده میشود را هم از همین ریشه میدانند. از معانی دیگر که از طرف عالمان علم لغت برای شرط در نظر گرفته شده الزام و التزام است. برخی از لغویون شرط را به الزام و التزام در ضمن عقود دیگر معنا کردهاند و برخی دیگر شرط را صرفاً به مطلق الزام و التزام معنا نمودهاند. البته به نظر میرسد اولین معنا، معنای لغوی باشد و معنای دوم هر چند در کتب لغت ذکر شده اما از معانی اصطلاحی شرط باشد. گفتار دوم : معنای اصطلاحی اگر به موارد استعمال واژه شرط بنگریم در هر علمی معنای خاصی را به خود اختصاص داده است که در این قسمت به خاطر روشن شدن مقصود خویش در میان استعمالات فراوان به آن میپردازیم. الف-شرط در ادبیات: شرط در ادبیات به جملهای اطلاق میشود که در فارسی پس از اداتی چون اگر، در صورتی که، و ... و در عربی پس از اِنْ، ما، لَوْ و ... ذکر میشود مثلا در آیه شریفه:«لَوْ کانَ فیهِما آلهه الّا الله فَفَسَدَتا»آنچه پس از «لوْ» و قبل از «لـَ» به کار رفته به عنوان شرط شناخته میشود. ب-شرط در اصول و فلسفه: در اصطلاح فلاسفه و علم اصول به آنچه از عدمش عدم چیز دیگر لازم آید بدون این که وجودش ملازمه با وجود آن چیز داشته باشد شرط گویند. ج -شرط در لسان شرع: اگر به برخی از روایات مربوط به خیارات بنگریم در مواردی شرط در معنای خیار آمده است. مانند «الْشَّرْطُ فِی الحَیوانِ ثَلاثَه» که منظور از شرط در این روایت خیار است که در حیوان به مدت سه روز است. در اصطلاحات شرعی، گاهی واژه شرط به معنای مطلق «عهد» آمده است؛ مانند «شَرطُ النّاسِ» که به معنای «عهد اَلناس» و یا «شَرْطُ الله» که به مفهوم «عَهدُ الله» است و عهد الله نیز به معنای احکام الله، اعم از احکام تکلیفی و وضعی است؛ چنان که در روایت زیر شرط به معنای عهد الهی (حکم الله) آمده است:مردی با همسرش ضمن عقد به نحو شرط نتیجه شرط کرده بود که چنانچه ازدواج مجدد کند، زوجه مطلق باشد. در این باره از امام (ع) سئوال شد و ایشان پاسخ دادند که این شرط باطل است. پرسشکننده در مورد علت بطلان توضیح خواست و امام (ع) پاسخ دادند: «لِاَنَّ شَرْطَ اللهِ اَسبَقُ مِنْ شُرُوطِکُم»؛ زیرا طلاق که از اختیارهای زوج است یک حکم الهی است و قراردادهای مردم نمیتواند خلاف آن باشد. در این حدیث شرط الله به معنای حکم الهی است. د-الزام و التزام: همان طور که ملاحظه شد یکی از معانی ارائه شده از طرف عالمان لغت الزام و التزام بود که البته برخی آن را مطلق التزام و برخی التزام در ضمن بیع و عقود دیگر معنا کردهاند. در میان فقها نیز بر سر این موضوع که آیا شرط مطلق الزام و التزام است یا الزام و التزام در ضمن عقود دیگر، نزاع علمی وسیعی درگرفته است که ورود به آن اولاً با توجه به ورود در معناشناسی لغوی از حیطه تخصص و توان ما خارج است و به نظر میرسد در وظیفه و تخصص لغتشناسان باشد و ثانیاً گزارش اختلاف عالمان در تشخیص معنای شرط هم خارج از حوصله و موضوع این مقال است و صرفاً در حجیم شدن موضوع نقشآفرین میباشد که از ورود به آن صرفنظر میکنیم. پس از آن که معانی اصطلاحی شرط ذکر شد لازم است متذکر شویم مراد ما از شرط همین الزام و التزام است که به آن پرداختیم. مبحث دوم : اقسام شرط شرط به اعتبارهای گوناگون موضوع بحث اندیشمندان این علم قرار گرفته است. در این قسمت ذکر اقسام شرط به اعتبارهای مختلف مفید میافتد. ابتدا اقسام شرط و در نهایت آنچه منظور ما در این رساله است بیان میگردد. گفتار اول : شرط به اعتبار ارتباط با عقد همان گونه که میدانیم شروط از جهتی به شرط ضمن عقد و شرط ابتدایی تقسیم میشوند که منظور از شرط ضمن عقد همان شرط در معنای حقیقی است که در ضمن یک عقد درج میشود و به تقیید دامنه عقد یا تکمیل آثار آن مدد میرساند و منظور از شرط ابتدایی هم عبارت است از شرطی که در ضمن عقد درج نمیشود و به تنهایی و مستقل در عالم اعتبار مطرح میشود. گفتار دوم : شرط به اعتبار بیان اراده شرط از این حیث به دو قسم صریح و ضمنی تقسیم میشود و مراد از شرط صریح عبارت از شرطی است که در مجموعه عقد به صراحت از آن یاد میشود و طرفین در قالب عقد به صراحت آن را متذکر میشوند و در عقد درج میگردد و منظور از شرط ضمنی شرطی است که در متن عقد از آن ذکری به میان نمیآید خواه پیش از عقد ذکر شود و عقد با لحاظ آن تشکیل گردد و خواه هیچ ذکری از آن نشود و اوضاع و احوال و سیره عرفی و یا قرائن وجود آن شرط استنباط گردد که همین شرط ضمنی نیز بر دو قسم است: شرط بنایی و ... گفتار سوم : اقسام شرط ضمن عقد شرط ضمن عقد ممکن است شرط صفت یا شرط فعل یا شرط نتیجه باشد.شرط صفت عبارت است از شرط راجعه به کیفیت یا کمیت مورد معامله (ماده 234 ق.م) چنان که در بیع عین معین صفتی از مبیع یا ثمن ذکر شود. شرط صفت ممکن است به یکی از دو شیوه ذیل باشد: 1- گاه مقصود شارط تحصیل صفتی از ناحیه مشروط علیه است. این قسم از شرط صفت نوعی شرط فعل تلقی شده و در جای خودش مورد بحث قرار میگیرد. هر گاه شرط صفت مربوط به عین کلی باشد قابل اسقاط است زیرا شرط، قید فعل مشروط نیز هست و متعهد باید کالایی را با آن وصف در اختیار مشروط له بگذارد وگرنه به تعهد خود عمل نکرده است.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد