خرید ارزان نگرش ایالات متحده امریکا و فدراسیون روسیه به پرونده هسته ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

نگرش ایالات متحده امریکا و فدراسیون روسیه به پرونده هسته ایران مقدمه: از زمانی که بحث هسته ای ایران در رسانه ها به صورت جدی مطرح شد (نیمه دوم سال 1381)  تا زمانی که پرونده هسته ای ایران در دستور کار شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA قرار گرفت (خردادماه 1382) ، 2 حرکت موازی برای به فرجام رساندن پرونده هسته ای ایران نیز آغاز شد که هر یک متاثر از آراء و دیدگاه های طرفداران خود، دارای عناصری بود، حرکت اول – که سیاسی بود- بیشتر از جانب امریکا و انگلیس دنبال شده و همچنان استمرار دارد و حرکت دوم – که حقوقی و مبتنی بر رایزنی های سیاسی وطنی است- از جانب ایران و گروه نم (عدم تعهد) و تا حدود ضعیفی روسیه و چین دنبال شده و این حرکت نیز همچنان استمرار دارد. این 2 حرکت در 4 سال گذشته دارای فراز و فرودهایی بوده اند اما به نظر می رسد در مقطع کنونی حرکت سیاسی در حال پررنگ شدن است؛ بخصوص پس از گزارش البرادعی دبیر کل آژانس مبنی بر اینکه پرونده هسته ای ایران از لحاظ حقوقی هیچ خطایی درونش وجود ندارد و 6 مورد اختلاف در چارچوب مودالیتی بین ایران و آژانس برطرف گردیده اما پس از مدت کوتاهی ما شاهد صدور قطعنامه چهارم (1803) از سوی شورای امنیت سازمان ملل بودیم و در صدور قطعنامه 15 روسیه و چین جانب حرکت اول را گرفته اند و این نشان می دهد پرونده هسته ای ایران کاملاً سیاسی می باشد. حرکت سیاسی برای مقابله با فعالیت هسته ای ایران که موتور محرکه آن امریکا و انگلیس بوده اند – از حمایت برخی دول اروپایی نیز برخوردار بوده است. این حرکت دارای عناصر یا محورهای زیر است: 1- بزرگ نمایی فعالیت هسته ای صلح آمیز ایران و القای انحراف آن به سمت ساخت سلاح هسته ای، 2- تلاش برای کمرنگ کردن نقش آژانس بین المللی انرژی اتمی، 3- پررنگ کردن نقش شورای امنیت ملل متحد از طریق معرفی فعالیت هسته ای ایران بعنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی، 4- روی آوردن به اهرم های توسل به زور در 2 سطح وضع تحریم های یکجانبه و بین المللی ، همزمان با اعمال فشارهای سیاسی و تهدیدات امنیتی برای بالابردن هزینه هسته ای شدن ایران، 5- تحت فشار قرار دادن مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی برای ارائه گزارش های سیاسی؛ 6- تلاش برای یادگیری در سطوح شورای حکام آژانس و شورای امنیت سازمان ملل متحد؛ 7- خوش بین نبودن به راه حل های دیپلماتیک و تاکید بر افزایش فشارها به ایران؛ طرفداران حرکت سیاسی با تکیه بر این عناصر ، طی 4 سال گذشته تلاش کردند با تشدید فشارها به ایران ، تهران را از ادامه فعالیت هسته ای منصرف ساخته یا در غیر این صورت به انزوا بکشانند. بنابراین تلاش می شود در این فصل به نگرش دو قدرت بزرگ و تاثیر گذار در پرونده و فعالیت هسته ای ایران یعنی ایالات متحده امریکا و فدراسیون روسیه پرداخته شود. گفتار اول:تاریخچه روابط هسته ای ایران و امریکا پس از انقلاب: برای درک بهتر دیدگاه ها و گزینه های روابط بین ایران و امریکا مهم است که به سال های گذشته برگردیم و تاریخ شکل گیری برخورد دولت امریکا با انقلاب اسلامی در تهران را بررسی کنیم. به نظر می رسد این مسئله باعث شد که در گذشته تلاش برای برقراری تعامل ، گاهی اوقات محرمانه و پنهانی و گاهی اوقات آشکار و علنی باشد، هرچند همیشه ناچیز بوده است. زمان هایی وجود داشته که دیپلماتهای ایرانی و امریکایی هیچ رابطه ای جز خودش وبش نداشتند. نخست باید مروری بر رویارویی های گذشته یا تحلیل جزئیات بیشتر درباره موضوعات معاصر ایران و امریکا ، انجام داد و سپس بحران هسته ای را بررسی کرد. - مرحله اول 1989-1979: سالهای نخست انقلاب تحت تاثیر بحران 14 ماه گروگانگیری نوامبر 1979 تا ژانویه 1981 قرار گرفته بود. ماجرای بحران گروگانگیری تاثیر شدیدی بر سیاست ها وافکار عمومی امریکا گذاشت و یکی از دلایل شکست رئیس جمهور کاتر در انتخابات 1980 از رونالدریگان همین امر بود. در دوماه نخست ، ایران مورد تجاوز عراق قرار گرفت و جنگ 8 ساله ایران و عراق آغاز شد. با وجود تجاوز صدام ایالات متحده از این که رژیم ایران با تهدیدهای تازه ای رو به رو شده بود، کاملاً خرسند گردید.(Kemp,2004,3) به منظور پایان جنگ ، ایالات متحده همچون بخشی از یک عملیات چند جانبه برای دفاع از تانکرهای نفتی اعراب که مورد حمله ایران قرار گرفته بود ، بطور مستقیم درگیر جنگ شد.در سه جولای 1988 ، رزمناو وینسنس یک هواپیمای مسافربری را سرنگون کرد و 290 غر نظامی را کشت. به زودی بعد از این جریان جنگ با پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران خاتمه پذیرفت. - مرحله دوم : 1996-1989: پایان جنگ ایران و عراق یکسال قبل از رحلت بنیانگذار انقلاب ایران آیت اله خمینی اتفاق افتاد . این مساله امکان ایجاد روابط دوستانه بین ایران و امریکا را ایجادکرد. رئیس جمهور جرح بوش پدر در سخنرانی افتتاحیه اش در 20 ژانویه 1989 این پیغام را به ایران رساند، فرصت دیگر برای همکاری در فاصله جنگ خلیج فارس 91-1990 پدید آمد که ایران تصمیم استراتژیک در جنگ اتخاذ کرد و مخالفت جدی با ائتلافی با رهبری امریکا نکرد. ایران پناهندگی برای خلبانان فراری عراق ایجاد کرد و هیچ گاه پس از جنگ آنها را به صدام حسین برنگرداند.(کمپ 1383،25). ایران سیاست استراتژیک عدم دخالت را اتخاذ کرده بود. در سخنرانی پس از جنگ ، بوش چهار معضل اصلی را در مورد خاورمیانه جدید عنوان کرد: ایجاد مقدمات امنیت عادلانه، کنترل تسلیحات کشتار جمعی ، بوجود آوردن صلح فراگیر اعراب و اسراییل و ایجاد توسعه اقتصادی ، این اهداف بخشی از شالوده کنفرانس صلح مادرید شد که در نوامبر 1991 تشکیل جلسه داد. ایران به این کنفرانس دعوت نشد، طرف مشورت قرار نگرفت و از مذاکرات کنار گذاشته شد. دولت رئیس جمهور کلینتون در ژانویه 1993 بقدرت رسید. در این زمان ایالات متحده به تهدید ایران و عراق بعنوان دو شورشی و خود سرکه باید کنترل و منزوی می شدند نیاز داشت . در این فاصله، رئیس جمهور هاشمی رفسنجانی، در تلاش برای آشتی دادن ایران با جهان خارج و جذب سرمایه خارجی بود که ایران برای نوسازی بعد از گذشت یک دهه از جنگ و انقلاب نیاز داشت. بخش کلیدی سیاست جدید آزاد اندیشانه رفسنجانی بهبود روابط ایران با ایالات متحده بود. - مرحله سوم: دوران ریاست جمهوری خاتمی انتخاب محمد خاتمی در سال 97 ، به نحو شگفت انگیزی مواضع امریکا را تغییر داد و سومین دور از سیاست کلینتون در مورد ایران بوجود آورد. پیروزی خاتمی و پیشنهادهایش به ایالات متحده بدنبال مصاحبه قابل توجه به کریستین امان پور، خبرنگارCNN ، در جولای 1998 ، در حالی که در مورد گفتگوی تمدنها بین ایران و ایالات متحده سخن گفت، دولت کلینتون را با جنجالهایی روبرو ساخت. در ژوئن 1998، مادلین آلبرایت سخنرانی ای را در انجمن آسیا انجام داد و در مورد طرحی برای بهبود در روابط سخن گفت و کلینتون اطلاعیه ای را در جریان مسابقه فوتبال ایران و امریکا در جام جهانی منتشر ساخت. ایالات متحده استراتژی دیگری را در 18 اکتبر 1998 در پیش گرفت و اصلی ترین گروه مخالف با رژیم یعنی سازمان مجاهدین خلق را در لیست گروه های تروریستی قرار داد. واکنش مستقیم ایران به این حرکت چندان جدی نبود به میزان کمی انتقادات کلینتون را در خصوص مناطق دور دست کاهش داد. مساله حل نشده انفجار بمب در اطراف طهران عربستان 1996 در خاطر مقامات ایالات متحده مانده بود، همچنانکه مواضع تند ایران نسبت به اسراییل ادامه داشت. با این حال چهار سال اول ریاست جمهوری خاتمی از بزرگترین امیدها برای بهبود روابط ایران وامریکا بود. در طول این دوره ایرانیان به طرز بدی در مورد فهم درست همکاری استراتژیک با ایالات متحده دچار دودستگی شدند و رفتار های بسیار متزلزلی از خود بروز دادند.(Ellis,2003,8) انتخاب مجدد خاتمی در سال 2001 این امید را بوجود آورد که شاید این جریان با انتخاب جرج بوش پسر و معاونش دیک چنی ، دوباره شروع شود. فرصت واقعی بعد از یازده سپتامبر 2001 و ضرورت جنگ امریکا در افغانستان که به شدت ایران را تحت تاثیر قرار می داد بود. در نهایت دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که همراه بود با تقابل جدی ایران و امریکا بر سر مسئله اتمی که زمینه ساز فرستادن پرونده ایران از آژانس به شورای امنیت و صدور چهار قطعنامه تحریم بر علیه ایران شد. پیچیده ترین و سخت ترین مشکل ایالات متحده و ایران مساله قدرت اتمی است. مسائل پراهمیت دیگر ، مثل تروریسم و تحریم ها، چنانچه رهبران مسئول تصمیم بگیرند که این مسائل را مورد توجه قرار دهند، به راحتی قابل حل شدن هستند. اما مشکل قدرت اتمی بسیار ژرف است و حالا که مشاجرات جنبه عمومی و بین المللی به خود گرفته است برای ایران برآورده ساختن حتی اندک از خواسته های امریکا مشکل خواهد بود. الف): سیر تعاملات ایران و امریکا در خصوص مسائل هسته ای. 1- امریکا و برنامه های هسته ای پیش از انقلاب پژوهشگران امریکا در زمینه امور خاورمیانه نشان داده اند که همه روسای جمهوری امریکا از روزولت تا کنون(بوش پسر) با مساله ایران در گفتمان سیاست خارجی خود درگیر بوده اند و ایران همواره گزینه های سختی در برابر امریکا قرار داده و این گزینه ها پس از 11 سپتامبر بیشتر هم شد.(Eniharn,2004,27) تلاش ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای از زمان محمد رضا شاه آغاز شد. او برآن بود که تا میانه دهه 90 ، بیست و سه نیروگاه هسته ای در سراسر ایران برپاکند و با این هدف در 1974 سازمان انرژی اتمی ایران را بنیان نهاد وبی درنگ گفتگو با امریکا، فرانسه و آلمان غربی سابق را برای ساخت نیروگاه های هسته ای آغاز کرد. در سال 1979 که رژیم شاه فروپاشید قرار داد 6 نیروگاه اتمی با آلمان غربی ، فرانسه و آمریکا بسته شده بود(cordesman,2003,53). دولتمردان اسراییلی که این اقدامات شاه را در راستای دستیابی به بمب هسته ای ارزیابی می کردند می پنداشتند که ایران از 1967 در تلاش برای داشتن بمب هسته ای بوده است. هرچند کشورهای غربی در پی توسعه انرژی هسته ای ایران بودند، ولی شاه که اندیشه جنگ افزارهای هسته ای را در سر می پروراند، در سپتامبر 1974 گفت: «جهان کنونی با این مشکل مواجه است که برخی کشورها دارای سلاح های هسته ای هستند و برخی نیستند. ماجزو کشورهایی هستیم که سلاح های هسته ای نداریم، بنابراین دوستی کشوری مانند امریکا با آن زرادخانه تسلیحات هسته ای اش برای ما حیاتی است. (Quillen , 2002 , 71). شاه برای اجرای برنامه های انرژی هسته ای خود با کشورهای غربی به توافق نامه هایی رسیده بود که بر پایه آنها قرار بود سوخت اورانیوم کم غنی شده برای نیروگاه ها آماده شود و کارشناسان ایرانی در زمینه های اتمی آموزش داده شوند. ایران پیمانی 10 ساله و تمدید شدنی با امریکا، آلمان و فرانسه برای تامین سوخت نیروگاه ها بسته بود.افزون بر این، دولت ایران 10 درصد سهام یکی از تاسیسات غی سازی اورانیوم را که کنرسیوم یورودیف در فرانسه ساخته بود و فرانسه و بلژیک و اسپانیا و ایتالیا نیز سهامدار آن بودند خریده بود، یک میلیارد دلار نیز به کمیسیون انرژی اتمی فرانسه برای ساخت تاسیسات غنی سازی گازی در فرانسه وام داده بود از دید امریکایی ها، برنامه جنگ افزارهای هسته ای ایران از همان زمان آغاز شده بود.(Ibid,72). هر چند شاه آشکارا می گفت که تدارکات نظامی ایران را هر چیزی جز جنگ افزارهای اتمی در می گیرد، ولی در همان حال پژوهشگران بر این باورند که توان هسته ای ایران نمی تواند پیش از دهه 1990بدست آید. از دید استراتژیک خیلی چیزها می توانست تا آن زمان رخ دهد. شاه از ژوئیه 1974 پشتیبانی خود را از خاورمیانه غیر هسته ای اعلام کرده بود.(Ibid,78) . و در همان سال در یک نشست مطبوعاتی در استرالیا گفته بود بر آن نیست که در نیروگاه های کشور بمب اتمی بسازد و این یکی از محورهای اصلی در سیاست ملی ایران است. با این وجود شاه می خواست با دریافت جنگ افزارهای بیشتر از امریکا و افزایش نیروی نظامی کشور بیشتر روی پای خود بایستد و کمتر به کمک و پشتیبانی امریکا در برابر پیشامدهای آینده پشتگرم باشد. این اندیشه را می توان از سخنان شاه در گفتگو با خبرنگار روزنامه تایمز لندن دریافت.شاه در این گفت و شنود که در دهم ژوئن 1969 یعنی کمتر از چهارماه پس از آغاز زمامداری نیکسون در امریکا منتشر شد گفت:«اگر عراق فردا به ما حمله کند چه خواهد شد؟ آیا امریکا و پیمان سنتور برای پشتیبانی ما در برابر چنین حمله ای قدمی برخواهند داشت؟ پس ما نمی توانیم برای حفظ امنیت مرزهای خود در برابر خطراتی که ما را تهدید می کند به دیگران متکی باشیم و به همین دلیل است که من روی تقویت نیروهای نظامی خود پافشاری می کنم. از دید پاره ای از پژوهشگران، ایران چهار هدف و انگیزه جداگانه برای دستیابی به توان هسته ای داشت:1- بازدارندگی ، دست کم در برابر شوروی سابق،2- ایجاد نیرویی در برابر هند یا هر نیروی هسته ای منطقه ای دیگر، چه بسا دستیابی ایران به جنگ افزارهای هسته ای در برابر هند می توانست پاکستان را به چشم پوشی از برنامه اتمی خود وادارد، اما پاکستان زودتر از ایران نه تنها به دانش هسته ای بلکه به جنگ افزار هسته ای دست یافت، 3- اعتبار یابی در میان قدرتهای نظامی منطقه و جلوتر بودن از دیگران، 4- جلوگیری از خطرهای هسته ای منطقه ای و باج خواهی هسته ای.(Ibid-79-80). 2- امریکا و برنامه هسته ای پس از انقلاب اسلامی. با از پا افتاده شدن شاه توافق های ایران و کشورهای غربی نیز با تردید روبرو شد تا اینکه دولت ایران بار دیگر در سال 1984 برآن شد که نیروگاه بوشهر را زنده کند، مرکزی نیز برای پژوهش های هسته ای در اصفهان برپاکرد. در برخی کسان مدعی شده اند که پویش دوباره ایران در راه دستیابی به جنگ افزارهای هسته ای به سال 1985 بر می گردد و در سال 1987 بوده که بودجه ای برای آن در نظر گرفهت شده است.(dates- Brtzezinski,2000,3) کوئیلن می نویسد پس از اینکه شاه در ژانویه 1979از ایران رفت زمامداری تازه ایران وارث برنامه هسته ای او شدند. به باور بسیاری کسانی امام خمینی (ره) داشتن جنگ افزار هسته ای، شیمیایی و بیولوژیک را اخلاقی نمی دانسته و در پی آن نبوده است، پاره ای نیز می گویند که حکومت (تازه) ایران خواهان تداوم برنامه هسته ای بوده است، اما با بلند پروازی کمتر.(Quilen,Ibid,53) امروز نیز امریکا تلاش ایران در زمینه انرژی هسته ای را خطری برای منافع خود در خاورمیانه و رژیم کنونی جلوگیری از گسترش جنگ افزارهای هسته ای است، اما هیچ سندی که گویای توانایی ایران در ساخت جنگ افزارهای هسته ای باشد، به دست نمی دهد. بدگمانی امریکا در این زمینه پس از جنگ خلیج فارس افزایش یافت. امریکا مخالف دستیابی ایران به هر گونه تجهیزات، تکنولوژی، دانش و مهارت در زمینه هسته ای حتی برای کاربرد صلح آمیز بود. به همین سبب دولت کلینتون تحریم های تجاری کاملی بر ضد ایران برقرار کرد. اما این تحریم ها یکجانبه بود و اروپایی ها به آن نپیوستند. کنگره امریکا لایحه پیشنهادی سناتور داماتورا، مبنی بر بستن بازارهای امریکا بر روی شرکت های خارجی دارای دادوستد با ایران تصویب کرد. امریکا ناچار بود یکجانبه به چنین اقداماتی دست بزند زیرا در سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بین المللی وفاق لازم بر ضد ایران نبود.
فرمت فایل ورد می باشد و برای اجرا نیاز به نصب آفیس دارد

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

لوکس فایل | فروشگاه ساز رایگان فروش فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید